به گزارش قدس آنلاین، در برخی از گروهها مطلبی از نویسندهای دیدم که دیدار آیتالله رئیسی با جناب تتلو را سکولار شدن روحانیت تفسیر میکرد. اگر دیدار چند دقیقهای آیتالله رئیسی با تتلو به معنای سکولار شدن روحانیت باشد:
نخست: طرفداران سکولاریسم در کشور باید جشن بگیرند و از سکولارشدن روحانیت خوشحال باشند پس چرا همیشه در برابر حضور سیاسی و فرهنگی و علمی روحانیت ماتم میگیرند و شال عزا بر سر میکشند.
دوم: تاریخ اسلام نشان میدهد که انسانهای گنه کاری که غرق در گناه بودند محضر پیشوایان و عالمان شیعه می رسیدند و روش آنها این بود که گنه کاران را تحویل می گرفتند و نفس گرم این عالمان باعث هدایتشان می شد پس اگر دیدار عالمی با انسان گنه کاری به معنای سکولار شدن روحانیت است این نویسنده بداند که قرن ها است روحانیت اصیل شیعه سکولار شده است.
سوم: یک انسان گنهکار چند بار باید بگوید توبه کرده است و از کردار گذشته خود پشیمان شده است تا سکولارها توبه او را بپذیرند خدا رحم کرده که این افراد قسیم الجنه و النار نیستند حال اشکالی دارد یک عالم دینی و سیاسی با یک خواننده زیرزمینی توبه کار جلسهای داشته باشد و از ترانه امام رضای او به نیکی یاد کند!؟
چهارم: اهل عرفان سخن جالبی دارند که بسیاری از انسانها با عینک خود اطراف خود را می بینند و همین باعث غفلت آنها از واقعیت می شود سکولارها هم چون غرق در سکولاریسم هستند همه چیز و هر رفتاری را سکولارشدن می بینند و لذا دیدار چند دقیقه ای عالم دینی با خواننده زیرزمینی را سکولارشدن می پندارند و البته و صد البته چنین پنداری غیر از واقعیت است اینگونه دیدارها جزء سنت اسلامی است و ربطی به سکولارشدن روحانیت ندارد.
پنجم: متأسفانه دو گروه در طرد انسانها به خطا می روند اول سنتی های خشک مقدس که به جای استفاده از روش تربیت تدریجی در قرآن و سیره پیامبر اکرم ص و بهره گیری از روش تقدم رحمت بر غضب به سرعت حکم به طرد یا کفر دیگران میکنند. وظیفه روحانیت باید جذب حداکثری با جمع بین فقه و اخلاق باشد تا دفع حداکثری حتی اگر گنه کار توبه کاری در آینده توبه بشکند؛ در آن صورت روحانی اهل جذب را نباید خرده گرفت که چرا گنه کار را جذب کردی؟ دوم مدعی روشنفکری کج اندیش که هر کس مثل او نیاندیشد حکم اعدامش را صادر می کند آنگونه که در مشروطیت گذشت.
در پایان این نکته را بیفزایم که بحث بنده هیچ ارتباطی با مباحث انتخاباتی ندارد و به هیچ وجه این سخنان را نگفتم تا رفتاری را توجیه کنم بلکه خواستم به همه دوستان عرض کنم قدری با انسانها اخلاقی رفتار و عارفانه داوری کنیم که هم مشمول رحمت حق گردیم و هم با داوری غیرحکیمانه نسبت به گنه کاران در همان وضعیت گنه کار قرار نگیریم تا چنان داوری بر خود ببینیم.
نظر شما