به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: وَاَنَّ اِلی رَبَّکَ المُنتَهی (سوره نجم آیه 42) با خبر باشید منتهای شما خدا است. فکر میکنید آنجا خوب جایی است یا بد جایی؟ اگر فکر میکنید بدجایی است بگویید نرویم. دعا کنیم بگوییم خدایا همه جا برویم الا آنجا. نزد شما نیاییم. یک شب هم اینجور دعا کنیم عیبی ندارد. تا حالا دعا میکردیم و میگفتیم بیایم آنجا. حال که میل ندارید چرا بیخودی دعا کنیم. اگر میل دارید دعا کنیم.
خدا ندا داده و در قرآن فرموده وَاَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی یعنی انتهای شما و آخر کارتان به سوی خدای خودتان است. ما اصلاً نمیدانیم آنجا منزل خوبی است یا نه! خدا هم میگوید آخر کار تو خداست. بنده سوال میکنم میپرسم تا نرویم. انتهای آدم اگر خالقش باشد ملاقاتش درست است. میهمانیاش درست است. اینکه نفس خودت را تبدیل میکند به نفس خودش آن هم درست است. البته الان نمیفهمیم حقیقت آن چیست؟ به هر حال وَاَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی. راهی را میرویم که انتهای آن خداست. سر و کارمان با خداست، محاسبه با خداست. هر چه بیشتر رشد کنید «اِلی» را بهتر میفهمید. وَاَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی. با خبر باشید که انتهای شما خدا است. حال در این انتها خدا کتک میزند، نمیدانم! میهمانت میکند، غذایت میدهد، دست سرت میکشد، نمیدانم! شما هر کدامتان یک جور هستید. هر کدام شما هرچه نقشههایتان نیّتهایتان فهمتان قشنگتر، رشدتان و کاسبیتان بزرگتر است. هرچه شما بگویید همان است.
مال من را گوش ندهید. من «منتهی» را میگویم. شما هرچه ذهنتان هست آن را حساب کنید. نمیخواهد مال من را گوش بدهید. ممکن است من چیزی بگویم شما نپذیرید. خدا میفرماید وَاَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی. آخر کار شما خداست. ممکن است شما آن را بشارت قبول کنید. آن یکی انذار را قبول کند. بگوید گفته منم که آخر سیلیتان میزنم. یکی این جور به ذهنش میآید یکی هم جور دیگر و میگوید هیچجا میهمان نشوید آخر کار خودم میهمانتان میکنم. خودم بغلتان میگیرم خانه خودم میبرمتان. کسی را در خانهات راه نده آخر خودم به خانهات میآیم. هر جوری شما معنی کنید همان است. هر چه که مال خودتان است همان را معنی کنید و بهره ببرید.
شبها کار کنید، بویژه ماه رمضان. اگر منتهای خودتان را حالا پیدا نکنید کی پیدا خواهید کرد؟ وَاَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی. این فرموده قرآن است. مال خداست. خدا دارد اخطار میکند.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم – ص 157
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی
نظر شما