ريموند كارور در سال 1938 در شهر كلاستكاني واقع در شمال غربي پاسفيك و در محيطي كاملاً يأسآور به دنيا آمد. او همواره گرفتار فقر شديدي بود و همین موضوع باعث ايجاد يأس، ترس و دلهره مداوم در وجودش شد. شهرت عجیب كارور به خاطر نگارش مجموعه داستانهاي كوتاه است. در عين حال كه او را يك نويسنده مينيمال ميدانند، كارور به هيچ عنوان دوست نداشت او را با چنين لقبي خطاب كنند. برخورد غلوآميز منتقدين و ناشران بهتدريج باعث شد كه كارور، پس از مرگش، به شهرتی جهاني دست يابد. با تمامي اين اوصاف، بسياري از منتقدين در مقالات خود كارور را مورد تهاجم قرار داده و چنين اظهار داشتهاند كه سبك داستاننويسي او مينيمال نيست.
حتي در مقالهای در «واشنگتنپست» از او بهعنوان نويسندهاي معمولي ياد شد که سزاوار اعطاي لقب «بهترين» نیست.
به هر صورت، كارور به دليل شرايط نامطلوب زندگي با دلهره و نگراني به داستاننويسي پرداخت و گذشتة اندوهبارش تأثير بسزايي در خلق آثارش گذاشت؛ بهگونهاي كه تحليلگران عرصه ادبيات را در شناسايي و ارزيابي داستانهايش دچار ترديد و دودلي كرد.
او حتي به دليل نداشتن شرايط مناسب روحی نتوانست داستانهاي منسجم و قوام يافتهاي را خلق كند. در واقع، مقتصدبودن او در ارایه كلمات و رويآوردن به كمگويي به دليل نداشتن زمان و فرصت مناسب براي نوشتن بود وگرنه خودش تمايل به چنين كاري نداشت.
در ايران بیش از حد انتظار نام کارور بر سر زبانهاست؛ بیآنکه مردم آثار او را بهدقت مطالعه کرده باشند و بدانند آثار این نویسنده دیگر در جهان از اعتباری برخوردار نیست
نظر شما