قدس آنلاین - جراحی مغز در حالت بیداری یکی از شیوههای جراحی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۶ میلادی در کشورهای اروپایی انجام شده است. بعد از آن این عمل به صورت منظم انجام نگرفت و مشخص نیست که چند عمل دیگر انجام شده است، اما اکنون این شیوه جراحی در کشورهایی مانند آلمان، انگلستان و استرالیا برای جراحی مغز در حال انجام است. سال ۱۳۹۲ نیز به همت متخصصان جراحی مغز و اعصاب کشور این روش جراحی به ایران انتقال یافت و بیماران زیادی با استفاده از این روش جراحی و درمان شدهاند.
این مهم را بهانهای برای گفتوگو با دکتر رضا زارع؛ متخصص جراحی مغز واعصاب و یکی از متخصصانی که از سال ۹۴ تاکنون مشغول درمان بیماران با استفاده از این شیوه درمانی در بیمارستان فوق تخصصی رضوی است قرار دادیم تا علاوه بر آشنایی بیشتر با این شیوه درمانی، دغدغههای حرفهای ایشان را نیز بشنویم.
* آقای دکتر! چرا از بین این همه تخصص، جراحی مغز و اعصاب را انتخاب کردید و چه شد جراحی مغز در حالت بیداری را به عنوان شیوه کار برگزیدید؟
** جراحی مغز و اعصاب یکی از تخصصهای دشوار پزشکی است که علاوه بر دانش نیازمند علاقه هم هست ومن به دلیل علاقهای که به ساختار مغز داشتم این تخصص را انتخاب کردم. جراحی در حالت بیداری نیز یکی از شیوههای جراحی است که از سالها قبل در کشورهای اروپایی برای درمان بیماری تشنج مورد استفاده قرار گرفته است. اما در ایران طی سالهای اخیر مورد استفاده قرار میگیرد و من به دلیل علاقهای که به این تخصص داشته و دارم با گذراندن یک دوره تخصصی در آلمان این روش را فرا گرفتم وبا همکاری تیم درمان بویژه حمایتهای آقای دکتر سلطانی (رئیس بیمارستان فوق تخصصی رضوی) از این روش برای درمان جراحیهای مغز استفاده میکنیم.
در مغز مراکز حساسی وجود دارد که مربوط به حرکت، بینایی، تکلم ارتباط و... میشود و مراکز حیاتی محسوب میشوند. با توجه به اینکه اغلب عملهای جراحی مغز برای برطرف کردن ضایعاتی که در مغز وجود دارد انجام میشود و اگر ضایعات مغزی یا کانون تشنج، نزدیک به مراکز حیاتی باشند، ممکن است مشکلات زیادی را به وجود آورد به همین دلیل از این روش درمانی برای جراحی استفاده میشود.
منظور از مراکز حیاتی، تنها نقاطی که به حیات انسان مربوط میشود نیست، بیشتر مقصودمان مراکزی است که اگر برای آنها مشکلی ایجاد شود، ممکن است بیمار برای همیشه ناتوان شود و دیگر قادر به حرکت دادن دست و یا پاهایش نباشد، از این رو با استفاده از این شیوه درمانی پزشک تمام سعی خود را میکند تا این مراکز آسیبی نبینند.
البته ما ضمن انجام عمل جراحی تنها به امن نگه داشتن این مراکز اکتفا نمیکنیم، بلکه در طول عمل بدون بیهوشی بیمار را از نظر شنوایی و گفتاری هم بررسی میکنیم چون بیمار زمانی که به هوش است میتواند صحبت کند و اگر مشکلی ایجاد شود پزشک به سرعت متوجه خواهد شد.
* در این شیوه درمانی بیمار در شروع عمل بیهوش میشود اما زمانی که به نقطه حساس میرسیم، یعنی آنجایی که ممکن است بیمار در صورت آسیب دیدن آن نقطه با مشکل مواجه شود، باید او را بیدار کنیم. به نظر میرسد عمل بیمار در این حالت بسیار دشوار و پر استرس باشد، شبیه تعمیر موتور ماشین هنگامی که روشن است! درست متوجه شدم؟
** بله دقیقاً! زمانی که بیمار بیدار میشود باید مراقب باشیم که تشنج نکند، دایم باید علایم حیاتیاش کنترل شود و بیمار دچار ترس یا استرس نشود. به همین دلیل قبل از اینکه بیمار برای جراحی آماده شود، تیم درمان بویژه روانشناس روند کار را برایش توضیح میدهد. ابتدا که بیهوشی کامل است و پزشک جراح، استخوان جمجمه را میشکافد و آن را درمیآورد این قسمت دردناک جراحی است و حتماً باید بیهوشی داشته باشیم. بعد از اینکه پزشک به بافت مغز رسید کار تیم بیهوشی برای بیدار کردن بیمار شروع میشود.
در این زمان، داروی بیمار قطع میشود. لولههای تنفسی را از دهان وی خارج و بیمار را بیدار میکنیم، در این شرایط باید بالای سر او باشیم تا اگر مشکلی داشت با ما در میان بگذارد. زمانی که بیمار به هوش میآید و پزشک به کانون مورد نظر میرسد ما با بیمار صحبت میکنیم و به او میگوییم دست و پای مورد نظرمان را تکان دهد. به این شکل مطمئن میشویم ناحیه مورد نظر آسیب ندیده است. یکی دیگر از مزیتهای صحبت با بیمار این است که قدرت تکلم او را هم مورد بررسی قرار میدهیم، زیرا در برخی مواقع با نزدیک شدن وسایل جراحی به کانون گفتاری، ممکن است قدرت تکلم بیمار از بین برود. در مجموع این روش درمانی به منظور پیشگیری از معلولیتها پس از جراحی مغز است.
* آیا بیمار ضمن جراحی روی مغز درد را حس میکند؟
** خیر، فقط برداشتن جمجمه کار دردناکی است. بافت مغز حس ندارد و دردی را به شخص منتقل نمیکند، به همین دلیل جراحی در حالت هوشیاری فقط برای جراحی مغز مورد استفاده قرار میگیرد چون سایر عملها نیاز به هوشیار بودن بیمار ندارد؛ البته جراحی مغز هم زمانی به هوشیاری نیاز دارد که پزشک تشخیص دهد واگر احتمال خطر معلولیت وجود داشته باشد از این روش استفاده میشود.
*آقای دکتر دغدغههای حرفهای شما و همکارانتان در این حوزه چیست و چه کمبودهایی برای توسعه این شیوه جراحی در کشور داریم؟
**خوشبختانه بسیاری از جراحیها در حوزه مغز و اعصاب در کشور درحال انجام است و در این حوزه به دیگر کشورها وابستگی نداریم. ما همواره میکوشیم شیوههای درمانی جدید را از کشورهای تولید کننده علم منتقل کنیم تا نیازی به اعزام بیماران به کشورهای دیگر نداشته باشیم. در زمینه جراحی در حالت هوشیاری نیز با توجه به اینکه زمان جراحی در مقایسه با دیگر جراحیها طولانیتر است و در واقع نیازمند یک کار تیمی هستیم برای توسعه این شیوه جراحی باید حمایتهایی در حوزه آموزش نیروی انسانی بویژه تیم بیهوشی و روانشناسی و همچنین تجهیزات درمانی صورت گیرد که البته تمام تجهیزات مورد نیاز در کشور موجود است.
* آیا جراحی در حالت بیداری وارد حوزه آموزش پزشکی شده است؟ چرا؟
** خیر، هنوز این اتفاق نیفتاده و همکارانی که با استفاده از این روش جراحی میکنند خارج از کشور دورههای آموزشی را گذراندهاند. در مورد اینکه چرا این روش وارد آموزش پزشکی نشده من اطلاعی ندارم. دلیل آن را باید از مسئولان وزارت بهداشت جویا شوید. شاید هم اکنون در حال برنامهریزی باشند.
* آقای دکتر! به نظر شما نقش پزشکان در محرومیت زدایی از جامعه چیست؟
** در برخی از حوزهها و تخصصها پزشکان میتوانند با حذف آزمایشهای غیرضروری و همین طور تجویز داروهای غیر ضروری تأثیرگذار باشند. اما در حوزههایی مانند جراحی مغز و اعصاب که هزینههای تمام شده درمان و مراقبتهای پس از جراحی بسیار بالاست افزون بر همکاری پزشکان، نیازمند ورود مراکز خیریه برای تأمین هزینههای درمانی برخی بیماران هستیم، زیرا در برخی مواقع یک عمل جراحی مغز واعصاب و یا ستون فقرات به بیمار ۲۰ میلیون تومان هزینه تحمیل میکند که ممکن است اقتصاد خانواده را دچار مشکل کند؛ ضمن آنکه درمان غیر ضروری در این تخصص وجود ندارد.
نظر شما