تحولات لبنان و فلسطین

دولت مصر روز پنجشنبه ۹ دی ماه، توافقنامه مرزی را که بر اساس آن جزایر مورد مناقشه «تیران» و «صنافیر» در دریای سرخ به عربستان سعودی تعلق می گیرد، تصویب کرد و آن را برای تایید به پارلمان مصر فرستاد.

واگذاری دو جزیره مصر به عربستان و تحقق منافع نامشروع رژیم صهیونیستی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایرنا، کابینه مصر روز پنجشنبه (۹ دی ماه/ ۲۹ دسامبر) پس از تصویب توافقنامه واگذاری جزایر تیران و صنافیر که در دادگاه های مصر مورد مناقشه است، آن را برای تایید به پارلمان این کشور ارجاع داد.

این توافقنامه طی آخرین سفر «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به قاهره و دیدار وی با «عبدالفاتح السیسی» رئیس جمهوری مصر از سوی ریاض ارائه شد. پس از این توافق عبدالعزیز قول میلیاردها دلار سرمایه گذاری در مصر را ارائه کرد. السیسی در این باره گفته است که مصر دو جزیره تیران و صنافیر را که به بحق به عربستان تعلق داشت، به آنها باز گردانده است.
جزیره ۸۰ کیلومتر مربعی تیران در ورودی تنگه تیران واقع شده که دریای سرخ را از خلیج عقبه جدا می کند. جزیره صنافیر نیز در شرق جزیره تیران واقع شده است.
اهمیت راهبردی این دو جزیره از آن جهت است که تنگه تیران تنها دسترسی فلسطین اشغالی از خلیج عقبه به دریای سرخ است و نقش مهمی در تبادلات تجاری رژیم صهیونیستی ایفا می کند.
واگذاری دو جزیره صنافیر و تیران به سعودی در جریان سفر ملک سلمان پادشاه عربستان به مصر در کنار میلیاردها دلار کمک سعودی ها به قاهره، موجی از خشم و اعتراض را در مصر برانگیخت.
کاربران فضای مجازی در مصر با تشبیه عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری این کشور به یک فروشنده دلال، اقدام وی را فروش کشور و میراث ملی مصری ها نامیدند و به شدت از آن انتقاد کردند.
السیسی برای موجه جلوه دادن تصمیم خود، موضعی تدافعی در پیش گرفت و گفت که مصر قلمرو خود را تسلیم نکرده، بلکه صرفا حق سعودی ها را به آنها اعاده کرده است.
دولت مصر مدعی است که جزایر دو گانه تیران و صنافیر واقع در دهانه خلیج عقبه متعلق به عربستان است و ریاض در سال ۱۹۵۰ از قاهره خواسته است از این جزایر در برابر رژیم صهیونیستی محافظت کند.
تاریخ مالکیت مصر بر این دو جزیره بر اساس روایت تاریخی سعودی - مصری به سال ۱۹۵۰ برمی‌گردد. در آن زمان، ملک عبدالعزیز از ملک فاروق خواست که برای جلوگیری از هر نوع حمله نظامی رژیم صهیونیستی در داخل منطقه جغرافیایی این دو جزیره، نیروهای ارتش مصر را در آن مستقر کند. این در حالی است که اسناد ژئوپلتیکی و تاریخی موجود موید این نکته است که این دو جزیره بخشی از منطقه سینای مصر است و ادعای عربستان مبنی بر مالکیت حقوقی و سرزمینی بر این جزایر راهبردی از اساس باطل است.
آنچه که امروز پرداختن به آن ضروری به نظر می رسد این نکته مهم است که چرا عربستان امروز و بعد از گذشت حدود چهار دهه از امضای توافق ۸ بندی کمپ دیوید که تمامیت مصر در این دو جزیره را اثبات کرده، خواستار بازپس‌گیری این دو جزیره شده است و در این میان، نقش مخرب رژیم صهیونیستی در سواستفاده از شرایط پیش آمده برای تحقق منافع نامشروع خود چیست؟.
برای درک بهتر از اوضاع کنونی و پرداختن به چشم انداز آینده روابط ریاض - قاهره و نیز نقش مخرب رژیم صهیونیستی، یادآوری برخی نکات ضروری به نظر می رسد.

** نقش مخرب رژیم صهیونیستی برای تامین منافع نامشروع خود در منطقه
واگذاری رسمی مالکیت دو جزیره «تیران» و «صنافیر» در دریای سرخ به عربستان نه تنها با مخالفت واقعی رژیم صهیونیستی مواجه نشد، بلکه بر اساس شواهد موجود، مقامات این رژیم این طرح را تقویت کننده منافع نامشروع خود دانسته و از همان ابتدا از آن استقبال کردند.
رژیم صهیونیستی این جزایر را در جریان جنگ سال ۱۹۶۷ خاورمیانه اشغال کرد، اما به موجب مفاد معاهده صلح سال ۱۹۷۹ بین مصر و این رژیم موسوم به کمپ دیوید، این دو جزیره را به مصر بازگرداند.
براساس بند ۲ توافق کمپ دیوید، برقراری روابط دوستانه و روابط کامل دیپلماتیک میان مصر و رژیم صهیونیستی مورد تاکید قرار گرفته است و موقعیت سیاسی حاکمیتی مصر ایجاب می کرد تا با بازپس گیری این جزایر، رویکرد خصمانه خود را نسبت به رژیم صهیونیستی تغییر دهد، اما امروز، این مصر است که خود با دست خود، این دو جزیره مهم و راهبردی را به همپیمان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه، یعنی رژیم سعودی واگذار کرده است و به تحقق منافع رژیم صهیونیستی در منطقه کمک کرد.
کارشناسان سیاسی بر این باورند که مخالفت رژیم صهیونیستی با واگذاری دو جزیره مصر به عربستان و نیز طرح ساخت پل ارتباطی میان مصر و عربستان سعودی، موسوم به راه ارتباطی «ملک سلمان» ظاهری و غیر واقعی است و بدون شک، ساخت این پل باعث تقویت امنیت رژیم صهیونیستی و از آن مهم تر، منافع اقتصادی آمریکا در منطقه خواهد شد.
حقیقت آن است که در ظاهر، رژیم صهیونیستی با واگذاری این دو جزایر و ساخت پلی زمینی میان مصر و عربستان موسوم به پل ملک سلمان مخالفت می کند و رسانه های این رژیم٬ در اقدامی فریبکارانه٬ از کاهش امنیت کشتی های خود، سخن می گویند و از تکرار جنگی مشابه جنگ عرب ها و رژیم صهیونیستی سخن می گویند.
تنگه تیران تنها راه دسترسی رژیم صهیونیستی به دریای سرخ است و مسیر ارتباطی کشتی های تجاری و غیر تجاری به شهر «ایلات» در سرزمین های اشغالی و «العقبه» تنها شهر ساحلی اردن محسوب می شود.
شواهد میدانی گویای آن است که اکنون که جزیره تیران و صنافیر در اختیار عربستان قرار گرفته، تحرک های نظامی رژیم صهیونیستی در این منطقه راهبردی بیشتر خواهد شد.
رادیو رژیم صهیونیستی در گزارشی در این خصوص ادعا کرد که معاهده کمپ دیوید که میان اسرایل (رژیم صهیونیستی) و مصر به امضا رسید، تاکید دارد که عملیات ناوبری در تنگه تیران یک حق است و در بند پنجم از این توافقنامه آمده است که دو طرف امضا کننده توافق کمپ دیوید، تنگه تیران را از جمله گذرگاه‌های آبی بین المللی به شمار می‌آورند، و تمام کشورها حق دارند در آن عملیات ناوبری انجام دهند و هیچ مانعی در این خصوص نباید وجود داشته باشد و نباید در ناوبری و حتی عبور هوایی از حریم آن مشکلی به وجود آید.
نکته قابل اشاره دیگر این است که شرکت «بکتل» طراح پل ملک سلمان٬ بزرگترین شرکت عمرانی و مهندسی در آمریکا است؛ شرکتی خصوصی که چهارمین شرکت بزرگ آمریکا در حوزه زیرساخت های عمرانی است. دفتر مرکزی این شرکت در منطقه «سوما» در شهر سان فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا واقع شده است.
این شرکت در صنایع نفتی و گاز مصر هم حضور فعال دارد. شرکت بکتل در سال ۲۰۰۶ کار مطالعاتی و میدانی برای ساخت پل «ملک سلمان» را انجام داد و اکنون گروه صنعتی بن لادن در عربستان که یکی از بزرگترین گروه های صنعتی در این کشور به شمار می رود با حمایت این شرکت آمریکایی، از سرمایه گذاری سه میلیارد دلاری برای راه اندازی این پل خبر داده است.
بی تردید آشکار شدن زوایای پنهان این تصمیم سعودی - مصری و ارتباط آن با منافع رژیم صهیونیستی، نیازمند گذر زمان است، اما حقیقت آن است که این تصمیم مشترک رژیم سعودی و مصر، رژیم صهیونیستی را در اهداف تروریستی خود کمک خواهد کرد و موید این نکته است که همواره دست شوم این رژیم در مناسبات سیاسی و اقتصادی برخی کشورهای منطقه دیده می شود.

** عربستان و تلاش برای ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در منطقه سینای مصر
در حالی که بیشتر مردم مصر، روح این توافق را دست کشیدن مصر از این دو جزیره راهبردی به نفع سعودی ها می دانند، در جریان سفر پنج روزه سال گذشته شاه سعودی به مصر، «شریف اسماعیل» نخست وزیر مصر و «محمد بن سلمان» جانشین ولی عهد و وزیر دفاع سعودی توافقنامه ترسیم مرزهای بین دو کشور را امضا کردند.
این دو جزیره در حالی به عنوان مناطق طبیعی بکر در جنوب صحرای سینا شناخته می شوند که گردشگران زیادی از سراسر منطقه به آن می روند و در فصل گردشگری با ایجاد یک خط دریایی، گردشگران از شرم الشیخ به این دو جزیره می روند.
فرمان پادشاه سعودی برای تخصیص ۳۰ میلیارد ریال سعودی به مصر دقیقا با رویکرد اجرای طرح های اقتصادی در یک منطقه آزاد تجاری در منطقه سینا مصر انجام شده است و با این حساب رقمی که سعودی به مصر از ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۳(زمان سرنگونی دولت محمد مرسی) تاکنون به مصر پرداخته به حدود ۱۴ میلیارد دلار می رسد، که البته کمک های مالی سعودی به مصر به صورت وام خواهد بود و کمک های بلاعوض نیست، زیرا سعودی خود در نتیجه کاهش قیمت نفت با بحران مالی و کاهش درآمد مواجه شده است.
کمک های مشروط ریاض به قاهره در حالی است که وزارت دارایی عربستان پیش بینی کرده که کسری بودجه این کشور در سال ۲۰۱۶ به حدود ۸۷ میلیارد دلار(نزدیک به ۷۹ میلیارد یورو) خواهد رسید. پیش بینی می شود که درآمدهای عربستان نیز نزدیک به ۵۱۴ میلیارد ریال سعودی برسد.
این کمترین میزان درآمدهای کشور عربستان از سال ۲۰۰۹ به بعد است. در آن زمان کاهش شدید بهای نفت که متأثر از بحران مالی جهانی بود سبب کاهش درآمدهای این کشور شده بود. همچنین ارزیابی شده که هزینه های عربستان در سال آتی به ۸۴۰ میلیارد ریال سعودی خواهد رسید.
به هر روی، واگذاری این دو منطقه مهم و راهبردی به عربستان و حضور اقتصادی این رژیم در منطقه سینا و نیز افزایش تبادلات اقتصادی و تجاری در این منطقه در چاچوب سیاست های مداخله جویانه این کشور در منطقه، قابل تحلیل و ارزیابی است.
** واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر به عربستان و روابط تیره ریاض - قاهره
روابط قاهره و ریاض طی ماه های گذشته اختلافاتی را شاهد بوده است. هر چند در سفر پادشاه عربستان به مصر دو جزیره صنافیر و تیران به عربستان واگذار شد، اما در ماه های اخیر تقابل هایی بین ریاض و قاهره بویژه در مورد سوریه بروز کرد.
روابط سیاسی مصر و عربستان در حالی در ماههای اخیر شاهد اختلافات و تنش های زیادی بوده که به نظر می رسد سریال عبرت آموز شکست های سیاسی و نظامی عربستان در منطقه و جهان پایانی ندارد.
ریاض پس از روی کار آمدن «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر با تمام امکانات خود و با استفاده از ابزارهای سیاسی، اقتصادی از وی حمایت کرد تا شاید بتواند مشروعیت داخلی و منطقه ای دولت وی را نزد افکار عمومی افزایش دهد.
از سوی دیگر، عربستان سعودی برای رسیدن به اهداف غیر قانونی خود در منطقه به دنبال جلب حمایت سیاسی مصر برای رویارویی با چالش های منطقه ای است. در مقابل، اما، مصر نیزکه با بحران های اقتصادی و مالی شدیدی رو به رو است، در برهه کنونی و به سبب کاهش درآمدهای گردشگری و سرمایه گذاری خارجی مجبور شده است برای جبران بخش ناچیزی از این عقب ماندگی، به سرمایه رو به پایان عربستان روی آورد.
بر اساس گزارش های رسمی، حدود ۲۰ توافقنامه و یادداشت تفاهم بین ۲ کشور در زمینه هایی چون برق، مسکن و انرژی هسته ای امضا شده است که سرنوشت آنها در هاله ای از ابهام قرار دارد.
آنچه که در موضوع روابط رو به تیره مصر و عربستان از اهمیت بالاتری برخوردار است، وجود اختلافات شدید میان ریاض و قاهره بر سر موارد راهبردی است و همین اختلافات موجب گشته تا مصر به سیاست های منطقه رژیم سعودی پشت کند.
یکی از مهمترین این اختلافات، موضوع رهبری جهان عرب و نقش آن در تحولات سیاسی و نظامی منطقه است. مصر که پیشینیه ای غنی در مدیریت تحولات منطقه را در کارنامه خود دارد، قصد دارد قدرت منطقه ای خود را بازپس گیرد و زیر بار استعمار بدوی رژیم سعودی نرود.
نکته دیگر، شکست سنگین رژیم سعودی در یمن و واکنش سرد مصر به پیشنهاد عربستان است. عربستان سعودی از فروردین ماه سال ۱۳۹۴ با تشکیل ائتلافی با حمایت دولت آمریکا، تجاوز هوایی و محاصره علیه مردم یمن را به بهانه بازگرداندن عبدربه منصور هادی رییس جمهوری مستعفی و فراری یمن به حکومت این کشور آغاز کرد که تنها آثار آن را می توان کشتار بیرحمانه حدود ده هزار زن و کودک و شهروند یمنی و زخمی شدن دهها هزار و آواره شدن صدها هزار نفر دیگر اعلام کرد.
بر اثر این حملات، اکثریت قریب به اتفاق تأسیسات خدماتی، آموزشی، درمانی و بیمارستان ها، انبارهای دارو و غذا، مدارس و منازل مردم یمن ویران شده و مردم این کشور در پی محاصره هوایی، زمینی و دریایی در شرایط بحرانی بسر می برند.
سعودی ها به ورود نیروهای زمینی ارتش مصر در یمن امیدوار بودند، اما این اتفاق رخ نداد و مصر که تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، تنها با نیروی دریایی خود در برخی مناطق ساحلی نزدیک یمن حضور محسوس داشت.
از نگاه دیگر، اما، دیدار وزیر خارجه مصر با وزیر خارجه کشورمان در حاشیه مجمع عمومی ملل متحد و پس از آن اصرار نماینده مصر در سازمان ملل مبنی بر حمایت از طرح روسیه در سوریه موجب شد تا نماینده عربستان صراحتا از وی انتقاد کند. این اقدام سازنده مصر موجب شد تا ایران نیز در مذاکرات لوزان، یکی از پیش شرط های خود را حضور مصر و عراق عنوان کند.
نتیجه آنکه تلاش رژیم سعودی برای گسترش همکاری ها در مصر در حالی است که تحولات پرشتاب منطقه خاورمیانه موجب شده این کشور با هدف تغییر موازنه ژئوپلتیکی منطقه و با اصرار بر رفتار نسنجیده خود، پروژه نفوذ در منطقه سینا را کلید بزند تا هم منافع نامشروع رژیم صهیونیستی را تامین نماید و هم راهی برای فرار از ناکامی های بی پایان خود در منطقه جستجو کند.
درست است که روابط عربستان و مصر طی ماه های گذشته با سرمایه گذاری و کمک های مشروط ریاض به قاهره افزایش یافته است و اوج آن واگذاری جزایر مورد مناقشه «تیران» و «صنافیر» در دریای سرخ به این کشور است، اما اقدامات مداخله جویانه آل سعود در برنامه ریزی با هدف تصرف شریان های اقتصادی مصر انجام گرفته است تا ریاض بتواند حضور و نفوذ خود را در اقتصاد این کشور گسترش دهد.
در حال حاضر رژیم سعودی در راستای سیاست های ضد بشری رژیم صهیونیستی سعی کرده است تا با مالکیت غیرقانونی بر شریان های اقتصادی منطقه، به جبران عقب ماندگی های اقتصادی و سیاسی خود از یک سو و رفع ننگ و بدنامی خود در میان ملت های منطقه از سوی دیگر کمک کند، که تاکنون نتیجه ای برای آن به دنبال نداشته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.