تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین: شام بر اثر خطبه‏ های امام سجاد(ع) به کلی دگرگون گردید و از همان جا بذر انقلاب بر ضد بنی ‏امیه پاشیده شد و در نتیجه همین خطبه‏ ها، بنی ‏امیه در تمام جهان اسلام رسوا گشت و خطری که از سوی آنان اسلام و قرآن‏ را تهدید می‏ کرد، به برکت خون ‏های شهیدان و خطابه ‏های پیام ‏آوران عاشورا، دفع شد.

نحوه شرکت امام سجاد(ع) در قیام عاشورا!

به گزارش قدس آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی، امام حسین علیه السلام پس از شهادت یاران با وفایشان در روز عاشورا؛ به خیمه فرزندش امام زین‏ العابدین‏ علیه السلام رفت[1] و او را به سینه چسباند و فرمود: «یا ولدی أنت أطیب ذریتی، و أفضل عترتی، و أنت خلیفتی علی هؤلاء العیال و الأطفال، ...؛ فرزندم! تو پاک‏ترین ذریه و برترین عترت منی و تو جانشین من بر این بانوان و کودکانی... هر گاه که ناله سر دادند آنان را آرام کن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نیکو، خاطرشان را تسلی بخش...».[2]

چه مطلب بزرگی است که امام حسین علیه السلام در آخرین لحظات عمر خود با کوله ‏باری از تجربه‏ های تلخ و شیرین، امام سجاد علیه السلام را به سینه می‏ چسبانند و سفارش می کنند.[3]

بلکه آخرین سخنان امام حسین علیه السلام این پیشوای بزرگ ایثار و فداکاری به خوبی نشان می‏ دهد، آن حضرت(ع) در لحظات حساس، تنها فرزندش امام سجاد علیه السلام را آماده پذیرش مسئولیت عظیم به ثمر رساندن نهال برومندی را که در کربلا نشانده و با خون عزیزانش آبیاری کرده بود، می‏ ساخت. لذا آخرین وصایایش را با او در میان می‏ گذارد و خواهران و دخترانش را به اطاعت از او سفارش می‏ کند.[4]

زیرا امام حسین علیه السلام شیعیان و پیروان مکتبش را در لحظات بحرانی و طوفانی فراموش نمی‏ کند، و پیام مظلومیت خود را به وسیله تنها پسرش به آنها می‏ رساند، تا بدانند در ادامه راه از چه حربه ‏ای استفاده کنند.[5]

امام سجاد علیه السلام؛ میراث دار قافله عشق و حماسه

بحق عاشورا یک حماسه‏ است،[6] لذا پس از حادثه جانگداز و حماسه‏ آفرین کربلا،[7] سخنان فراموش نشدنی که در خطبه ‏های امام سجاد علیه السلام در کوفه و شام و در نزدیکی مدینه آمده است، هر کدام بیانگر روح حماسی‏ این واقعه بزرگ تاریخی است.[8]

لذا خطبه ‏هایی که امام سجاد علیه السلام ایراد کردند[9] به مانند کلام امیرالمومنین امام علی علیه السلام، در هر موضوعی وارد می‏ شود و در موعظه، حماسه‏ و .... شاهکار می ‏آفریند.[10]،[11] زیرا در مقابل توطئه های دشمنان و تبلیغات دروغین حکومت اموی ، همواره باید آماده دفاع و جهاد بود؛ و همیشه باید حالت حماسه‏ و سلحشوری را در جوانان مسلمان زنده نگهداشت.[12]

از این رو خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه[13] و بیان جملاتی تأثیرگذار هم چون « ..شما بودید که به پدرم نامه نوشتید..، آنگاه او را تنها گذاشته و با وی پیکار کردید؟!..»[14]و «شما با چه چشمی می‏ خواهید به پیامبر خدا(ص) بنگرید... »[15] و در ادامه نیز فریاد مردم کوفه مبنی بر اینکه «ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله همه ما گوش به فرمان و مطیع توایم .. به ما فرمان بده ما با هر کس تو بجنگی، می‏ ستیزیم!!»، و در نهایت کلام نهایی حضرت مبنی بر اینکه خواسته من از شما این است که نه از ما طرفداری کنید و نه با ما به جنگ و ستیز برخیزید (ما را به خیر شما امیدی نیست، شر مرسانید)». نشان دهندۀ این مسأله است که کوفیان با ضرباتی که خطبه کوبنده امام سجاد علیه السلام بر روحشان وارد کرد، چنان به هیجان آمدند که آماده پیکار با دشمنان اهل‏بیت علیهم السلام و گرفتن انتقام از قاتلان شهدای کربلا شدند، ولی امام علیه السلام که می‏ دانست آنها بی‏ وفایی خود را بارها نشان داده اند و سست‏ تر از آن هستند که قیام همه جانبه ‏ای بر ضد جانیان بنی ‏امیه کنند.[16]

خطبه تاریخی که کاخ یزید را لرزاند

بی تردید خطبه امام سجاد علیه السلام در شام از خطبه‌های بسیار پرمعنی است[17]و اگر هیچ دلیلی بر علم و عرفان و شجاعت و کرامت و تدبیر آن بزرگوار جز خطبه آتشینی که آن حضرت(ع) در شام ایراد کرد وجود نداشت، کافی بود تا از لابلای آن، همه چیز را درک کنیم.[18]

آری، یک خطبه غرا می‏ تواند چنین اثری از خود به یادگار بگذارد، الان هم هنگامی که انسان آن را می‏ خواند مو بر بدنش راست می‏ شود و به گوینده آن هزاران درود می‏ فرستد.[19]

نکته قابل توجه اینکه امام سجاد علیه السلام در شرایطی این خطبه‏ را ایراد کردند که یزید سرمست از باده پیروزی، مجلسی عظیم تشکیل داد و سفرای کشورهای دیگر و همچنین اعیان و اشراف را به آن مجلس فراخواند.[20]

از سوی دیگر یزید که کم و بیش با دریای علم و تقوا و قداست و پاکی خاندان نبوی آشناست، ابتدا حاضر نمی‏ شود که امام سجاد علیه السلام با آن که ضعف سفر و اسارت را بر اندام دارد بر فراز منبر رود و خطبه‏ ای برای مردم بخواند؛ چراکه خاندان اموی زراعت خویش را در زمین جهل و بی خبری مردم کاشته ‏اند و می ‏دانند آگاهی مردم محصول چندین ساله آنان را بر باد می‏ دهد؛ ولی بر اثر فشار افکار عمومی می ‏پذیرد امام علیه السلام خطبه‏ ای بخواند،[21] و یزید از آنچه که می‏ ترسید دامن­گیرش شد. اعتراض­ ها بلند شد؛ فریاد و شیون و گریه مجلس را فرا گرفت و جمعی بدون آنکه به خلیفه مسلمین! اقتدا کنند، مجلس را ترک کردند.[22]

اینچنین است که پس از روشنگری امام سجّاد(علیه السلام) برخی افراد هم چون پیرمرد فریب خورده شامی [23] به راه راست برگشت و در راه عقیده اش به شهادت رسید.[24]

خطبه طوفانی و بیان فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام

گاه ضرورت ایجاب می ‏کند که انسان خود را با امتیازاتی که دارد معرفی کند، زیرا بدون آن هدف‏ های مقدس پایمال می‏ شود.[25] این‏گونه سخنان با خودستایی و تزکیه نفس بسیار تفاوت دارد[26]

نمونه این سخن خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد شام است، در آن هنگام که می‏ خواهد خود و خاندانش را به مردم شام معرفی کند، تا توطئه بنی امیه در زمینه خارجی بودن شهیدان کربلا عقیم گردد، و نقشه ‏های شیطانی آنها نقش بر آب شود.[27]

امام سجاد علیه السلام به معرفی امیرمؤمنان علی علیه السلام پرداخت (تا تبلیغات سوء سالیان دراز را بر ضد او خنثی کند) و چنین فرمودند:[28] «من فرزند کسی هستم که در برابر رسول خدا(ص) با دو شمشیر و با دو نیزه نبرد می‏ کرد و دو بار هجرت کرد[29] و دو بار بیعت نمود[30]،[31]...او بزرگ عرب، شیر بیشه نبرد، وارث دو مشعر،[32] پدر دو سبط رسول خدا(ص)، حسن و حسین علیهماالسلام بود؛ آری؛ او جد من علی بن ابی‏ طالب علیه السلام است‏».[33]

اگر می‏ بینیم امام سجاد علیه السلام در خطبه معروف شام، به حسب و نسبشان افتخار می ‏فرمودند، نه برای برتری‏ جویی بود، بلکه هدف دیگری داشتند، آنها می ‏خواستند رسالت امامت‏ و رهبری خود را برای نا آگاهان از این طریق تبیین کنند. درست مثل اینکه فرمانده لشکر برای معرفی خود و دعوت لشکریان به پیرویش، مقام و موقعیت خویش را شرح می‏ دهد.[34]

تبیین واقعه عاشورا؛ تداوم نهضت کربلا

»حذیم بن شریک اسدی‏» می‏ گوید: امام زین العابدین علیه السلام‏ در کوفه رو به مردم نمودند و فرمودند: [35]« ...من علی فرزند حسینم، همان کس که بدون هیچ جرم و گناهی کنار شط فرات (با لب تشنه) سر بریده شد. من فرزند کسی هستم که حریمش مورد بی‏ حرمتی قرار گرفت و اموالش به غارت برده‏[36] شد و خانواده ‏اش به اسارت گرفته شد.[37] من پسر کسی‏ ام که با آزار و شکنجه به شهادت رسید و همین افتخار ما را کافی است!».[38]

آنگاه امام زین العابدین علیه السلام با این ابیات سخنش را پایان داد: «...جانم فدای آن کشته ‏ای که کنار شط آب (با لب تشنه) به شهادت رسید، ولی کیفر آن کس که وی را شهید کرد، آتش دوزخ است».[39]،[40]

و یا در شام‏ خطبه امام سجاد علیه السلام کار را به جایی رساند که یزید خود را تبرئه کرده و گفت: خدا روی ابن زیاد را سیاه کند، یزید هم از ترس، دستور برگرداندن اسیران را به مدینه صادر کرد.[41]

به تعبیر یکی از علمای بزرگ اهل سنت؛ اگر چه بعد از جریان کربلا که امام سجاد علیه السلام، دردناک ترین حوادث را در روز عاشورا مشاهده کرد، لیکن سخنان و خطبه های امام سجاد علیه السلام تجلی یافته از ادامه مبارزه کربلا است و خلافت حاکمان اموی را به شدت کوبید.[42]

بعد از این ایام قیام ‏های مختلفی شروع شد و شعار همه آنها خون خواهی امام حسین علیه السلام بود، تا به قیام ابومسلم خراسانی رسید که شعار او «الرضا لآل محمد صلی الله علیه و آله» بود.[43]

سخن آخر...

در خاتمه باید گفت امام سجاد علیه السلام با خطبه های آتشین خلافت اموی را تحت ضربات سنگین خود قرار داد و آن حضرت(ع) هنگامی که نتوانست با خون خود انقلاب کربلا را آبیاری کند، با ایراد خطبه های غرّاء که همچون شمشیر بُرنده بود در آن شرکت کرد.[44]

لذا شام بر اثر خطبه‏ های امام سجاد(ع) به کلی دگرگون گردید و از همان جا بذر انقلاب بر ضد بنی ‏امیه پاشیده شد و در نتیجه همین خطبه‏ ها، بنی ‏امیه در تمام جهان اسلام رسوا گشت و خطری که از سوی آنان اسلام و قرآن‏ را تهدید می‏ کرد، به برکت خون ‏های شهیدان و خطابه ‏های پیام ‏آوران عاشورا، دفع شد.[45]

[1] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص502.

[2] همان ؛ ص504.

[3] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین) ؛ ج‏2 ؛ ص530.

[4] همان ؛ ص505.

[5] همان.

[6] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص24.

[7] همان ؛ ص695.

[8] همان ؛ ص25.

[9] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏8 ؛ ص528.

[10] سیری در نهج‏ البلاغه، ص 23.

[11] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص584.

[12] آیات ولایت در قرآن ؛ ص302.

[13] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص573.

[14] همان ؛ ص574.

[15] همان.

[16] همان؛576.

[17] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی امام سجاد(ع)؛18/6/1395.

[18] متن پیام حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در کنگره بین المللی امام سجاد(ع)؛8/9/1392.

[19] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص610.

[20] همان؛ ص 611.

[21] همان.

[22] همان؛ ص 612.

[23] «هنگامی که اسیران کربلا را به شام آوردند یک نفر از شامیان، که تحت تأثیر تبلیغات شدید معاویه و دستگاه حکومتی او قرار گرفته بود، خطاب به امام چهارم، علی ابن الحسین علیه السلام، عرض کرد: «خدا را شکر که شما را رسوا کرد و دروغتان را آشکار نمود!»؛( الدر المنثور، جلد 6، صفحه 7)؛( آیات ولایت در قرآن ؛ ص192).

[24] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها؛ص 591.

[25] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی ؛ ص369.

[26] همان.

[27] تفسیر نمونه ؛ ج‏22 ؛ ص544.

[28] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص606.

[29] یکی از دو هجرت، هجرت علی علیه السلام از مکه به مدینه است و دیگری ممکن است اشاره به هجرت به‏ طائف همراه پیامبر در سال یازدهم بعثت و یا هجرت آن حضرت به کوفه در ایام خلافت باشد.

[30] یکی بیعت رضوان و دیگری بیعت سال فتح مکه است همانگونه که امام مجتبی علیه السلام در معرفی پدر بزرگوارش می‏ فرماید:« إنه بایع البیعتین: بیعة الفتح، و بیعة الرضوان»( الغدیر، ج 10، ص 168 و شرح نهج‏ البلاغه ابن ابی الحدید، ج 6، ص 288

[31] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص607.

[32] دو مشعر ممکن است یکی اشاره به عرفات و دیگری به مشعرالحرام باشد.

[33] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص609.

[34] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص52.

[35] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص573.

[36] همان.

[37] همان.

[38] همان؛ ص 574.

[39] احتجاج طبرسی، ج 2، ص 117- 119 و بحارالانوار، ج 45، ص 112- 113.

[40] عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص575.

[41] مشکات هدایت ؛ ص117.

[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛رسانۀ ملی؛1395/03/22.

[43] مشکات هدایت ؛ ص117.

[44] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛رسانۀ ملی؛1395/03/22.

[45] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص611

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.