به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، حزب اراده ملت ایران(حاما) به دبیرکلی احمد حکیمیپور با انتشار بیانیهای به نقد سازوکار تصمیمگیری شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پس از گذشت شش ماه از انتخابات مجلس دهم پرداخت. این نامه که خطاب به بزرگان جبهه اصلاحات و نیز دبیران کل احزاب اصلاحطلب است، مهمترین آسیب در مقطع انتخابات مجلس دهم را نفوذ، تصمیمگیری و هدایتگری افراد و اشخاص حقیقی در شورای عالی سیاستگذاری میداند که به اعتقاد این حزب این امر عاملی ضد توسعه سیاسی است.
متن نامه حزب اراده ملت ایران به شرح زیر است:
مخاطبان محترم
با سلام و احترام؛
حزب اراده ملت ایران، به عنوان حزبی اصلاحطلب که بیش از 25 سال از تأسیس آن میگذرد و تجربه حضور فعال و مداوم در ساحت سیاسی کشور را داشته و حزبی است مردمی که با کادر سازی و توسعه در بیست و هشت استان کشور شعبه فعال داشته و نیز مشارکت در انتخاباتهای متنوع را در کارنامه خود دارد و به عنوان شخصیتی حقوقی که در شوراهای تصمیم ساز و تصمیم گیر جبهه اصلاحت حضور مستمر و موثر داشته و در مقاطع گوناگون در شکل گیری ائتلافها همت گماشته است و همواره در جهت ایجاد ائتلاف حداکثری تلاش نموده است، همواره یکی از رسالتهای مهم و ذاتی خود به عنوان حزبی که اعتقاد به پاسخگویی به طبقات مختلف جامعه را دارد، نقد درون گروهی در راه پیشبرد آرمانهای جریان اصلاحات به عنوان پرچمدار گفتمانی پیشرو و آینده ساز، میداند و معتقد است نقد عملکرد و ساختار سیاسی تابع زمان خاصی نمیباشد.
حزب اراده ملت ایران در خصوص انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، ضمن پاس داشتن تلاش و همت تمامی احزاب، شخصیتها، مسئولان و به طور کلی هر آنچه تحت عنوان مجموعه اصلاحات در راه تعالی اهداف و آرمانهای این جریان ریشه دار گام بر میدارد و نیز ابراز خرسندی از حضور تعداد قابل توجهی از کاندیداهای لیست ائتلاف امید به عنوان منتخب ملت در خانه ملت و همچنین اعلام آمادگی خود در همراهی و حمایت از فراکسیون امید در تمامی زمینهها، بر خود لازم و وظیفه میداند در جهت تثبیت اهداف بلند مدت جریان اصلاحات با اعتقاد به لزوم تدقیق در برنامههای بلند مدت این جناح سیاسی و به منظور پویایی پایداری ساختاری، انتقادها و آنچه را آسیب روند انتخابات فوق میداند با رویکردی مسئولانه و دلسوزانه با در نظر داشتن انصاف به طور مختصر مطرح نماید:
نخستین و مهمترین آسیب که در این مقطع نیز مانند دیگر مقاطع انتخاباتی بروز نمود، نفوذ، تصمیمگیری و هدایتگری افراد و اشخاص حقیقی در امر انتخابات بود که حزب اراده ملت ایران این امر را عاملی ضد توسعه سیاسی دانسته و تکرار دیگر بار آن را یکی از موانع عمده پیش روی توسعه احزاب و توانمند شدن آنها در روند نقش آفرینی درست میداند. گرچه با نقصهای فراوانی که در ساختارهای انتخاباتی کشور موجود است و نظام حاکم بر انتخابات جایگاهی برای احزاب متصور نیست، اما این امر و همچنین ضعف و نقصان شکلی و ماهیتی احزاب نباید به عنوان توجیهاتی در راستای نادیده گرفته شدن جایگاه احزاب، برابری آنها و یا حتی تنزل جایگاه آنها نسبت به افراد گردد.
چرا که حاما معتقد است لازمه توانمند شدن و کارکرد مطلوب احزاب علاوه بر درستی فرآیندهای شکل گیری آنها و نهادینگی شأن در گرو قبول مسئولیتهای بلاواسطه و مبتنی بر ماهیت احزاب میباشد و هیچگاه فردیت، گرچه وزین و قدرتمند مزیتی بر کار جمعی و گروهی گرچه ضعیف تلقی نخواهد شد. لذا انتظار میرفت در این دوره انتخابات همانگونه که احزاب در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در حال ساماندهی و شکل دادن به ائتلافی فراگیر بودند همه دغدغهمندان توسعه سیاسی کشور و دلسوزان اصلاحات، چه اشخاص حقیقی و چه تشکلها و از همه مهمتر رهبران این جریان، به تقویت ارکان این شورا میپرداختند و به جای پدید آوردن ساختاری نامتجانس که در آن جایگاه احزاب در حد افراد تنزل داده شده بود به بسط ساختار و یا هر اقدام سازنده و توانمند کننده ساختار شورای هماهنگی میپرداختند.
بدیهی است در بررسی و آسیبشناسی عملکرد شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان، مدل این شورا در سراسر کشور بایستی مورد نقد جدی قرار گیرد و مصادیق فراوان ناهماهنگیها و فرد محوریهای آسیب زا در شکلگیری ائتلاف بر شمرده شود. در ضعف این ساختار در بسیاری از حوزههای انتخابیه سراسر کشور میتوان به ذکر علتالعلل بودن ترکیب شورای عالی بسنده کرد که نمونههای آن نیز کم نیست. همچنین نباید غافل بود که این ساختار سبب حذفی شدن رویکرد ائتلافی شد و در آن فرصتهای کاندیداهای حزبی و رقابت آنها به تهدید تبدیل گردید.
آفت بازر در نقد این بخش آنجایی است که حزبی با چنین سابقهای با داشتن کاندیدای توانمند و با سابقه تنها به دلیل فقدان رانت! سهمش از کرسی مجلس نصیب عهد شکنان شد و روشن نیست که امروز چه شخص یا اشخاصی باید پاسخگوی ضعف تشکیلاتی ناشی از این ناکامی و سرخوردگی اعضای این حزب باشند! گرچه معتقدیم این اتحاد در ائتلاف یک روش به ظاهر کارساز در نظر گرفته شد تا منافع بزرگتری را تأمین کند اما باید ذکر نماییم که در جبهه اصلاحات کثرت در روش نباید خللی به «وحدت ارزش» وارد آورد.
از سوی دیگر علی رغم مواجه شدن اصلاحطلبان با رد صلاحیت گسترده نیروهای خود و نیز استراتژی ائتلاف با حامیان دولت و اصولگرایان معتدل که در دستور کار قرار داشت، رفتاری عجولانه و غیر منطقی در بستن لیست به ویژه در تهران به وضوح پدیدار بود که منجمله از مهمترین ضعفهای آن میتوان به تنزل جایگاه کاندیداهای حزبی با پیشینه کار سیاسی و تشکیلاتی چندین ساله و جایگزین شدن افرادی با وضعیتهای خویشاوندی و رفاقتی هم در بخش زنان و هم مردان لیست امید و نیز زیادهروی در اعطاء امتیاز و سهم به حامیان دولت و مؤتلفین دیگر آن هم با سازوکاری غیر شفاف و غیرطبیعی دانست که در هر دو مورد فوق آثار زیانبار این رفتار مبتنی بر منویات ارجح فردی در مجلس دهم بروز کرد و نمونه های قابل شمارش زیادی را که قابل نقد جدی است پدید آورد که تنها میتوان به مهمترین آنها به عنوان نمونه بارز اشاره کرد و آن هم انتخابات هیئت رئیسه و رای 60 درصد از منتخبین لیست امید به دکتر عارف برای کسب کرسی ریاست و انتخاب خودسرانه نمایندگان در خصوص عضویت در کمیسیونها بود.
از سوی دیگر اتخاذ مواضع فردی و در راستای منافع شخصی و خانوادگی نمایندگان و نیز اعلام موضع شخصی بعنوان موضع فراکسیون امید و ارائه طرحهایی که به هیچ وجه در اولویت برنامههای اصلاحطلبان نبوده است از موارد قابل ذکر دیگری است که موجب نا امیدی بدنه اجتماعی گردیده است که با اعتماد و امید به ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان رای دادهاند و بدون شک ادامه چنین روندی از سوی نمایندگان منتخب مردم تهدیدی جدی برای ادامه کار مجلس دهم و اعتماد مردم است.
حاما امیدواراست با شکلگیری ساختارهای منطقی تصمیمگیرنده در کلیه امور مهم جریان اصلاحات بهویژه انتخابات که موجب پویایی و پایداری این جریان اصیل باشد و درعینحال خود نیز توان تثبیت و پایداری در فضای سیاسی کشور را داشته باشد، موانع توسعه سیاسی با کمترین هزینه و همانطور که ماهیت ذاتی هر جریان تحولخواهی است با جوشش از دوره این جریان اصیل و ریشهدار برداشته شود و اصلاحطلبی بهعنوان گفتمانی که شفاف و پاسخگوست با بهرهگیری از تجارب تاریخی فراوان خود با عبور از منیت و فردیت و جایگزینی خرد جمعی مافوق تمامی عقول، هرچند روند اصلاحات را از طریق دستیابی به قدرت کند نماید بتواند به رسالت مهم خود که تحقق دموکراسی است بپردازد و هیچگاه منافع جناحی موقتی را که هرگز در تحولات سیاسی اصالت نداشته است، بر ذات و جوهره خود ارجح نداند.
نظر شما