تحولات لبنان و فلسطین

متأسفانه به گواه اقدامات بی‌خاصیت و ایجاد حساسیت‌های غیرانقلابی و سکولاری و لیبرالی، هنوز هم برخی مدیران فرهنگی کشور را غفلت و خواب فرا گرفته است.

ما اهل کوفه نیستیم!

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «ما اهل کوفه نیستیم!» به شرح ذیل است:

جریان‌شناسی عاشورا، از ادعا تا درس‌آموزی و الهام‌گیری و تا مرزکشی بین نوع تفکر حاکم بر دو اردوگاه یزیدی و حسینی(علیه‌السلام) از موضوعات قابل تأمل و تحلیل و بررسی است که هرچه زمان می‌گذرد، نیاز بشریت به‌ویژه قاطبه مسلمانان که بیشترین تهدیدات و فشارهای نرم و سخت در جهان نابرابری‌ها، متوجه آنهاست، بیشتر لمس می‌گردد.

ظرفیت نهضت سیدالشهداء(علیه‌السلام) و رسالت پیام‌رسانی آن‌که با نقش‌آفرینی عقیله بنی‌هاشم زینب کبری و امام سجاد(علیهما السلام) و دیگر بازماندگان سرفراز کربلا از روزهای اولیه پس از حماسه عاشورا جریان یافت، آنقدر بالا و عمیق و گسترده است که تاکنون علی‌رغم بسیج همه توان جبهه یزیدیان و قلدران زورگوی عالم، به فضل الهی ذره‌ای از حرارت و شکوه آن کاسته نشده بلکه به‌رغم میل دشمنان فرهنگ و تفکر عاشورایی، بر دامنه و گسترش آن افزوده گردیده است. اکنون موضوع عاشورا و نهضت امام حسین(علیه‌السلام) به‌عنوان موضوعی قابل توجه در سطح بین‌الملل مطرح می‌باشد و همگان در مات و حیرتند که «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست...»

هرچند نباید هرگز از حیلت و توطئه‌های مرموز جبهه یزیدیان لحظه‌ای غفلت کرد که دشمن، دشمن است و هنری جز مکر و حیله و فتنه و آشوب و ایجاد ناامنی نداشته و ندارد و لذا اخیراً از اردوگاه مرکزی‌شان یعنی آمریکا این پیام را با ذلت هرچه تمام منتقل ساخته‌اند که عراق را با قدرت نظامی و ایران را با قدرت نرم و انقلاب جنسی و سوریه و دیگر کشورهای منطقه را با رواج تروریسم و گستراندن ناامنی باید از پای درآورد.

این در حالی است که امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) حداقل از یک دهه قبل با نگاهی دقیق و قاطعانه و با صلابت، هشدارهای لازم را دادند و در خصوص تهاجم و شبیخون و ناتوی فرهنگی از زوایای مختلف خطاب به آحاد مردم به‌ویژه مدیران و مسؤولان نظام تذکرات و رهنمودهای روشنی را مطرح نمودند ولی افسوس از یک جو غیرت و اقدام مفید و قابل قبول؛ متأسفانه به گواه برنامه‌های نداشته و اقدامات بی‌خاصیت و بلکه ایجاد حساسیتهای غیرانقلابی و سکولاری و لیبرالی، هنوز هم برخی مدیران فرهنگی کشور را غفلت و خواب فرا گرفته است. امر نهاد خانه و خانواده و اصول و ضوابط اخلاقی و شرعی در محاورات و سبک زندگی عادی مردم بعضاً به مخاطره افتاده است و متأثر از بی‌خیالی و شاید هم تعمد در قبح‌شکنی و ترویج بی‌غیرتی و بی‌حیایی برخی عناصر منفعل و غرب‌زده و بی‌مسؤولیت و بی‌فرهنگ می‌باشد.

آن قدر حریم‌شکنی و قبح‌شکنی و بی‌خیالی در حوزه ولنگاری فرهنگی زیاد شده است که احساس می‌شود در بازار امر به معروف و نهی از منکر جای منکر و معروف عوض گردیده و لذا باید خطاب به رزمندگان دلاور اسلام حاج قاسم سلیمانی‌ها، بگوئیم شما را به‌خدا یک نظری هم به خاکریزها و میدانهای رزم فرهنگی (از رسانه و فیلم و هنر گرفته تا ادبیات و کنسرت و موسیقی و تا نوع پوشش‌های به‌دور از شأن جامعه اسلامی و تا به آغوش کشیدن سگان و گربه‌ها و بالاخره سبک زندگی بیگانگان کافر و مشرک که برخی آن‌را عین تجدد و فرهنگ دانسته و تقابل با آن‌را تندروی و تحجر و دوری از عقلانیت القاء می‌نمایند،) داشته باشید.

به‌راستی چه شده است ما را که کارهای ضدارزشی و ضدفرهنگی را عین فرهنگ و ارزش تلقی می‌کنیم و مگر نشنیدیم که پیامبر خدا(ص) قرنها پیش درخصوص نشانه‌های آخرالزمان هشدار دادند که چگونه می‌شود شما را که معروف، منکر و منکر را معروف خواهید انگاشت! حال در این اوضاع پیچیده و نگران‌کننده که سرخطهای اصلی جبهه استکبار حتی اپوزیسیون داخل و خارج کشور، گروهک‌های منافقی که تا مرفق دستشان به خون هزاران انسان مظلوم و بی‌گناه از ملت ایران آغشته بوده و هست، اکنون طمع کرده تا شاید بتوانند با ایجاد تغییر در ذائقه مردم ایران به‌ویژه نسل جوان، کم‌کم انقلاب عاشورایی ملت ایران را به سمت فروپاشی و بن‌بست سوق بدهند.

در این شرایط حساس آیا جز فرهنگ و تفکر عاشورایی و رسالت زینب‌گونه پاسداری از ارزشهای شهیدان و امام راحل راه دیگری برای تداوم انقلاب و واکسینه نمودن آن در برابر نقشه‌ها و توطئه‌ها وجود دارد؟!

آری در این راستا یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اثرگذار از باب «الناس علی دین ملوکهم»، سیاست‌گذاری‌ها و جهت‌گیری‌های راهبردی فرهنگی دولتمردان است که متأسفانه طبق برخورد ضعیف و ناقص در جریان تدوین برنامه ششم توسعه کشور که به‌هیچ‌وجه حسابی برای امورات فرهنگی و دینی و زیرساختهای آن باز نکرده بودند تا جایی‌که باعث شد صدای نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی درآید و بالاخره با مداخله رهبری حکیم انقلاب اسلامی و تصمیم ریاست جمهوری قرار گردید مجلس شورای اسلامی با کمک دولت، اصلاحات اساسی در آن به‌وجود آورد و پس از تکمیل و تصویب، در دستور کار نظام و دولت قرار بگیرد.

طبیعی است این نوع بی‌خیالی‌ها و عدم حساسیت و تعصبات فرهنگی وقتی گره می‌خورد با دلباختگی نسبت به بیگانگان و انفعال در مقابل آنان تا سرحدی که توان و جسارت لغو سفر وزیر اقتصاد آلمان با آن‌همه توهین‌ها و تحقیری که نسبت به ملت و دولت ایران از خود نشان داد، در مدیران دیپلماسی کشورمان وجود ندارد و تنها اکتفا می‌کنند به لغو دیدار؛ زمینه برای نگرانی دلسوزان انقلاب و کشور از طرفی و سوءاستفاده و خیز برداشتن عوامل دگراندیش و خودباخته و منفعل و بزدل در داخل فراهمتر می‌گردد.

به‌راستی چه کسانی به‌دنبال تغییر و جابجایی ریل جامعه و نظام از مسیر عاشورایی و انقلابی آن به‌سمت سازش با جبهه استکبار و اردوگاه دشمنان ملت ایران هستند؟ اینجاست که تفاوت سیلی‌خورده‌ها و رنج‌کشیده‌های انقلاب که با مجاهدت و مقاومت همواره بر سر ایمان و عقیده و ارزشهای ملی کشورمان ایران از زندگی و همه وجودشان مایه گذاردند تا عناصر دو تابعیتی که بیشترین مدت عمرشان را در غرب و آمریکا سپری کرده و اکنون نیز نبض و قلبشان برای غرب و اروپا می‌زند، مشخص می‌گردد.

سربازان گمنام امام زمان(عج) و حاج قاسم سلیمانی‌ها کجا؛ دلباختگان به غرب که به برکت دولت اعتدال و تدبیر و امید به ناحق‌های نجومی قانع نمی‌گردند کجا؟! آری وقتی ولایتمداری می‌شود یک شعار و در عمل خبری از تنظیم نگاه‌ها و نگرشها و مواضع و اقدام و عمل با منویات و هشدارها و راهبردها و سیاستهای ابلاغی و اعلامی از طرف رهبری فرزانه انقلاب نیست، طبیعی است که چندگانگی و تشتت و حتی از هم‌گسیختگی در برنامه‌ها به‌ویژه در حوزه‌های فرهنگی را شاهد باشیم. به‌راستی شعار «ما اهل کوفه نیستیم»، به چه معنی و مفهومی است؟

آنچه به نظر نگارنده این سطور می‌رسد، این است که ما اهل کوفه نیستیم، پیام روشنش این است که تا زمانی‌که امام حسین(علیه‌السلام) به کوفه نیامده است، ولی امر مسلمین، نماینده او مسلم‌بن عقیل است که البته تبعیت محض از ولایت فقیه در دوران غیبت و انتظار نیز ازجمله پیامهای اساسی و محوری آن است.

به‌راستی در دوران پساعاشورا چه باید کرد؟ از دو منظر می‌توان پاسخ این سؤال را داد:

1. از منظر عزاداران و گریه‌کنندگان بر مصائب حضرت که از سر بی‌بصیرتی صرفاً امام حسین(علیه‌السلام) را در گودال قتلگاه دیده و زیر سم اسبان و سر بریده بر نیزه و درون تشت طلا و اسارت خاندانش که این نوع عزاداران تا شور محفل و مجلس و تاسوعا و عاشورا برپاست، خوب می‌سوزند و می‌گریند و فریاد یا حسین دارند اما همین که از فضای معنوی محافل و هیأت و عزاداری و تاسوعا و عاشورا خارج می‌شوند، به قول قدیمی‌ها «آش همان آش و کاسه همان کاسه»؛ خیلی برایشان انحراف و بدعت و خلط حلال و حرام و جنایات داعش و تکفیر و وهابیت و لقمه حرام و طمع به نوامیس مردم و حادثه دلخراش منا و بمب‌باران و قتل‌عام عزاداران در یمن و تهاجم به حریم حرم اهل بیت(علیهم‌السلام) و حتی قبح‌شکنی و بی‌فرهنگی برخی عناصر سست ایمان داخلی و... اهمیت ندارد و لذا از کنار این موضوعات به‌راحتی عبور می‌کنند.

2. و اما از منظر آنان‌که امام حسین(علیه‌السلام) را رادمرد و جوانمرد عرصه پیکار با ظالمان و ستمگران می‌بینند و اوج عظمت عاشورا را در بیان امام حسین(علیه‌السلام) که فرمود «هیهات منا الذله» باور دارند و نهضت عاشورا را سرفصل قیام فراگیر بشریت تشنه امنیت و عدالت و حریت علیه مدعیان دروغین حقوق بشر و سران جبهه استکبار و کفر و الحاد می‌دانند، عاشورا جریانی است که توقف نمی‌شناسد و هم‌چنان در حال حرکت است. نهضت حسینی را به تاسوعا و عاشورا محدود و محصور نمی‌کنند بلکه محرم و دانشگاه حسینی را کانون حرکت و قیام و ترویج تفکر انقلابی و بیداری و مجاهدت و مقاومت می‌دانند و لذا با الهام از رسالت پیام‌رسانی زینبی و امام سجاد(علیهماالسلام) و با امید فائق آمدن بر جبهه مفسدان و منافقان و ستمگران، هر روز را عاشورا و هر سرزمینی را کربلا می‌دانند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»؛ تا به فضل الهی با استقرار بیرق سبز مهدوی(عج) بر بام جهان و تجلی دولت عدل جهانی‌اش، همه عالم گلستان و عاری از هرگونه پلشتی و فسق و فجور و ظلم و تعدی گردد. ان‌شاءالله‌.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.