اختصاصی قدس آنلاین/ سمیه عظیمی - محمود فرشیدی نخستین وزیر آموزش و پرورش احمدی نژاد بود که به قول خودش ۷۵۰ روز در این وزارتخانه خدمت کرد؛ در این مدت شعار «مدرسه زندگی» را به عنوان شعار آموزش و پرورش و هدف اصلی طرح «تحول بنیادین» بر مبنای نگاه رهبر فرزانه انقلاب برگزید. بعد از آن و در همین راستا هم ستاد تحول بنیادین را در این وزارتخانه تشکیل داد تا هم معاونت پرورشی احیا شود و هم مراکز تربیت معلم. براساس همین طرح هم بود که «برنامه درس ملی» تصویب و تولید شد و پژوهش سراهای دانش آموزی ۳۸ درصد رشد پیدا کردند.
افزایش میانگین حقوق فرهنگیان از ۲۸۰ هزار تومان به ۴۱۰ هزار تومان و افزایش نرخ حق التدریس فرهنگیان تا میزان ۵/۲ برابر از جمله خدماتی بود که در کارنامه محمود فرشیدی در کسوت وزیر آموزش و پرورش ثبت شده است؛ البته حالا هم محمود فرشیدی بر این باور است که ما قرار است در آموزش و پرورش انسان تولید کنیم و یکی از ارکان رسیدن به این مهم، تامین معیشت فرهنگیان است تا بی دغدغه به تولید سرمایه های اصلی کشور همت کنند.
محمود فرشیدی این بار مهمان قدس آنلاین بود تا درباره بودجه ۹۶ با او همصحبت شویم؛ بودجه ای که با ۱۰ درصد افزایش، به ۳۱هزار و ۶۸۱ میلیارد و ۵۶۲ میلیون تومان رسیده اما فرشیدی معتقد است این مبلغ کفاف حداقل های آموزش و پرورش را هم نمی دهد.
افزایش ۱۰ درصدی بودجه آموزش و پرورش اصلا عدد قابل توجهی نیست/ چرا بودجه ای برای طرح تحول بنیادین تخصیص نمی یابد؟
فرشیدی گفت که منظورش از حداقل ها، درصد افزایش حقوق و معوقات بازنشستگان است؛ اینکه در وزارت آموزش و پرورش بیش از یک میلیون نفر خدمت می کنند و این افزایش ۱۰ درصدی بودجه وقتی میان این افراد و بازنشستگان سرشکن شود، اصلا عدد قابل توجهی نیست.
وزیر آموزش و پرورش دولت نهم که ستاد تحول بنیادین در این وزارتخانه را تشکیل داد تا نظام آموزشی کشور متحول و در برخی موارد نیز احیا شود، دل پردردی هم داشت از بودجه ای که برای این طرح در وزارت آموزش و پرورش پیش بینی نشده است، طرحی که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است و مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی را هم دارد.
و با تکیه بر همین حرف ها هم بود که فرشیدی به موضوع «عملیاتی نبودن» بودجه اشاره کرد؛ و توضیح داد که برخلاف آنچه گفته می شود این بودجه عملیاتی نیست، چون عملیاتی بودن یعنی نیازسنجی براساس برنامه ها.
مشکلات مالی فرصت تحول در آموزش و پرورش را گرفته است/ اولویت همه دولت ها به جای فرهنگ، فاضلاب است
گلایه فرشیدی به این جهت بود که هیچ دولتی حاضر نشده از کارشناسان اقتصادی مورد اعتماد استفاده کند تا نیاز واقعی آموزش و پرورش احصا شده و پایه تصمیمات و برنامه ریزی ها قرار گیرد. اتفاقی که باعث شده مبنای اولیه وضع اقتصادی آموزش و پرورش را کم بگیرند و به همین دلیل مشکلات مالی این وزارتخانه هر سال به سال قبل اضافه می شود. مشکلاتی که چون حل نمی شود فرصتی برای ارتقای کیفیت و تحول در نظام آموزشی باقی نمی گذارد.
اما او در این میان هم به سهم کم آموزش و پرورش از بودجه کلان کشور اشاره کرد و هم به محدودیت های دولت؛ اینکه دولت باید در همه زمینه ها و تامین هزینه ها پاسخگو باشد و به مراتب نداشتن امکانات اولیه مثل تامین آب و فاضلاب یا مسائل زیربنایی بیشتر از مسائل فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد.
نکته ای که شاید در وهله نخست، درست به نظر بیاید اما به بیان فرشیدی، اگر اولویت دولت فاضلاب باشد قطعا مسائل فرهنگی به حاشیه خواهد رفت. و بالتبع اگر نتوانیم انسان تولید کنیم وضع فرهنگی کشورمان مثل کشورهای غربی خواهد شد.
یک پیشنهاد: شورای اقتصادی برای آموزش و پرورش تشکیل شود
البته همه حرف های فرشیدی گلایه یکطرفه نبود و اینکه چرا نشده و چرا نمی شود! او پیشنهادهایی هم داشت، از جمله اینکه یک شورای اقتصادی برای آموزش و پرورش زیر نظر رئیس جمهور پیش بینی و تشکیل شود و افرادی مثل وزیر آموزش و پرورش، رئیس سازمان برنامه و بودجه و دست اندرکاران اقتصاد کشور در آن حضور داشته باشند.
او معتقد است آموزش و پرورش باید محل تولید درآمدی غیر از کانال بودجه داشته باشد، مثل صندوق ذخیره فرهنگیان یا همین بانک سرمایه ای که به نام آموزش و پرورش اما به کام دیگران تاسیس شد. هرچند چون ماهیت کار وزیر آموزش و پرورش با کار اقتصادی متفاوت است متاسفانه با تاسیس جایی مثل بانک سرمایه نه تنها باری از دوش این نهاد برداشته نشد که حالا بانک سرمایه یکی از بدهکارترین سیستم های بانکی کشور است.
وی به این نکته هم اشاره کرد که وزیر این وزارتخانه با انبوه کار و بیش از چند میلیون مراجعه کننده، قرار است کار فرهنگی انجام بدهد و لازم است برای تعیین منابع مالی جدید، تعدادی کارشناس اقتصادی خبره به او در انجام فعالیت های مالی کمک کنند.
بانک سرمایه و صندوق ذخیره، حاشیه امنی برای فرصت طلبان
هرچند نگاه فرشیدی در این خصوص تنها ارائه یک پیشنهاد کارآمد بود اما اینکه جایی مثل بانک سرمایه یا صندوق ذخیره فرهنگیان، حاشیه امنی شده اند برای افراد فرصت طلب که اندوخته فرهنگیان را چپاول کنند، از جمله مسائلی بود که وی نتوانست از آن بگذرد و انتقادی نداشته باشد. او در همین رابطه این را هم گفت که آنها که فعالیت های گسترده مالی انجام می دهند و به اصطلاح سهامدار هستند بلدند مراقب ثروت و مال شان باشند اما افراد شاغل در وزارت آموزش و پرورش کسانی هستند بدون تخصص در حوزه های اقتصادی که چندان مکنت مالی ندارند و به همین ترتیب مراقبت از اندوخته اندک شان را نیز نیاموخته اند.
فرشیدی که در این سال ها کانون تربیت اسلامی را تاسیس کرده و حالا هم دبیری آن را به عهده دارد معتقد است برخی نهادها و دستگاه ها با تاسیس بانک مشکلات مالی خود را حل و مدیریت کردند در حالی که می شد به معلمان گفت کارهایشان را از طریق این بانک انجام دهند اما از ظرفیت بانک سرمایه استفاده ای نشد.
فرشیدی که به خاطر حضور در کسوت وزیر آموزش و پرورش اطلاعات دقیقی از اوضاع و احوال این وزارتخانه دارد به این نکته اشاره کرد که وزارت آموزش و پرورش چندان دستگاه بدون سرمایه ای هم نیست، چراکه داشتن تعداد بیشماری مدرسه که می شود بخشی از آنها را تبدیل به منابع مالی جدید کرد تنها گوشه ای از سرمایه های آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش نیازمند تامین مالی از منابع بیرونی است/ در برابر هر ۲۰۰ واحد مسکونی، ۱ مدرسه بسازید
پیشنهاد بعدی فرشیدی هم بکارگیری منابع بیرونی بود؛ وی در این باره شهرداری را مثال زد و گفت که شهرداری توانسته بیش از ۱۰ برابر منابع اولیه خود، منابع درآمدی بیرونی ایجاد کند. پیشنهاد مشخص فرشیدی در این خصوص هم این بود که از افرادی که به صورت انبوه خانه می سازند بخواهیم به ازای ساختن تعداد مشخصی منزل مسکونی یک مدرسه هم بسازند.
پیشنهاداتی که از نظر فرشیدی اگر تحقق پیدا کند هم به وضع مالی آموزش و پرورش کمک می کند و هم اعتبار جدیدی برای این وزارتخانه به وجود می آورد. او معتقد است ریشه مشکلات دقیقا به همین مسائل بر می گردد.
و از آنجا که محمود فرشیدی در زمان وزارت معتقد بود «نیاز آموزش و پرورش بیشتر در مناطق محروم است درحالی که اکثر فرهنگیان می خواهند در مناطقی خدمت کنند که رفاه بیشتری دارد» و البته سیاست خود را هم بر مبنای این قرار داده بود که «باید بتوانیم امتیازاتی را برای فرهنگیانی که در مناطق محروم تدریس میکنند قرار دهیم تا تمایل به تدریس در این مناطق بیشتر شود» درباره بودجه مرتبط با دانش آموزان مناطق محروم هم پرسیدیم.
وقتی پول برای پرداخت حقوق نداریم، تخصیص بودجه به بقیه سرفصل ها مستحبی است
و فرشیدی به صراحت گفت که احتمال تخصیص بودجه به همه سرفصل های بودجه پیشنهادی دولت، البته - همه دولت ها- غیر از حقوق کادر آموزش و پرورش بسیار کم است. و این مساله را هم اینگونه توضیح داد: «وقتی حقوق نداریم بدهیم تخصیص بودجه به بقیه مسائل غیرواجب و مستحبی است»
بعد هم به وضع نامناسب بهداشتی، اسکان، تغذیه و بیمه دانش آموزان مناطق محروم اشاره کرد و اینکه مدارس شبانه روزی الگوی آرمانی و ایده آل برای ایجاد سطح رفاه نسبی برای این دانش آموزان است.
وی این را هم گفت که بودجه آموزش و پرورش استانی است و به صورت کامل در اختیار وزارت نیست که بخواهد برای آن تصمیم بگیرد؛ و این استانی بودن یعنی اینکه استاندار می تواند برای تخصیص بودجه اعمال قدرت کند.
اینکه «وزیر آموزش و پرورش نماینده یک ششم جمعیت ایران است، آنهایی که اتفاقا خیلی هم بی سروصدا هستند و اصلا توان دفاع از حقوق خود را ندارند» نیز یکی از موضوعات مهم از نگاه فرشیدی بود، موضوعی که نمایندگان دیگر دستگاه ها چندان به آن توجهی ندارند و همواره برای بودجه بندی سالانه، سر این موضوع اختلاف نظر پیش می آید. به طوری که اگر ۵ درصد از بودجه این نهاد کم شود دیگر دستگاه ها راضی می شوند و اگر درصدی اضافه بودجه داشته باشد همه اعتراض می کنند.
آموزش و پرورش باید یک نهاد حکومتی باشد
ساختار اشتباه و لزوم بازنگری در نوع مدیریت این وزارتخانه هم از جمله مسائلی است که البته بارها از زبان فرشیدی مطرح شده است. مساله ای که این بار هم فرشیدی به آن اشاره کرد و گفت آموزش و پرورش باید یک نهاد حکومتی باشد نه نهادی دولتی. دلیل وی برای بیان این نکته این است که همه دستگاه ها برای انسان کالا یا خدمات تهیه می کنند درحالی که آموزش و پرورش وظیفه دارد انسان تولید کند. و دقیقا با همین وصف هم می شود گفت آموزش و پرورش دستگاه مادر است و مثل نهادی مثل صدا و سیما باید به عنوان یک نهاد حکومتی تعریف شود.
«وزیر باید عملکرد مناسب داشته باشد تا بتواند رای اعتماد بگیرد» نکته ای بود که فرشیدی در همین رابطه به آن اشاره کرد، اینکه کار تعلیم و تربیت ۱۲ ساله است و مثل سد یا کارخانه نشان دادنی نیست. وی به همین نکته این را هم اضافه کرد که آموزش و پرورش از جنس دولت نیست و اتفاقا از جنس حکومت است، باید وزیر ۱۲ سال ثبات داشته باشد و بتواند برنامه ریزی هایش را عملی کند.
جایگاه نظری آموزش و پرورش با جایگاه عملی آن در تضاد است
وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد که حالا کانون مدارس اسلامی را اداره می کند و اهداف خود را در نشریه زمزمه و رسانه معلم پیگیری می کند این را هم گفت که نگاهی که امام به آموزش و پرورش داشتند و نگاه مقام معظم رهبری را بقیه نسبت به معلم و دانش آموز ندارند و به همین دلیل بین جایگاه نظری آموزش و پرورش در نظام و جایگاه عملی و واقعی که ذیل دولت ها تعریف می شود دچار تناقض شده ایم.
فرشیدی برای آوردن مصداق برای لزوم انجام تحول در نظام آموزش و پرورش، از مهاتیرمحمد نام برد و گفت او از آموزش و پرورش تحول را شروع کرد. یا اینکه در ژاپن مدرسه ها ۱۰ هزار متر است اما ما گاهی بچه ها را در یک زیرزمین نمور می نشانیم. همه این ها در حالی است که دانش آموزان نیازمند بهره بردن از آب و هوای مناسب و نور خورشید هستند تا بتوانند متون درسی را به خوبی آموزش ببینند.
مواقع آلودگی هوا مدرسه ها تعطیل می شوند! پدر و مادر بچه شان را کجا نگه دارند وقتی هردوشان سرکار هستند؟
این نکته که در مواقع آلودگی هوا مدارس تعطیل می شوند از جمله گلایه های جدی فرشیدی بود؛ گلایه ای که یک سر آن غیر از اینکه «بچه در این مواقع فقط پای رایانه می نشیند و در منزل درس نمی خواند» به بحث نگهداری بچه ها مربوط است: «پدر و مادر بچه شان را کجا نگه دارند وقتی هردوشان سرکار هستند؟»
و آخرین مطلبی که فرشیدی به آن اشاره کرد این بود که خوشبختانه رهبرمعظم انقلاب، جایگاه آموزش و پرورش را از نهاد مصرفی به نهاد تولیدی تغییر دادند. داشتن نگاه مصرفی به آموزش و پرورش باعث می شود هم بودجه کمتری به دستگاه مصرفی داده شود و هم مدام همه فریاد بزنند که «استخر آموزش و پرورش نشتی دارد»؛ نگاهی که مسبب همه مشکلات فرهنگیان است، قشری که به دلیل جمعیت بالای شان، در فعالیت های انتخاباتی مورد توجه قرار می گیرند و هر نامزدی با شعار اینکه اولویت ما حل مشکلات فرهنگیان است سعی در رای آوری حداکثری دارد، اما به محض اینکه این رای آوری تمام شد هم فرهنگیان فراموش می شوند و هم مشکلات شان.
نظر شما