قدس آنلاین- اعظم طیرانی : نفرولوژی از جمله فوق تخصص های طب داخلی است.نفرولوژیست برای تشخیص و کنترل بیماری های کلیوی آموزش دیده است و برای درمان بیماری های کلیوی از روش های غیر جراحی همچون دیالیز، دارو درمانی ، معادل کردن مایعات بدن ، تنظیم الکترولیت و فشار خون استفاده می کند و در واقع این تخصص با ارولوژی و اندواورولوژی در شیوه های درمانی بسیار متفاوت است .

دانش آموخته بیکار نفرولوژی نداریم

در ادامه گفت وگو با دکتر عطاءالله بهروز اقدم؛ نخستین نفرولوژیست شمال شرق کشور و یکی از سه متخصص اول نفرولوژی ایران را می خوانید.

*آقای دکتر! از خودتان برایمان بگویید.

**من 9 بهمن 1318 در " زنوز"؛ شهری در نزدیکی مرند آذربایجان شرقی متولد شدم و تا هفت سالگی همراه خانواده ام در این شهر زندگی کردیم. زنوز، پر از درختان سیب و بسیار زیباست و یکی از ویژگی های آن در این است که هیچ بیسواد یا مستمندی ندارد.

من فرزند اول خانواده هستم. یک بردار و یک خواهر کوچکتر از خودم هم دارم. سال 1326 به دلیل  انتقال پدرم که آن موقع کارمند دارایی بود به تبریز نقل مکان کردیم و تحصیل در مدرسه را در آنجا شروع کردم. به درس و مدرسه علاقه زیادی داشتم. سال 1338 در رشته شیمی دانشگاه تهران و پزشکی دانشکده پزشکی تبریز پذیرفته شدم و در دانشکده پزشکی تبریز شروع به تحصیل کردم.

*چطور شد پزشکی و تخصص نفرولوژی را انتخاب کردید؟

**پدرم در این انتخاب، نقش مهمی داشت. در حقیقت او بود که شغل بچه هایش را تعیین می کرد. همیشه به من می گفت تو بهتر است پزشک شوی و در این زمینه مستعد هستی. من هم حرف ایشان را گوش دادم و هرگز پشیمان نشدم.

همزمان که پزشکی می خواندم در انستیتو فرانسه تبریز؛ زبان هم می خواندم؛ آنجا اعلام کردند که یک بورس تحصیلی هست. امتحان دادم و پذیرفته شدم. در دانشگاه پزشکی هم دانشجوی ممتاز بودم. به همین دلیل بورس تحصیلی برای دریافت تخصص به من اعطاء شد و برای دوره تخصص در سال  1348 راهی فرانسه شدم.

یک سال و نیم، اطفال خواندم اما به دلیل اینکه تحمل دیدن درد و رنج اطفال را نداشتم از همان ابتدا، به دنبال تغییر رشته بودم. پروفسور پییر در آن زمان به ما نفرولوژی اطفال را آموزش می داد. درس ایشان برایم خیلی جذب بود و با توجه به اینکه احساس کردم در کشورم این رشته کاربرد بیشتری خواهد داشت و مورد نیاز است، نفرولوژی را ادامه دادم.

چهار سال نفرولوژی خواندم و 36 ماه هم در بخش دیالیز یکی از بیمارستان های اطراف پاریس کارکردم و سپس به ایران برگشتم.

*شما متولد و یا ساکن مشهد نبودید چرا این شهر را برای اقامت انتخاب کردید؟

**سال 1352 با همسرم که دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه سوربون بود آشنا شدم و ازدواج کردیم. سال 1356 که به ایران برگشتیم، چون همسرم متولد مشهد بود به این شهر آمدیم. مشهد را شهر آرام و زیبایی دیدم و با توجه به شرایط کاری که در این شهر برای من و همسرم فراهم شده بود ساکن مشهد شدیم.

*وضعیت آموزش رشته نفرولوژی در ایران را در مقایسه با کشورهای اروپایی وآمریکایی چگونه ارزیابی می کنید؟

** سال های پیش ما مشکلات زیادی در این حوزه داشتیم اما خوشبختانه اکنون در حوزه آموزش، درمان وحتی تجهیزات درمانی چیزی از کشورهای اروپایی و آمریکایی کم نداریم و نیازی به اعزام بیمار به سایر کشورها نداریم. خوشبختانه اکنون تمام بیمارستان ها و حتی درمانگاه های ما مجهز به تجهیزات درمانی این بیماران است.

* به نظر شما دغدغه حرفه ای متخصصان نفرولوژی چیست؟

**نفرولوژی یکی از تخصص های پر زحمت پزشکی است که با توجه به زحمت زیاد و در مقایسه با سایر تخصص های پزشکی درآمد بسیار پایینی دارد و بیشتر متخصصان از این وضع ناراضی هستند و دانش آموختگان کمتری این رشته را به عنوان تخصص انتخاب می کنند. شاید به همین دلیل است که در این تخصص دانش آموخته بیکار نداریم.

* به عنوان یکی از پیشکسوتان نفرولوژی کشور چه اقداماتی در این حوزه انجام داده اید؟

** من عمرم را صرف ارایه خدمت صادقانه به بیمارانم کردم و 30 سال در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به عنوان استاد تمام به تربیت دانشجو و تدریس پرداخته ام. اولین بخش دیالیز را در بیمارستان قائم در سال 57 راه اندازی کردم. آن موقع سه دستگاه دیالیز داشتیم، به تدریج این بخش را توسعه دادیم و در بیمارستان های دیگر هم بخش دیالیز راه اندازی شد. سال 68 بود که بخش پیوند کلیه را در بیمارستان قائم راه اندازی کردم و سال 76 هم موفق شدم با همکاری دوستانم بخش دیالیز صفاقی راه در مشهد راه اندازی کنم؛ در کشور بهترین بخش دیالیز صفاقی بودیم و بالاترین آمار انجام دیالیز صفاقی با حداقل عارضه مربوط به بخش دیالیز صفاقی بیمارستان قائم بود. دو کتاب نیز با عنوان های «همودیالیز » و«کلیات نفرولوژی» ترجمه کرده، ضمن آنکه مقاله های زیادی نیز در حوزه پزشکی نوشته ام.

اکنون چند سالی است که بازنشسته شدم. پس از بازنشستگی نیز در بیمارستان رضوی به بیماران ارایه خدمت می کنم.

*حرفه پزشکی را چگونه توصیف می کنید و یک پزشک خوب باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

**پزشکی شغل سختی است. همین قدر بگویم که اگر بخواهید پزشک خوبی باشید، باید از خیلی چیزها بگذرید. پزشک شب و روز ندارد و همواره تحت فشارهای روحی قرار دارد. باید بتواند زندگی اش را وقف حرفه اش کند. شاید تفاوت عمده پزشکی با سایر مشاغل همین باشد که زمان پزشک متعلق به خودش نیست و بستگی به شرایط بیمارانش دارد.

 به اعتقاد من پزشکی تنها یک علم نیست. بلکه آمیخته ای از علم و هنر است. زیرا یک پزشک خوب باید هنر ارتباط با بیمار را بلد باشد و با صبر و حوصله به حرف او گوش دهد. در حرفه پزشکی تنها دارو اثر بخش نیست، اطمینان خاطری که پزشکان به بیمار می دهند و صبر و حوصله ای که در درمان آن ها به خرج می دهند بسیار تاثیر مهمی در روند درمان دارد.

متاسفانه طی سال های اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی برخی از پزشکان به مسایل اقتصادی بیش از سلامت بیماران اهمیت می دهند که این مساله در شأن این حرفه نیست.

*چه توصیه ای برای همکاران جوانتان دارید؟

** زندگی کوتاه است سعی کنند در این زمان کوتاه با عشق و علاقه به کار و زندگی بپردازند. این را هم بدانند که موفقیت حاصل کار گروهی است. موفقیت نتیجه تلاش مجموعه عوامل و افرادی است که کنار هم قرار می گیرند. با این حال ممکن است یک یا دو نفر در آن کار بیشتر از سایر اعضا مطرح شوند. در کار من هم همین بود موفقیت من وابسته به دوستان و همکاران خوبی بود که داشته ام.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.