با این اوصاف اینگونه ادبیات داستانی به هیچ عنوان در ایران ظهور نکرده و بالطبع شرایط رشد هم نداشته است. متأسفانه نه نویسندگان ایرانی تمایلی به ورود به این وادی را دارند، نه اطلاعات دقیقی از ساختار داستانهای پلیسی دارند و نه مردم ایران زیاد به مطالعه داستانهای پلیسی ایران راغب هستند.
تعداد معدودی از نویسندگانی هم که به این قبیل آثار علاقهمندند، ترجیح میدهند داستانهای خارجی را مطالعه کنند. متأسفانه در ایران غالب مردم فکر میکنند که داستان تنها برای گذران وقت بیکاری و تفریح است. در صورتی که با کمک این گونة ادبی بسیاری از معضلات اجتماعی رفع میشود.
باید به این مسأله توجه داشت که داستان پلیسی در غرب بسیار پیشرفت کرده است. دیگر مخاطب اینگونه آثار صرفاً در پی شناسایی قاتل و مجرم نیست بلکه او تحلیل اجتماعی، روانشناختی، فلسفی و... از وضعیت جامعه روز میخواهد و میخواهد بداند علل بروز جرم چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد.
نویسنده داستان پلیسی و جنایی قصد ندارد با خلق صحنههای ناراحتکننده، خواننده را آزار دهد و یا درصدد ترویج جنایت باشد. او در پی یافتن راهکارهای مناسب برای رفع مشکل جامعه است. او قصد دارد با تحلیل چنین اعمالی، از میزان جنایات بشر بکاهد و انسان را به انجام کارهای شایسته و پسندیده تشویق کند.
نویسنده داستان جنایی به خوبی میداند که در عین آموزش، باید سرگرمی و لذت از مطالعه را هم به خواننده انتقال دهد. تمامی داستانهای معتبر جنایی تحت تأثیر فرهنگ، سنن، باورهای مردم و... شکل میگیرند و قوام مییابند.
در داستانهای جدید جنایی، تمامی سرنخها به خواننده داده میشود تا او همچون پلیس به تفتیش بپردازد و در پی کشف قاتل باشد.
این روند، باعث شده است که خواننده خود را شریک پلیس در کشف جنایت بداند و لحظهبهلحظه در کشف جنایت پیش رود .این نوع از داستانهای پلیسی به یک بازی پازل میمانند که بهتدریج باید درست شوند. خواننده، در چنین حال و هوایی است که احساس میکند به آرامش رسیده است. چون این اوست که معما را حل میکند. او احساس میکند فرد باهوشی است و خود به رازها پی برده است. در صورتی که در آثار گذشته، خواننده در پایان کار غافلگیر میشد و احساس میکرد تنها پلیس زبردست داستان چون شرلوک هولمز میتواند آن را رمزگشایی کند.
کشف جرایم و ریزبینی برای پیبردن به رازهای نهفته در داستان میتواند برای خواننده در کشف زندگی و کسب تجربههای ناب و ارزشمند مفید باشد. در حقیقت پیگیری داستانهای جناییِ ارزشمند و مطالعه اینگونه آثار به خواننده تجربة درستزندگیکردن را میآموزد. از آن پس، او هنگام رویارویی با حوادث یا شخصیتهای مشابه از تجربه کافی برخوردار خواهد بود و میداند در شرایط مختلف چه واکنشی نشان دهد و با این افراد چگونه برخورد کند. به همین دلیل است که مطالعه آثار داستانی جنایی و پلیسی میتواند برای انسان مفید باشد.
نظر شما