قدس آنلاین - برخلاف همه شخصیت هایی که شش ماهه دوم سال ۹۵ بستری شدنشان در بیمارستان خبر ساز شد ، مشکل «سید محمود دعایی» - خدارا شکر- قلبی و یا مغزی نیست. سرپرست دیرپایِ مؤ سسه قدیمی «اطلاعات» که در پرواز سال ۵۷ از پاریس به تهران از جمله همراهان امام«ره» بود و سه یا چهار سال دیگر، سرپرستی اش در روزنامه «اطلاعات» ۴۰ ساله می شود ، در بیمارستان بستری است و فعلاً حالش مساعد است.
خداخواسته یا ناخواسته!
فرزند از خدا خواسته مادر و ناخواسته پدر، سال ۱۳۲۰ در «زارچ» یزد به دنیا آمد! این خداخواسته و ناخواسته را از قول خود «سید محمود» نوشتیم که در زندگینامه اش گفته است: « پدرم دنبال همسری بود که نازا باشد! دست برقضا مادر من را به او معرفی کردند که از همسر نخست فرزندی نیاورده بود و گمان می کردند نازاست» . ثمره این ازدواج که دیری نپایید ، فرزند از خداخواسته مادر بود و نامش را هم «سید محمود» گذاشتند. مادر کرمانی الاصل بود و برای همین پس از جدایی از همسر دوم همراه فرزندش به کرمان آمد و در کارخانه ریسندگی شهر مشغول به کار شد.
حسابدار
با وجود کار در حسابداری اداره برق ، سخت علاقمند بود طلبه بشود. اما مادر و پدر هردو مخالف بودند و «سید محمود» در نهایت موفق شد رضایت پدر را بگیرد و اسمش را در مدرسه علیمه «معصومیه» بنویسد. وقتی تحصیلاتش در کرمان به پایان رسید به قم رفت و در سال ۱۳۴۶ به دلیل تکثیر و توزیع نامه امام«ره» به هویدا و سپس نشریه «بعثت» که با مدیریت شهید بهشتی، آیت الله رفسنجانی و ... منتشر می شد ، تحت تعقیب قرار گرفت. آخر سر هم مجبور شد مانند بسیاری دیگر از همتایانش به نجف هجرت کند.
خوش صدا
سالهای پیش از انقلاب برای «دعایی» به همین رفت و آمدهایش به ایران و عراق گذشت و اینکه در جریان مبارزات سیاسی خارج کشور به مدت ۷ سال سخنگوی «نهضت روحانیت» بود. نمایندگی امام«ره» را در ارتباط با مسؤولان عالیرتبه کشور عراق به عهده داشت.رابط بین سازمانها و انجمنهای اسلامی و مبارز دانشجویی و برخی شخصیتهای مبارز خارج کشور به شمار می رفت. گوینده خوش صدای بخش فارسی رادیو عراق که هر روز اعلامیه های ضد رژیم پهلوی را می خواند کسی جز دعایی نبود . در باره دیگر فعالیت هایش در این دوره گفته است: « من در مقطعی با مجاهدین خلق همکاری داشته و حتی مدتی عضو آن بودم...من نخستین کسی بودم که آنها را با امام (ره) مرتبط کردم ... فکر میکردم آنها اصیل هستند و میتوان به آنها اعتنا کرد، ولی زمانی که متوجه شدم، متنبه شدم و رها کردم».
شیخ را قبول نداشتند
پس از انقلاب به توصیه امام«ره» سفیر ایران در عراق شد و با آغاز جنگ و پایین آمدن سطح روابط دو کشور به تهران بازگشت. طلبه جوان سالهای ۱۳۴۵ که با تایپ ، تکثیر و توزیع نشریه «بعثت» پا به عالم رسانه گذاشته بود ۱۵ ماه پس از انقلاب مدیر مسؤول قدیمی ترین روزنامه ایران شد. اگرچه به قول خودش تحریریه ای ها «اطلاعات» آن اوایل شیخ را قبول نداشتند اما «دعایی» آنقدر در این مؤسسه ماندگار شد تا کم کم همه او را بپذیرند.بسیاری از کارشاسان رسانه معتقدند «اطلاعات» با مدیریت «دعایی» در سالهای اخیر به روزنامه ای خنثی و کم اثر تبدیل شده که به دلیل قالب سنتی و عقب ماندن از تکنیک های خبری و رسانه ای مخاطبان خود را از دست داده است.
تا دقیقه ۹۰
«دعایی» خود را دیرپاترین مدیری که نظام او را تحمل کرده لقب داده و همچنین معتقد است منش «اطلاعات» و رویکرد سیاسی اش جلوه رحمانیت نظام است! مدیر دیرپا ، پس از سالها آرامش و حاشیه نشینی «اطلاعات» در فضای رسانه ای و سیاسی کشور سال گذشته با چاپ تصویر رئیس جمهور دوران اصلاحات نامش دو باره سر زبانها افتاد. ماجرا به همینجا ختم نشد چون او معتقد بود قانون و مصوبه ای از سوی شورای امنیت ملی برای ممنوعیت چاپ عکس وجود نداشته است. نامه نگاری با دفتر رهبر انقلاب- متن کامل نامه و پاسخ رهبری هرگز منتشر نشد – و دفاع تا دقیقه ۹۰ و حتی در وقت اضافه از چاپ عکس فردی که متهم به حمایت از فتنه ۸۸ بود و... بقیه ماجرا بود. ۱۷ آذرماه۹۴ «دعایی» اعلام کرد کارش جرم نبوده و از طرف دادسرا احضار نشده است. ۲۲ آذر ماه اما سخنگوی قوه قضاییه خبر داد که : «دعایی» به دادسرای ویژه روحانیت آمده و از او تعهد گرفته شده است!
نظر شما