۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۵
کد خبر: 381219

حسینعلی پورافضلی

امام رضاعلیه السلام و تبیین باور مهدویت

باور مهدوی و فرهنگ حیاتبخش انتظار در فرهنگ اسلامی از جایگاه ممتازی برخوردار است و  اهل بیت علیهم السلام با روشنگری در این زمینه آثار و برکات آن را در جامعه اسلامی زنده نگه می داشتند. روایت های گوناگون از آن بزرگواران به ویژه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در این زمینه وجود دارد که تفکر انتظار را تازگی و طراوت می بخشد.

خبر از امام غائب
یکی از روشنگری های امام رضا (ع) مربوط به خبردادن از اصل و نسب و علت غیبت مهدی موعود(عج) است. شیخ صدوق «ره» در کتاب «علل الشرائع» و عیون اخبار الرضا از حسن بن فضال و او از پدرش از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت می کند که فرمود: گویا شیعه را در موقع از دست دادن سومین امام از فرزندانم مى‏ بینم که از هر سو او را جستجو کنند نیابند. عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه براى چه؟ فرمود: براى اینکه امام آنها غائب می گردد: فقلت و لم؟ قال: لئلّا یکون فی عنقه لأحد بیعة اذا قام بالسّیف‏؛ عرض کردم چرا غائب مى‏ شود؟ فرمود: براى اینکه وقتى با شمشیر قیام می کند، بیعت هیچ (پادشاهى) در گردن او نباشد.

او خواهد آمد
در روایتی دیگر«حسین بن خالد» می گوید: آن حضرت در پاسخ این پرسش که: یا ابن رسول اللّه‏ و من القائم منکم أهل البیت؟ ؛ ای فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بیت کیست؟، می‏فرماید: کسی است که خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک و از هر ظلمی پیراسته می‏سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک می ‏کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت می‏ کند و آنگاه که خروج کند زمین به نورش [نور پروردگارش] روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچکس به دیگری ستم نکند و او کسی است که زمین برای او درهم پیچیده می‏ شود و سایه‏ ای برای او نباشد و او کسی است که از آسمان ندا کننده‏ای او را به نام ندا کند و به وی دعوت نماید به گونه ‏ای که همه اهل زمین آن ندا را بشنوند، می‏ گوید: «آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرده است پس او را پیروی کنید که حق با او و در اوست» و این همان سخن خدای تعالی است که فرمود: «اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتی نازل می‏ کنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند».(1)

رحمت برای مومنین
امام رضا علیه السّلام از امیر المؤمنین(ع) نقل می کند که خطاب به امام حسین علیه السّلام فرمود: فرزند نهمى تو قیام بحق می کند و دین را پایدار می دارد و عدل را گسترش می دهد. امام حسین عرض کرد: یا امیر المؤمنین آنچه فرمودى تحقق خواهد یافت؟ فرمود: آرى بخداوندى که محمد (ص) را به مقام پیغمبرى برانگیخت و او را بر همه مخلوقات برترى داد. لیکن پس از غیبتش وضعى پیش مى‏آید که جز دوستان مخلص ما و مؤمنین پاک سرشت که نور ایمان و محبت ما در لوح دلشان نقش بسته، کسى در عقیده دینى خود ثابت نمی ماند! .(2)
و هم در کتاب عیون اخبار الرضا از حسن بن محبوب روایت نموده که آن امام رضا (ع) بمن فرمود: دنیا فتنه‏ اى در جلو دارد که آتش آن دامن خاص و عام را خواهد گرفت، و این در موقعى است که شیعیان ما فرزند سوم مرا از دست بدهند و اهل آسمان و زمین و مرد و زن دل- سوخته و هر غم زده مصیبت رسیده ‏اى بخاطر از دست دادن وى گریه کند. پدر و مادرم فداى او باد که همنام جدم (پیغمبر) و شبیه من و شبیه موسى بن عمران (ع) است.
لباسهاى نورانى پوشیده که از شعاع انوار قدس، می درخشد. چه بسیارند زنان و مردان با ایمانى که چون «ماء معین» را از دست بدهند، حیران و غمگین و متأسف گردند گویا آنها را مأیوس و متحیر مى‏بینم، آنها را چنان صدا زنند که از دور شنیده شود، چنان که از نزدیک شنیده مى‏ شود. او (امام زمان (عج)) براى مؤمنین رحمت و براى کفار عذاب است.(3)

نشانه‏ های قائم
امام رضا (ع) در پاسخ به پرسشی درباره ویژگی های صاحب الامر می فرماید: من صاحب این امر هستم، اما آنکه زمین را پر از عدل می‏ کند همچنانکه پر از جور شده بود، من نیستم. و چگونه من با این ناتوانی جسمی که می‏ بینی می‏ توانم او باشم. به درستی که قائم کسی است که به هنگام قیامش در سن پیرمردان و با چهره جوانان ظاهر می‏ شود. او از چنان قوت بدنی برخوردار است که اگر دستش را به سمت بزرگ‏ترین درختی که بر روی وجود دارد دراز کند آن را از ریشه برمی ‏کند و اگر در بین کوهها فریاد کشد، صخره‏ ها متلاشی می‏ شوند. عصای موسی و خاتم سلیمان، که بر آنها درود باد، با اوست و او چهارمین فرزند من است. خداوند او را تا زمانی که بخواهد در پوشش خود غایب می‏ سازد، سپس او را آشکار می‏ سازد تا زمین را به وسیله او از قسط و عدل آکنده سازد آنچنانکه (پیش از آن ) از جور و ستم پر شده بود.(4)
همچنین آن حضرت در پاسخ «ابی صلت هروی» که می‏ پرسد: ما علامات القائم منکم إذا خرج؟ نشانه‏ های قائم شما به هنگام ظهور چیست؟ می ‏فرماید: علامته أن یکون شیخ السنّ، شاب المنظر، حتّی أنّ الناظر إلیه لیحسبه ابن أربعین سنة أو دونها و إنّ من علاماته أن لایهرم بمرور الأیّام واللیالی، حتّی یأیته أجله.(5)
نشانه او این است که سن پیران و چهره جوانان دارد، تا آنجا که وقتی کسی او را مشاهده می‏ کند گمان می ‏برد که چهل سال یا کمتر سن دارد. به درستی که از نشانه ‏های او این است که گذر شب و روز او را پیر و سالخورده نمی ‏سازد تا زمانی که اجل او فرا رسد.
آن حضرت در روایت دیگری به توصیف جمال نورانی امام دوازدهم پرداخته، می‏ فرماید: بأبی و أمّی سمیّ جدّی، صلی‏اللّه‏ علیه و آله، و شبیهی و شبیه موسی بن عمران، علیه ‏السلام، علیه جیوب النور یتوقّد من شعاع ضیاء القدس.(6)
پدر و مادرم به فدای او که همنام جدّم، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است. بر او نوارهای نورانی است که از پرتو نور قدس روشنایی می‏ گیرد.

فضیلت انتظار فرج
امام رضا علیه السلام در فرصت های مختلف با هدف تبیین باور مهدویت، موضوع «انتظار فرج» یا چشم به راه گشایش بودن را مطرح نمودند. آن حضرت در روایات متعددی موضوع فضیلت انتظار فرج را گوشزد کرده‏ اند. از جمله در روایتی خطاب به «حسن بن جهم» که از ایشان در مورد «فرج» ‏پرسید، می‏ فرماید: أولست تعلم أنّ انتظار الفرج من الفرج؟ قلت: لا أدری إلاّ أن تعلّمنی. فقال: نعم إنتظار الفرج من الفرج؛ آیا می‏دانی که انتظار فرج [ جزیی ] از فرج است؟ گفتم: نمی‏دانم مگر اینکه شما به من بیاموزید. فرمود: آری انتظار فرج، جزیی از فرج است.(7)
امام رضا (ع) همچنین در روایت دیگری می‏ فرماید: ما أحسن الصبر و انتظار الفرج أما سمعت قول العبد الصالح: «و ارتقبوا إنّی معکم رقیب»، «وانتظروا إنّی معکم من المنتظرین». فعلیکم بالصبر إنّما یجی‏ء الفرج علی الیأس و قدکان الذین من قبلکم أصبر منکم...22.؛ چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صالح خدا [ شعیب ] را نشنیدی که فرمود: «و انتظار برید که من [ هم ] با شما منتظرم» و «پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم»، بر شما باد به صبر و بردباری؛ چرا گشایش بعد از نا امیدی فرا می ‏رسد و به تحقیق کسانی که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند.(8)

پانوشتها:
1. محمدبن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج2، ص372، ح5.
2. مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ص: 333
3. مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ص: 381
4. محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة ، ص376، ح7.
5. همان ، ص652، ح12
6. همان ، ص370.
7. ابو جعفر محمدبن الحسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبة، ص276؛
8. عبداللّه‏ بن جعفر الحمیری، قرب‏الاسناد، ص224.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.