تحولات منطقه

ورزش ایران در شرایطی قرار گرفته که ادامه آن نه تنها به نفع نیست بلکه می تواندعواقب جبران ناپذیری را هم به همراه داشته باشد این در حالی است که مدیران تصمیم گیرنده بدون توجه به منافع مالی هر یک جداگانه از دیگری راه خود را می روند.

نقشی که مدیران در برهم زدن اوضاع ورزش دارند/ بازی پشت پرده گودرزی و هاشمی
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، از تقریبا یک ماه پیش که موضوع نامه کمیته بین المللی المپیک به فدراسیون های ورزشی ایران و کمیته ملی المپیک به منظور پیگیری اساسنامه فدراسیون ها، شفاف سازی امور آنها و اینکه آیا دولت در امور ورزش دخالتی دارد یا خیر؟، رسانه ای شد خطرهای زیادی احساس شد که از این حیث که مسئولان IOC اینبار جدی تر از همیشه پیگیر اجرا شدن منشور المپیک در ورزش ایران هستند و اینکه منتظر کوچکترین بهانه هستند برای برخورد با ورزش ایران و احتمالا تعلیق آن؛ کاری که در مورد خیلی از کشورها انجام شده و ورزش کشورمان هم یکی دو بار در آستانه مواجه شدن با آن قرار گرفت.

اهمیت موضوع نامه IOC و شرایطی که برای ورزش ایران ایجاد شده بود می طلبید تا مدیریت کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش طی نشستی مشترک در مورد این موضوع تصمیم گیری و چاره اندیشی کنند تا جلوی خیلی از تصمیمات بین المللی علیه ورزش کشور را بگیرند. اما کیومرث هاشمی طی این مدت حتی برای یک بار هم در مورد نامه دریافتی IOC اظهار نظر نکرد در حالیکه به خاطر همین نامه درخواست لغو مجامع انتخاباتی فدراسیون ها را از وزیر ورزش داشت.

وزیر ورزش هم که تنها در قالب یک گفتگو اعلام کرد به زودی موضع وزارت ورزش را در مورد این اتفاقات مشخص و اعلام می کنیم، هیچ اظهارنظر دیگری در مورد نامه جنجالی کمیته بین المللی المپیک مطرح نکرد. فقط اینکه وی بعد از موافقت با درخواست هاشمی برای لغو انتخابات فدراسیون ها که به نظرمی رسید از روی دوستی و تعامل با کمیته ملی المپیک است، روز گذشته در نشست با روسای فدراسیون ها نامه ای از آنها گرفت با این مضمون که «استقلال کاری داریم و دولت و وزارت ورزش هم هیچگونه دخالتی در امور ما ندارند»، این نامه خطاب به کمیته بین المللی المپیک تهیه شده و توسط تمام روسای حاضر در نشست هم امضا شد.

نکته قابل تامل در مورد این نشست و مضمون نامه تهیه شده این است که اولا کیومرث هاشمی در نشست غایب بود. درحالیکه وی از سوی وزارت ورزش به طور رسمی به حضور در نشست دعوت شده بود. اینکه چرا کیومرث هاشمی در چنین شرایط حساسی از حضور در نشستی که چنین خروجی داشته، اجتناب کرده است جای سوال دارد؟ اگر رئیس کمیته ملی المپیک خواهان رسیدگی اساسی به اوضاع کنونی ورزش است و جلوگیری از تعلیق ورزش به خاطر اساسنامه فدراسیون ها را در برنامه دارد، باید از این نشست و دعوت نامه ارسالی به عنوان بهترین فرصت برای مطرح کردن خیلی از ابهامات و شبهات استفاده می کرد اما وی نرفتن و ادامه سکوت را به وارد شدن جدی و اساسی به ماجرا ترجیح داد.

البته وزارت ورزش ومدیریت این وزارتخانه در این شرایط بازی خوبی را شروع کرده است. لغو انتخابات ژیمناستیک که به خاطر نامه درخواستی کیومرث هاشمی انجام شد، نشانه خوبی بود از تعامل وزارت ورزش با کمیته و اینکه می خواهد خواستار قانون است و اجرای منشور المپیک. نامه ای که روز گذشته در محل وزارت ورزش و توسط روسای فدراسیون های ورزشی برای IOC تهیه شده به ظاهر کمکی است برای کم کردن حساسیت نهادهای بین المللی با اطمینان خاطر دادن به آنها از این حیث هیچ دخالتی از جانب دولت در امور ورزش ایران نمی شود.

اما آیا واقعیت این است؟ مگر نه اینکه حساسیت نهادهای بین المللی به بند 10 اساسنامه فدراسیون ها است. طبق این بند "قبول استعفا و برکناری رییس فدراسیون به تشخیص رییس سازمان تربیت بدنی و یا پیشنهاد مجمع و موافقت ایشان انجام می پذیرد .هم چنین رییس سازمان بلافاصله پس از عزل و یا قبول استعفای رییس فدراسیون فردی را به عنوان سرپرست منصوب خواهد نمود. مجمع عمومی مکلف است حداکثر ظرف مدت 6 ماه در مورد انتخاب رییس جدید فدراسیون با رعایت مقررات اقدام نماید". طبق این بند اختیارات وزارت ورزش در امور اداره فدراسیون‌ها زیاد است موردی که نهادهای بین المللی با آن مخالف هستند.

وزارت ورزش در مورد اقدامات نصف و نیمه ای که برای اصلاح اساسنامه ها داشت، تغییر موثری برای این بند انجام نداد ضمن اینکه تغییرات دیگری را هم در قالب اصلاح تبصره ۲ ماده ۱۵ اساسنامه لحاظ کرد مبنی بر اینکه «مدیر کل استان به جای رئیس فدراسیون، ریاست مجمع استانی را بر عهده بگیرد و رئیس فدراسیون به عنوان نایب رئیس وی، در مجامع حضور پیدا کند»؛ این بندی است که  در عین تناقض آشکار با قوانین منشور المپیک، مقررات فدراسیون های بین المللی و اساسنامه کمیته ملی المپیک، استقلال فدراسیونها و هیئت های ورزشی را نقض و با ایجاد یک چارچوب کاملا دولتی، توسعه و ارتقاء رشته های ورزشی که هر یک تخصص های جداگانه ای هستند را دچار اختلال می کرد. به همین دلیل بود که رئیس کمیته ملی المپیک چندماه پیش نامه ای به معاون اول رئیس جمهور نوشت تا وی را در خصوص عواقب غیر قابل جبران این اقدام آگاه کند و از وی خواست تا از بررسی موضوع مربوطه در کمیسیون اجتماعی جلوگیری شده و در کل موضوع از دستور کار هیات دولت خارج شود.

با این اوصاف چرا چنین نامه ای از سوی روسای فدراسیون ها برای IOC تهیه شده است؟ مگر وزارت ورزش نمی تواند که وجود چنین بندی در اساسنامه فدراسیون ها خلاف منشور المپیک است پس چرا در نشست مشترک با روسای فدراسیون ها از آنها خواسته چنین نامه ای تهیه کنند؟ مگر روسا خود نمی دانند این بند خلاف مقررات است پس چرا به امضای نامه تن داده اند؟ مگر کیومرث هاشمی نسبت به همین بندها معترض نیست پس چرا رسما و علنی آن را مطرح نمی کند؟

رئیس کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش اختلافات زیادی با یکدیگر دارند اما همچنان پشت پرده به بازی خود برای پیگیری منافع شان ادامه می دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.