به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، میزگرد بررسی رابطه ایران و آمریکا با عنوان «آمریکا، دوست، رقیب، دشمن» با حضور آقایان عباس عبدی از دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا، فؤاد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و ابراهیم متقی استادتمام روابط بینالملل و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
آنچه در ادامه آمده است مشروح بخش گفتوگوی ابراهیم متقی است که از نظرتان میگذرد:
ابراهیم متقی عضو هیئت علمی و استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران نیز در ادامه این میزگرد با بیان اینکه مسائل ایران و آمریکا، تابعی از قواعد روابط بینالملل است، گفت: باتوجه به ادبیات روابط بینالملل متوجه میشویم تمامی نظریهپردازان بر این باورند که فضای موجود نظام جهانی مبتنی بر یک آنارشی است.
*احساس تهدید میان ایران و آمریکا دوجانبه است
وی تاکید کرد: وقتی محیط آنارشیکال باشد هر بازیگری به طور بالقوه تهدیدی علیه بازیگر دیگر محسوب میشود؛ بنابر این با توجه به فضای نظام بینالملل، تهدید اجتنابناپذیر است و همانگونه که آمریکا نسبت به ما احساس تهدید میکند، ما نیز نسبت به سیاستها،اهداف،ابزارها و الگوهای رفتاری آمریکا احساس تهدید میکنیم.
وی با اشاره به پدیده «انقلاب اسلامی» در نظام سیاسی ایران گفت: انقلاب اسلامی به لحاظ ذاتی و در قالب هستیشناسانه معیارها، هنجارها و قواعدی دارد که با نظام جهانی مسلط که از آن با عنوان «نظام سلطه» نام میبرند هماهنگ نیست.
متقی در همین راستا خاطرنشان کرد: برای این رویکرد میتوانید از زمان «توکیول» و بحث مربوط به انقلاب فرانسه تا انقلابهای عصر فرامدرن توجه کنید که فضای هستیشناسانه انقلابها با قدرتهای بزرگ به ویژه قدرتهایی که حامی نظام سابق بودند، هماهنگی ندارد.
*رویکرد انقلابها تغییر ولی رویکرد نظام جهانی تثبیت وضع موجود است
وی با بیان اینکه قالبهای ایدئولوژیک رویکرد انقلابها تغییر وضع موجود است، گفت:این رویکرد در حالی است که نظام جهانی میخواهد وضع موجود را تثبیت کند.بنابراین به لحاظ تحلیل، چه نظام انقلابی ایران و چه جوهره نظام مسلط جهانی را بررسی کنیم نگاهی جدالآمیز را شاهد خواهیم بود که هر طرف، طرف مقابل را دشمن تلقی میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در نگرش بعدی فضای معرفتشناسانهای مبتنی بر الگوهای تعامل وجود دارد.الگوهای تعامل به حوزه منافع کشورها وابسته است؛ بنابراین مجموعه هستیشناسانه، مبتنی بر جوهره یک نظام سیاسی و یا قدرت بزرگ جهانی است و حوزههای معرفتشناسانه مبتنی بر قالبهای رفتاری و منافع بازیگرانی است که ایفای نقش میکنند.
متقی با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم در قالب ساز و کارهای معرفتشناسانه به مسائل ایران نگاه کنیم در برخی حوزههای جغرافیایی ،موضوعات و بازیگران در فضای ائتلاف قرار دارند، اظهار داشت: این بازیگران در برخی از حوزهها نیز ممکن است در فضای رقابت قرار گیرد و در برخی بخشها نیز در فضای تعارض واقع شوند.
وی با اشاره به سه سطح تحلیل در رابطه بین دو کشور خاطرنشان کرد: یک سطح تحلیل روابط بینالمللی که موضوع اصلی را در قالب فضای آنارشیکال میداند و نگاه دوم هستیشناسانه است که هر کدام از کشورها اعم از ایران و آمریکا را دشمن قلمداد میکند؛ همچنین نگاه سوم معرفتشناسانهای نیز وجود دارد که در آن مسئله اصلی برای کشورها منافع، امنیت و قدرت است و بر اساس این سه مؤلفه الگوهای رفتاری تنظیم میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: الگوها رفتاری کشورها ممکن است مبتنی بر نرمش قهرمانانه و یا الگوی مقاومت همهجانبه باشد و این حوزه معرفتشناسانهای است که روابط ایران و آمریکا را هم میتواند در بر میگیرد.
*آمریکا در ساختار نظام دوقطبی تهدیدی فراگیر است
متقی در ادامه این میزگرد در پاسخ به سوالی به این شرح که با توجه به اینکه طبق فرمایش آقای عبدی نظام سلطه را با امضای برجام پذیرفتیم آیا میتوانیم منافع ملی خود را حفظ و همزمان با آمریکا رابطه دوستانه یا رقابتی داشته باشیم؟، تصریح کرد:واقعیت این است که نظام بینالملل و به طور کلی هر نظامی میل به تعادل دارد و بحث این است که آمریکا در ساختار نظام دوقطبی به عنوان یک تهدید فراگیر و بر اساس ادبیات سالهای 57 و 58 «تهدید امپریالیستی» برای کشورها محسوب میشود.
وی افزود:زمانی که سفارت آمریکا تسخیر شد تقریبا 80 گروه از جنبشهای آزادیبخش در داخل سفارت گردهمایی انجام دادند و در آنجا عکسهایی که به نمایش گذاشته بودند حاکی از اقداماتی بود که آمریکاییها با ویتنامیها انجام داده بودند؛ مشخص است که آمریکا در برخورد با جنبشهای آزادیبخش، جنبشهای ملی و دولتهای مستقل چه اقدامی انجام داده است.
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران با بیان اینکه فراتر از کم و کیف کار وقتی انقلابی شکل میگیرد ممکن است انجام اقدامات فراقانونی در حوزه ساختار بینالمللی و داخلی حاصل شود، اظهار داشت:این مسئله در مباحث جامعهشناختی هم وجود دارد و این جای بحث است که آیا اقدامی که ما در مورد تسخیر سفارت انجام دادیم تنها ... و یا یک اقدام توافقی بوده است.
*تسخیر لانه جاسوسی اقدام پیشگیرانهای بود که حقوق بینالملل آن را به رسمیت میشناسد
متقی تاکید کرد: واقعیت این است که خیلی از اقدامات ما پیشگیرانه بوده و این مفهوم اقدام پیشگیرانه بحث گستردهای در حقوق و روابط بینالملل دارد.
وی با بیان اینکه «آنتونیبویل» شخصی بود که طرح پیشگیرانه را مطرح کرد،گفت: او از کسانی که سفارت آمریکا را تسخیر کرده بودند، در چارچوب حقوق بینالملل دفاع کرد و حرفش این بود که این سفارت جایی بوده است که قبلاً در داخلش برنامهریزی کودتا و سازماندهی برای حمایت از اپوزوسیون انجام گرفته و ایران این ذهنیت را نسبت به آمریکا از قبل دارد.همچنین محیط اطراف ایران اعم از کردستان،ترکمنصحرا و بلوچستان هم در وضع ناامنی قرار دارد و همزمان تعدادی از گروههای ایرانی هم که به خارج کشور رفتهاند، توسط سرویسهای اطلاعاتی مانند سیا،در ترکیه سازماندهی شدهاند.
متقی در همین راستا افزود: این اقدام همان است که آمریکاییها در رابطه با کوباییها انجام دادند و آن حادثه ناموفق خلیج خوکها شکل گرفت. بنابر این انجام این اقدامات از سوی آمریکا واکنش را از سوی ایران ایجاد میکند چون ایران گرایش انقلابی دارد.
*هدف آمریکاییها تغییر گرایش انقلابیگری ایران است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه هدف آمریکاییها تغییر گرایش انقلابیگری در ایران است، تصریح کرد: من با رویکرد آقای عبدی کاملاً موافق هستم که نشانههای هستیشناسانه یک نظام انقلابی هم به گونه تدریجی تغییر مییابد.
*هر کشور انقلابی ممکن است استحاله شود
متقی ادامه داد: بحثی به نام استحاله داریم که قاعده فقهی نیز دارد و یا مفهومی در ادبیات روابط بینالملل به نام (Revisionism) یا «تجدیدنظرطلبی» نیز وجود دارد و این جزو مواردی است که ممکن است هر کشور انقلابی را دچار خود کند.
*هدف از تجدیدنظرطلبی قرار دادن کشور انقلابی در فضای تعادل است
وی با بیان اینکه تجدیدنظرطلبی کشور انقلابی را در فضای تعادل قرار میدهد، اظهار داشت: فضای تعادل به این مفهوم است که در یک مرحلهای به «ترمیدور» میرسد اما بحث این است که آیا فضای انقلابی ایران در شرایط موجود به شرایط ترمیدور رسیده است یا خیر؟
*ما نظام بینالملل را پذیرفتهایم نه نظام بینالملل ما را
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران با بیان اینکه ممکن است سیاست عملی ما به ویژه در دوره آقای روحانی نشانههایی از ترمیدور داشته باشد، گفت: این نشانه ها بدین معناست که ما سیاستهای بینالملل را بپذیریم نه اینکه سیاست بینالملل ما را بپذیرد.
متقی با تاکید بر اینکه این بحث جدی است که آیا ما پذیرفتیم یا پذیرفته شدهایم، تصریح کرد: واقعیت این است که ما پذیرفتهایم؛ وقتی که مقامات رسمی کشور رسماً اعلام میکنند که ما قطعنامههای شورای امنیت را بر اساس ماده 25 منشور ملل میپذیریم، به چه معناست؟
*نتیجه ضعف در مذاکره اجبار به انکار وضع موجود است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در تشریح ماده 25منشور سازمان ملل اظهار داشت:طبق این منشور هر آنچه که از سوی شورای امنیت تصویب شود، مورد پذیرش تمام کشورهای عضو سازمان ملل قرار خواهد گرفت. حال بحث این است که چرا هنوز رویکردهایی وجود دارد که اعتماد نسبت به آمریکا محدود است؟در جواب باید گفت که بخشی از ماجرا ناشی از این است که خوب مذاکره نمیکنیم و «ایجندها» را اجرا نمیکنیم.
وی خاطرنشان کرد: مشکل از این جا است که فکتشیتهای ایرانی را تنظیم نمیکنیم و وقتی فکتشیت آمریکایی تصویب میشود، نسبت به آن واکنشی نشان نمیدهیم و در برابر وضعیتی قرار میگیریم که میخواهیم آن را انکار کنیم.
*هیچ جا نمیگویند تمام قدرت هستهای خود را ناکارآمد کن تا تحریمها لغو شوند
متقی با تاکید بر اینکه بخش قابل توجهی از سیاستهایی که آمریکاییها در رابطه با تحریمها اجرا کردند در فضای مذاکرات و برجام و بعد از آن و همچنین در قطعنامه 2231 مورد تأکید قرار گرفته است، گفت: هیچ جا نمیگویند که تمام قابلیتها و قدرت هستهای خود را (DISFUNCTION) یا ناکارآمد کنیم تا تحریمها لغو شوند. چنین چیزی نه در برجام وجود داشته و نه در مذاکرات بوده و نه در فکتشیت وجود داشته است.
*برخی فرآیندهای دیپلماتیک با روح دیپلماسی مغایرت دارد
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران یادآور شد: برخی گزارشهایی که از بعضی فرآیندهای دیپلماتیک خارج میشود با روح دیپلماسی مغایرت دارد و این یکی از مشکلات اصلی حوزه سیاست خارجی ما است.
وی با تاکید بر اینکه بخشی از تعهداتی را که آمریکا در برجام پذیرفته نوآورانه نبود، تصریح کرد: آنچه برای ما بعد از بیش از دو سال دیپلماسی حاصل شد، مبتنی بر همان نامه مهر شدهای بود که باراکاوباما در سال 1992 و قبل از اینکه مذاکره محرمانه مسقط آغاز شود، به سلطان قابوس نوشته بود و برای مقامات عالی ایران نیز ارسال شد.
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکاییها هوشمند هستند و آخر کار را نشان میدهند، خاطرنشان کرد: میگویند ما با غنیسازی 3.4 موافقیم ولی در نامه خود به سلطان قابوس نمیگویند که کل هگزافلوراید اورانیوم را تخلیه میکنیم، کل تولیدات آب سنگین را منتقل خواهیم کرد،نیروگاهت را بتن میریزیم و فردو را به تعطیلی خواهیم کشاند.
*هنوز دانش روابط بینالملل در ایران توسعه نیافته است
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران ضمن تاکید بر اینکه برخی مسائل در فضای دیپلماسی و بازیهای گام به گام حاصل میشود، گفت:بنابراین مشکل ما این است که هنوز دانش روابط بینالملل در ایران توسعه نیافته و عرصههای دیپلماتیک ما هم از این قابلیت کم بهره است و این مسئله منجر به شکلگیری فرآیندی میشود که ما در مذاکرات نتوانیم منافع ملی خود را پیگیری کنیم.
*اگر میخواهیم برای خودمان قدرتسازی کنیم نیازمند دانش هستیم
متقی تاکید کرد: اگر میخواهیم برای خودمان قدرتسازی کنیم نیازمند دانش هستیم و اگر دانش ضمنی، عمومی، تخصصی و راهبردی مبتنی بر قالبهای شعاری باشد هیچگاه نمیتوان در فضای جدی سیاست بینالملل هویت،قدرت و منافع خود را تأمین کرد.
متقی در امتداد این میزگرد در پاسخ به سوالی پیرامون فواید و مضرات رابطه با آمریکا تصریح کرد:واقعیت این است که آمریکا یک بازیگر سیاست بینالملل است و وقتی از الگوهای روابط خارجی صحبت میکنیم، باید در دو سطح به مسئله نگاه کنیم.
*در بحران مرزهای هویتی و امنیتی، آمریکا و ایران نقش تأثیرگذار ایفا میکنند
وی در تشریح سطوح الگوهای روابط خارجی گفت:سطح اول سیاست خارجی است و دیگری نیز سطح بینالملل است که موضوع سیاست خارجی «منافع ملی» و موضوع سیاست بینالملل، «امنیت ملی» است. بنابراین به گونهای اجتنابناپذیر در بحرانهایی که در مرزهای هویتی، جغرافیایی و امنیتی ما وجود دارد، هم ما و هم آمریکاییها نقش تأثیرگذار را ایفا میکنند.به همان گونهای که عربستان نیز در منطقه یک نیروی اثرگذار است.
*آمریکا با استفاده از عربستان قصد موازنه قدرت ایران را دارد
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران با بیان اینکه شرایط موجود زمینهساز دو اقدام است، اظهار داشت:«موازنه قدرت» یکی از اقداماتی است که در آن شرایط اگر آمریکا احساس کند قدرت ایران افزایش پیدا کرده است، گرایش به بازیگری پیدا میکند که قدرت ایران را بکاهد؛ که در سطح دولتی این بازیگر «عربستان» است.
*آمریکا در اسناد امنیت ملی خود عربستان را شریک و ایران را تهدید قلمداد میکند
متقی ادامه داد: اکنون آمریکا عربستان را به عنوان یک شریک در اسناد امنیت ملی خود معرفی میکند در حالی که در همان اسناد امنیت ملی ایران را به عنوان تهدید قلمداد میکنند.
*آمریکاییها از ما به عنوان «دوست یا متحد» نام نمیبرند
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن تاکید بر اینکه باید بدانیم چه تفاوتی در انگاره آمریکاییها بین عربستان و ایران وجود دارد، گفت:این طور نیست که آمریکاییها از ما به عنوان «دوست یا متحد» نام ببرند و یا این رویکرد را داشته باشند؛آنها در قالبهای موازنه قدرت همواره قدرت ما را در قالبهای ترکیه، عربستان و داعش محدود میکنند.
*«موازنه تهدید» اقدام آمریکا برای تعادل در رویکرد انقلابی ایران
وی با اشاره به بحث «موازنه تهدید»به عنوان اقدام دیگر آمریکا برای ایجاد تعادل در رویکرد انقلابی ایران تصریح کرد:موازنه تهدید در این قالب است که وقتی دو بازیگر با یک تهدید مشترک روبهرو شوند یا ائتلاف میکنند، یا همکاری می کنند و یا سکوت میکنند. صدام حسین هم تهدید امنیت ملی برای ما بود و هم آمریکاییها نمیتوانستند او را بپذیرند و در نتیجه وقتی آمریکا اقدام نظامی علیه عراق انجام داد، ایران اقدام نظامی آمریکا را نپذیرفت و سیاست رسمی ایران پذیرش اقدام نظامی نبود؛ اما به صورت «دوفاکتو» مقابله جدی در برابر آن انجام نداد.
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران افزود:تهدید دیگر طالبان بود که برای ما همان تهدید را شامل میشود که امروز داعش دارد. الگوهای رفتاری طالبان در سالهای 1377 و 1378 درست مانند الگوهای رفتاری داعش امروز است و آن زمان ایران را تهدید امنیت تلقی میکردند.
*یکی از ضعفهای دیپلماسی ما عدم تخلیه کنسولگری قبل از بمبگذاری مزار شریف بود
متقی ادامه داد:در بحث بمبگذاری مزارشریف هم یکی از ضعفهای دیپلماسی ما این بود که به کنسولگری خود دستور تخلیه ندادیم، چون فکر میکردیم کنسولگری ما ایمن خواهد بود و طالبان هیچ اقدامی علیه آن صورت نخواهد داد. بنابر این در چنین فضایی باید ایران و آمریکا هر کدام یک عملکرد داشته باشند.
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در همین راستا خاطرنشان کرد: ایران یک جبهه ضدطالبان را در افغانستان سازماندهی کرد و مزیت نسبی آمریکاییها، هواپیماها و نسل یازدهم موشکهای هدایتشوندهای بود که در جنگ افغانستان علیه طالبان به کار گرفتند؛ بنابراین نمیتوانیم بگوییم که اگر ایران نبود، آمریکا با همین وضعیت میتوانست کار را پایان دهد و یا این را بگوییم که اگر آمریکا نبود به این راحتی چالش طالبان از سر ما کم نمیشد و یا تمام میشد. اینها در فضای سیاست بینالملل انعکاس واکنش به بینالملل را دارد.
*اگر قدرت نداشته باشید، اگر تمایلی هم به مذاکره نداشته باشید مرعوب میشوید
ابراهیم متقی در ادامه این میزگرد با تاکید بر اینکه هر بازیگری برای موقعیتیابی احتیاج به قدرت دارد، گفت: زمانی که قدرت داشته باشید میتوانید در یک فضای رقابتی یا تعارضی به نتیجه مطلوب برسید و زمانی که قدرت نداشته باشید، اگر تمایلی هم به مذاکره یا کار نداشته باشید در وضعیت مرعوب قرار میگیرید.
*«دانش راهبردی»عامل بازدارنده گسترش تهدید علیه یک کشور است
وی تاکید کرد:عامل بازدارنده گسترش تهدید علیه یک کشور،این است که قابلیتهای ساختاری خود را تقویت کند و یکی از قابلیتهای ساختاری که به آن نیاز شدیدی وجود دارد، «دانش راهبردی» است. اگر دانش راهبردی ما که شامل حقوق بینالملل،درک کنوانسیونها و رژیمهای بینالمللی است دقیق باشد،میتوانیم بفهمیم که قدرتهای بزرگ چگونه علیه ما اعمال رویه میکنند.
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران ادامه داد:اگر قدرتهای بزرگ در برخورد با ما به مزیت نسبی دست پیدا کردند، به این دلیل است که در حوزههای دیپلماسی، سیاست خارجی و ساز و کارهای تأمین منافع ملی الگوهای قانونمندی را دارند که تبدیل به حقوق کردهاند و این حقوق را تبدیل به سیاستی کردهاند که در برخورد با کشورها آن را اعمال میکنند.
*بسیاری مواقع در زمین قدرتهای بزرگ بازی میکنیم
متقی با بیان اینکه ما در بسیاری از مواقع در زمین قدرتهای بزرگ بازی میکنیم، تصریح کرد:در نتیجه چنین وضعی قادر نخواهیم بود که هدفهایمان را در فضای معادله قدرت تأمین کنیم؛ بنابراین اگر میخواهیم باقی بمانیم و قدرتمان ارتقاء پیدا کند، حتماً باید به قابلیتهای ابزاری قدرت و دانش قدرت دست پیدا کنیم.
*اگر قدرت نداشته باشیم با ما مذاکره هم انجام نمیدهند
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: دانش،اندیشه و تکنولوژی قابلیتهایی است که ما را به بازدارندگی میرساند و مشکل اصلی ما قدرتمند شدن چه در حوزه ابزاری و چه در حوزه دانش علمی است. اگر آمریکاییها با ما مذاکره کردند، به خاطر این نبود که خواسته باشند برای ما اعتبار ویژهای قائل شوند بلکه هدف محدود کردن قابلیتهای ما بود. را بنابر این زمانی که قدرت داشته باشیم میتوانیم مذاکره هم انجام دهیم.ولی اگر قدرتی نباشد همان مذاکره هم انجام نخواهد شد.
*دانش روابط بینالملل در ایران بسیار عقبافتادهتر از دانش ساخت موشک و ساخت سانتریفیوژ است
وی در پاسخ به این سوال که قدرتی که منجر به ایجاد شرایطی برای مذاکره ما با آمریکا شد چیزی غیر از قدرت دیپلماتیک بوده است؟ ، تصریح کرد: قطعاً همین طور است چون قدرت صنعتی،تکنولوژیکی و فنی ما بسیار تأثیرگذار از حوزه من روابط بینالملل است و به شما میگویم قابلیتهای دانش روابط بینالملل در ایران بسیار عقبافتادهتر از دانش ساخت موشک، غنیسازی و ساخت سانتریفیوژ است.
نظر شما