شورش بخشی از نظامیان ارتش علیه اردوغان که این روزها در اوج قدرت خود به سر میبرد، امری غیرمنتظره بود؛ زیرا اردوغان و حزب حاکم ترکیه طی سهدوره گذشته که در قدرت بودهاند، از یکسو ساختار نظامی سیاسی و حکومتی را در این کشور دچار تغییر و تحول کرده و نظامیان را از قدرت خارج کرده و به حاشیه راندهاند، و از سوی دیگر میتوان گفت یک پاکسازی گسترده در اداخل ارتش را به اجرا گذاشتهاند که در نتیجه آن در سالهای اخیر بالغ بر 200 ژنرال و افسر ارشد ارتش به اتهامهای مختلف چون توطئه علیه دولت و ارتباط با گروه نور وابسته به فتحالله گولن محاکمه، برکنار و بعضاً زندانی شدهاند.
* چهعاملی باعث شد پس از 19 سال و باوجود تغییرات نظام سیاسی و پاکسازی ارتش از سوی اردوغان، بار دیگر نظامیان در ترکیه دست به کودتا بزنند؟ و چرا این کودتا شکست خورد؟
** بهطور قطع در اینباره نمیتوان حکم داد، اما سه سناریو قابلتصور است. نخست همان سناریوییکه اردوغان مدعی شد و گروه حامی فتحالله گولن را عامل کودتا معرفی کرد که بیش از دو گزینه دیگر محتمل است؛ زیرا گولن 2 بار طی سالهال 2012 و 2013 دو کودتای نافرجام در ترکیه ترتیب داد که البته کودتای نظامی نبودند و برخاسته از تحریک مردم و احساسات جوانان بود. کودتا یا شورش اول گولن در سال 1391 در ماجرای پارک «گزی» رقم خورد که منجر به اعتراضها و اعتصابهای گستردهای شد که همه، عامل محرک آن اعتراضات را جریان گولن میدانستند. در آذرماه سال 92 هم موج دیگری از اعتراضها و تنشها با ماجرای اتهام رشوهگیری اعضای دولت اردوغان رقم خورد که در آن ماجرا 4 وزیر کابینه متهم به دریافت رشوه از رضا ضراب شدند. پیش از این ماجرا، مکالمه محرمانه اردوغان با حاکان فیدان و داوود دغلو درباره حمله احتمالی ترکیه به سوریه افشا شد. افشای این مکالمه موضوع مهمی است که میزان نفوذ جریان گولن را نشان میدهد.
نکته مهم آن بود که تشکیلات گولن در یک دهه قبل بهحدی قدرت گرفته بود که عوامل آن موفق شده بودند در تلفن اتاق اردوغان در نخستوزیری دستگاه شنود کار بگذارند. همچنین مکالمات ضراب با 4 وزیر کابینه هم توسط این جریان افشا و منتشر شد و موجب شد دولت اردوغان زیر فشار مطبوعات و افکار عمومی قرار بگیرد و 4 وزیر او استعفا دهند. همان زمان هم اردوغان گفت افرادی از پنسیلوانیا به ترکیه ضربه میزنند. همین امر موجب شده این کودتا هم سناریوی گولنیستها تلقی شود.
اردوغان در سالهای گذشته تلاش زیادی کرد تا ارتش و دوایر دولتی را از این گروه پاکسازی کند، اما اتفاقهای اخیر نشان داد که در این کار بهطور کامل موفق نبوده است. اما آمدن مردم به صحنه که خود قابلتحلیل است، فراگیرنبودن کودتا و محدود ماندن آن را به آنکارا و استانبول، دو دستگی در داخل ارتش و عدمهمراهی احزاب و جریانهای منتقد و مخالف دولت باعث شد این کودتا ناکام بماند.
* چرا گروه گولن ممکن است تصور کرده باشند الان زمان مناسبی برای کودتاست؟
** وقتی نیروهای امنیتی ترکیه در حادثه تروریستی اخیر فرودگاه آتاتورک نتوانستند از عهده 3 تروریست داعشی برآیند و کلی کشته و تلفات روی دست ترکیه ماند و ضعف آن آشکار شد، آنها هم شاید گمان کردند که میتوانند کودتایی را با موفقیت انجام دهند. موضوع این است که سرویس امنیتی و اطلاعاتی در ترکیه که ریاست آن با «هاکان فیدان» از متحدان اردوغان است، از دولت حمایت میکند، اما ساختار ارتش چندان با او همراهی ندارد و از اردوغان دل خوشی ندارد و در برخی مواضع با دولت دچار زاویه است. چند ماه قبل هم زمزمههایی درباره احتمال کودتا در ترکیه مطرح شده بود.
موضوع دوم این بود که اردوغان 6 روز بود که در انظار ظاهر نشده بود و گفته میشود در مارماریس به مرخصی رفته بود. این غیبت هم ممکن است یک عامل محرک بوده باشد و کودتاچیان گمان کرده باشند زمان برای اقدام آنها مناسب است. جالب آنکه بلافاصله پس از خروج اردوغان از مارماریس، نیروهای ارتشی کودتا ویلای محل استراحت او را محاصره کردند، اما او رفته بود. این نشان میدهد که این کودتا کاملاً برنامهریزی شده بود و گروه گولن چقدر نفوذ اطلاعاتی دارد.
* چطور باوجود پاکسازیهای یکدهه گذشته، گروه گولن توانسته تا این حد در ارتش نفوذ کند؟
برخلاف تبلیغات و بزرگنماییهایی که درباره قدرت دستگاه امنیتی ترکیه صورت میگیرد، واقعیت آن است که این سازمان از توان بالایی برخوردار نیست. اگر اینگونه بود کسی مثل «مراد کارایلان» جانشین اوجالان رهبر «پکک» سالها در شرق ترکیه آزادانه تردد نمیکرد و دست به ترور نمیزد. اگر دستگاه اطلاعاتی ترکیه قوی بود، کودتا را پیش از وقوع کشف میکرد. نکته دیگری که خیلی حایز اهمیت است و وجود توطئه سازمانیافته را برای حمایت از کودتای گولن تقویت میکند این است که از چندین روز قبل، فرانسه سفارت خود را در آنکارا و کنسولگریاش را در استانبول تعطیل کردهبود. علاوه بر این اردوغان بارها از آمریکا خواسته بود تا گولن را به ترکیه تحویل دهد، یا تعقیب قضایی علیه او صادر کند، اما واشنگتن این خواسته را نپذیرفته بود. اینکه فرانسه یکهفته قبل از کودتا سفارت خود را تخلیه میکند و گولت طرفدار اسلام سکولار مورد حمایت آمریکاست، بهنوعی میتواند این گزینه را تقویت کند که این کودتا مرتبط با او بوده است.
* چه شد که اینبار مردم به میدان آمدند؟
** به هرحال حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در سایه سیاستها و بازیهاییکه او مدیریت کرد توانست رأی 52 درصد مردم ترکیه را بهدست آورد. علاوه بر این نزدیک به دو دهه تلاش برای اصلاح و تغییر ساختار سیاسی در ترکیه بر فرهنگ مردم هم اثر گذاشته است. اگرچه میتوان گفت در ترکیه هنوز دموکراسی نهادینه و حاکم نشده، اما جمهوریت نهادینه شده و مردم ترکیه دیگر کودتای نظامیان را تحمل نمیکنند.
رسانهها نقش مهمی در شکست این کودتا داشتند. البته اردوغان هم مدیریت خوبی در این ماجرا اعمال کرد. او در ترکیه ماند و خود را خونسرد نشان داد و دست به دامان مردم شد. او مردم را در مقابل کودتاچیان قرار داد و خود را مصون کرد. علاوه بر این حزب «حرکت ملی»، متحد «آکپارتی» به رهبری «دولت باغچهلی» هم از طرفداران خود خواست به خیابانها بیایند و از دولت حمایت کنند و چون آنها در آنکارا حامیان زیادی دارند، روند کودتا تغییر کرد.
* آیا این کودتا موقعیت اردوغان را مستحکمتر خواهد کرد؟
** قطعاً اینگونه خواهد بود. اما این مسأله دو وجه دارد. این کودتا و شکنندگی امنیتی و سرخوردگی و دوپارچگی ارتش و قلعوقمعی که از این پس شروع خواهد شد، جوی از رعب و سرکوب و خفقان را در ترکیه ایجاد خواهد کرد که یک بعد منفی دارد، ولی اردوغان در موقعیت خود و برنامه تغییر نظام سیاسی این کشور به نظام ریاستی در موقعیت برتر قرار خواهدگرفت. اردوغان با این کودتا محبوب شده و بر این موج سوار خواهد شد؛ زیرا ماندن را به فرار ترجیح داد و از خودش قهرمان ساخت. البته چون آشکار شد که او بازوی نظامی و امنیتی قویای ندارد، شاید از این پس بیشتر تحتفشار احزاب و رسانههای منتقد باشد و مجبور شود به ائتلاف با احزاب دیگر فکر کند. ترکیه اکنون دربرابر کردها تضعیف شده و ممکن است ارتش آن توان رویارویی با حملات پکک را نداشته باشد.
داعش هم حالا بیشتر وسوسه خواهد شد که به ترکیه حمله کند. اما در بعد منطقهای و بینالمللی این کودتا برای ترکیه یک رسوایی است. دیدیم که ترکیه وادار شد ارتش خود را از عراق فرابخواند، حال آنکه در ششماه گذشته باوجود اعتراض عراق از این کار امتناع میکرد. آنکارا از این پس برای مداخله در جنگ سوریه هم مثل گذشته دستش باز نخواهد بود و سیاستهایش در بین کشورهای منطقه بهعنوان یک قدرت منطقهای و مسلط دیده نخواهد شد.
نظر شما