تحولات لبنان و فلسطین

۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۰
کد خبر: 460605

علت برتری مردان نسبت به زنان به دلیل ویژگی‌هایی است که مردان از آن بهره‌مند گردیده‌اند تا بتوانند بر اساس آن به وظیفه اداره شئون خانواده بپردازند. در واقع این برتری یک وظیفه است که مردان مکلف‌اند براساس عدالت و معروف آن ‌را به انجام رسانند نه یک امتیاز همه جانبه که منشأ تفاخر و نادیده انگاشتن حقوق زنان گردد.

تفاخر ممنوع!

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، احساس برتری نسبت به دیگران داشتن؛ به خود مباهات و افتخار کردن را فخر فروشی می گویند که از صفات مذموم و نکوهیده بوده و در روایات از آن نکوهش شده است. در حدیثی از امام باقر علیه السّلام آمده است: «تعجب می کنم از شخصمتکبر فخرفروشی که آغازش نطفه و انجامش مرداری گندیده است». (الکافی، کلینی، ج ۲، ص ۳۲۹) در حدیثی دیگر از آن حضرت، فخرفروشی به نسب از اعمال جاهلیت برشمرده شده است. (وسائل الشیعة، ج۱۶، ص ۴۳)
البته باید در نظر داشت که فخرفروشی چنانچه در بردارنده توهین مؤمنی باشد، حرام است؛ چنان که از محرمات احرام ، فسوق است. برخی فخرفروشی را از مصادیق فسوق دانسته‌اند. 
ما در این نوشتار به سه مطلب مهم دربارۀ فخرفروشی اجمالا اشاره می کنیم: 

1ـ رابطۀ فخرفروشی با غیبت چیست؟

آنچه مورد نهی قرآن است؛ در یک شرایط مساوی در جامعه دینی است که برخی برای تضعیف و تحقیر هم‌نوعان و برادران دینی خود اقدام به خود نمایی کنند که این صفت شیطانی و فرعونی است.

برخی از مردم به خاطر مباهات و فخر فروشی مبتلا به غیبت می‏شوند، یعنی برای اینکه اظهار وجود کنند و فضل و کمال خود را به رخ بکشند دیگران را کوچک می‏شمارند و از آنان بدگویی می‏کنند و با گفتن جملاتی از این قبیل که فلان کس چیزی نمی‏داند و چنین و چنان است با این هدف و انگیزه که خود را از او بهتر معرفی کند، به گفتن عیوب وی می‏پردازد، ولی از این نکته غفلت دارد که این گونه برخورد علاوه بر اینکه نظر مردم را جلب نمی‏کند ممکن است عقیده آنها را نیز نسبت به او سست کند. این بیماری (خودستایی و فخر فروشی) عامل بسیاری از گناهان کبیره می‏تواند باشد که یکی از آنها غیبت است.
بنابر این هرگز نباید انسان به بهانه تزکیه خویش (که خود این تزکیه نیز از نظر اسلام نکوهیده است) از دیگران بدگویی کند و کسانی که از طریق مباهات، دیگران را تحقیر می‏کنند باید بدانند که ممکن است در اثر غیبت آنان عدّه‏ای به شخص غیبت شونده بد بین شوند. بنابراین غیبت کننده علاوه بر اینکه برای جلب رضایت مردم ارزش و فضیلت خود را نزد خدا از دست می‏دهد در روز قیامت نیز مردم نمی‏توانند او را از غضب الهی نجات دهند.

2ـ آیا فخرفروشی در آخرت نیز مانند دنیا ناپسند است؟

در قرآن کریم در ارتباط با فخرفروشی آمده است که خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد: «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ». (لقمان، 18)  این آیه در نهی از تکبر و تحقیر مردم است؛ یعنی کسانی که به علت تکبّر، مردم را تحقیر می‌کنند؛ خود را بزرگ می‌پندارند؛ در زمین از روی خودپسندی راه می‌روند و نازفروشی می‌کنند، خداوند چنین کسانی را دوست نمی‌دارد.
اما آنچه از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده -که من به شما در برابر دیگر امت‌ها مباهات و فخر می‌کنم- مربوط به روز قیامت است: «أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّی بِالسِّقْط» (کافی، ج ‏5، ص 334) و همان‌گونه که می‌دانید فخرفروشی در آخرت مذموم و ناپسند نیست؛ چرا که بسیاری از این احکام دنیایی در آخرت جاری نیست، و آخرت محل مباهات نسبت به عمل‌کرد دنیا و دریافت پاداش است: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَه» (الحاقه، 19) پس کسی که نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدّت شادی و مباهات) فریاد می‌‏زند که (ای اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید!

غیبت کننده علاوه بر اینکه برای جلب رضایت مردم ارزش و فضیلت خود را نزد خدا از دست می‏دهد در روز قیامت نیز مردم نمی‏توانند او را از غضب الهی نجات دهند.

لذا با آن‌که به رخ کشیدن فضایل در حالت عادی، به ویژه اگر از باب تکبر باشد، امری ناشایست است، اما در مواردی همچون راهنمایی جامعه در انتخاب رهبرانی بافضیلت، ممکن است که این فضایل برای عموم بیان شود، بدون آن‌که نشانی از تکبر در گوینده وجود داشته باشد. نیز در روابط و معادلات جهانی، کشورها معمولاً به داشته‌ها و سوابق علمی و فرهنگی خود در برابر دیگران مباهات کرده و آنها را رخ دیگران می‌کشند که اینها نمی‌تواند مصداق نهی قرآنی باشد.
آنچه مورد نهی قرآن است؛ در یک شرایط مساوی در جامعه دینی است که برخی برای تضعیف و تحقیر هم‌نوعان و برادران دینی خود اقدام به خود نمایی کنند که این صفت شیطانی و فرعونی است.

3ـ آیا مطرح نمودن برتری مردان نسبت به زنان در قرآن موجب تحقیر زن و فخر فروشی مرد نمی‌گردد؟

مسئله برتری مردان بر زنان در آیاتی از قرآن کریم مطرح گردیده است. طرح این موضوع به معنای برتر دانستن مردان در تمام جنبه‌ها نمی‌باشد. طبق نظر بسیاری از علما و مفسران علت برتری مردان نسبت به زنان به دلیل ویژگی‌هایی است که مردان از آن بهره‌مند گردیده‌اند تا بتوانند بر اساس آن به وظیفه اداره شئون خانواده بپردازند. در واقع این برتری یک وظیفه است که مردان مکلف‌اند براساس عدالت و معروف  آن‌را به انجام رسانند نه یک امتیاز همه جانبه که منشأ تفاخر و نادیده انگاشتن حقوق زنان گردد.

منابع: 
ویکی فقه 
سایت اندیشه قم 
سایت اسلام کوئیست

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.