اول مرداد ماه امسال مردی با مراجعه به مأموران کلانتری 137 نصر از ماجرای زورگیری و سرقت میلیاردی خبر داد. با ثبت این شکایت بلافاصله پرونده ای درپایگاه سوم پلیس آگاهی تشکیل شد و کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی مأموریت پیدا کردند تا با توجه به سرنخهایی که مالباخته در اختیارشان قرار میدهد سارقان مأمور نمای میلیاردی را شناسایی و دستگیر کنند.
***اظهارات مالباخته
در نخستین گام از تحقیقات پلیسی کارآگاهان از مالباخته دعوت کردند تا به پایگاه سوم پلیس آگاهی مراجعه کند. مالباخته که خودش را کارمند عالی رتبه یک شرکت پتروشیمی معرفی میکرد به کارآگاهان گفت :صبح دوشنبه طبق روال هر روز برای رفتن به محل کارم آماده شدم. در اتوبان چمران ورودی گیشا یک دستگاه خودروی سواری پژو پلاک دولتی سد راه من شد و از من خواست توقف کنم. بعد از توقف خودروی سواری دو مرد کت و شلوار پوش که عینک دودی داشتند و مجهز به بی سیم و دستبند بودند با هدایت خودروهای سواری که کنجکاو شده بودند به خودروی سواری من نزدیک شده و بعد از صدا کردن من به اسم و فامیل مدارک خودروی سواری و اوراق هویتی ام را درخواست کردند. از آنجایی که مطمئن بودم هیچ اقدام خلاف قانونی انجام نداده ام بلافاصله به درخواستهای آنها جامه عمل پوشاندم و مدارکم را در اختیارشان قرار دادم. مردمأمورنما در پاسخ به سؤالات من که از کجا هستند و چرا مدارکم را کنترل میکنند اعلام کرد که بعداً در اداره آگاهی حقیقت مشخص میشود در این لحظه خودم و سمت اداری که دارم را معرفی کردم و اعلام کردم که اگر لازم باشد با آنها به اداره آگاهی هم میروم و لازم نیست در خیابان و نزدیک محل کارم آبرو ریزی کنند.
مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت مرد جوانی که بلند قدتر بود مدارکم را روی کاپوت ماشین گذاشته بود و تند و تند از آنها عکس میگرفت. وقتی که کار عکس برداریش تمام شد اعلام کرد که باید سند ماشینم را هم با کارت خودرو تطابق بدهد از آنجایی که به تازگی خودروی سواری شاسی بلند را خریداری کرده بودم .گمان کردم که برای خودروی سواری اتفاقی افتاده است. برای همین هم به مردان مأمورنما اعلام کردم که سند در خانه است و همراهم نیست. از این رو به همراه هر دو مأمور راهی خانه شدم تا با نشان دادن سند خودروی سواری ام به مأموران کمک کنم.
مالباخته در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت :همین که وارد خانه ام در غرب تهران شدیم. مردان مأمور نما به طرف من حمله کرده و با بستن دست وپاهایم اقدام به سرقت مقادیر قابل توجهی پول و طلا و ارز و اسناد و اوراق بهادر و چندین قطعه عتیقه به ازش 500 میلیون تومان از داخل گاو صندوق خانه کردند و بلافاصله از محل حادثه متواری شدند.
***آغاز تحقیقات پلیسی
با ثبت اظهارات مالباخته و با توجه به نوع سرقت صورت گرفته تلاش برای شناسایی سارقان مأمور نما در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. بررسی محل سرقت و نوع سرقت انجام شده نشان میداد سارقان ازقبل به محل زندگی مدیر میلیاردر آشنایی دارند و میدانستند که وی چه زمانی در محل کارش حاضر میشود و همچنبن به تازگی خودروی سواری خریداری کرده. از این رو نقشه سرقت میلیاردی از وی را طراحی و اجرا کرده اند. با بدست آمدن این سرنخها و همچنین بررسی فیلم دوربینهای مدار بسته خانه مورد دستبر قرار گرفته مشخص شد پلاک خودروی سواری پژو سرقتی است و سازمان صاحب خودرو مفقودی پلاک را بلافاصله به پلیس اعلام کرده است. همه این سرنخها نشان میداد مأموران پلیس با اعضای باند سازمان یافته ای طرف هستند که حساب همه اتفاقات و پیش آمدهایی که ممکن است رخ بدهد را کرده اند. در حالی که تلاش برای شناسایی سارقان میلیارد ادامه داد. کارآگاهان مبا تمرکز روی اعضای خانواده و افرادی که به خانه مدیر میلیاردر رفت و آمد داشتند یک سرنخ متهم را کشف کردند. بررسیهای پلیس نشان میداد که خواهر زن 29 ساله مدیر ثروتمند به عنوان پرستار از کودک 3 و نیم ساله خواهرش نگهداری میکند و روز حادثه سر درد و مسمومیت غذایی را بهانه کرده و از خواهرش در خواست کرده تا فرزندش را با آژانس به خانه مادربزرگش بفرستند. با بدست آمدن این سرنخ و از آنجایی که کارآگاهان گمان میدادند دختر جوان احتمال دارد در جریان سرقت نقش داشته باشد. وی برای بازجویی به پایگاه سوم پلیس آگاهی منتقل شد.
***من بی گناهم
با انتقال نازنین به پایگاه سوم پلیس آگاهی وی در جریان بازجوییها اعلام کرد که روز حادثه اصلا حال خوبی نداشته است و چند ساعت در درمانگاه بستری بوده و خواهرش که همسر مدیر ثروتمند است هم بالای سرش حاضر شده است. با این حال و روز نمی توانسته در جریان سرقت حضور داشته باشد. در حالی که دختر جوان ادعا میکرد بی گناه است در بررسیهای پلیسی مشخص شد که نازنین به تازگی بدهی 3 میلیون تومانی اش به یکی از دوستانش را صاف کرده است. برملا شدن این راز باعث شد بار دیگر دختر جوان مورد بازجویی قرار گیرد که در این مرحله نازنین لب به اعتراف گشود و به طراحی نقشه سرقت میلیاردی از خانه خواهرش اعتراف کرد. او به کارآگاهان گفت: شوهر خواهرش مدیر عالی رتبه یک شرکت نفتی است و همیشه پول و در آمدش را به رخ بقیه میکشد. وقتی متوجه شد که میخواهم با یک مرد که در آمد متوسطی داشت ازدواج کنم به هر دلیلی من را مسخره میکرد من هم از او کینه به دل گزفتم. با همراهی بقیه دوستانم نقشه سرقت از خانه و گاو صندوق میلیاردی اش را کشیدیم.
نازنین اعتراف کرد اطلاعت درباره رفت و آمد و ساعت ورود و خروج دامادمان را من در اختیار 3 نفر از همکلاسیهایم قرار دادم و نقشه کشیدم از او اخاذی کنیم.
با اعتراف نازنین به طراحی نقشه سرقت میلیارد کارآگاهان موفق شدند 5 نفر افراد در جریان این سرقت شناسایی و دستگیر کنند. با انتقال متهمان به اداره آگاهی تحقیقات درباره آنها همچنان ادامه دارد.
نظر شما