به گزارش قدس آنلاین، این روزها فشارهای رسانهای برای «رفع حصر» زیاد شده، درست مثل روزهای قبل از رفع حصر آیتالله منتظری؛ مریضی محصورین را بهانه کردن و مصاحبههای متعدد و امثالهم. این مواضع متعدد و رنگبهرنگ اما یک ویژگی مشترک دارند و آن هم «آدرس غلط» ی است که برای «علت حصر» میدهند.
بهمنماه ۸۹ دقیقا «بیستماه» از انتخابات سال ۸۸ و «۱۳ماه» ازحماسه نهدی میگذشت. موسوی و کروبی در این مدت علیرغم تداوم مواضع تندشان، مثل یک کنشگر عادی سیاسی همچنان به موضعگیری مشغول بودند، بیانیه میدادند، با افراد مختلف دیدار میکردند و اخبارشان هم در رسانهها بازتاب مییافت. حرفی هم از «حصر» و «محاکمه» در میان نبود. مطالبه محاکمه سران فتنه وجود داشت، اما اقدامی از سوی نظام انجام نشد.
پای «حصر» وقتی به میان آمد که موسوی و کروبی خواستند روی موج انقلابهای ضد دیکتاتوری مصر و تونس و لیبی سوار شوند. آنها در نامه ۱۶بهمن خود به وزیرکشور وقت برای راهپیمایی عصر ۲۵بهمن با هدف «اعلام همبستگی با حرکت های مردمی در منطقه بویژه قیام آزادیخواهانه مردم تونس و مصر بر علیه حکومت استبدادی در کشور» درخواست مجوز میکنند! سادهاش این است که تا دیروز، به «انتخابات» معترض بودیم، ولی امروز مثل معترضان مصر و تونس میخواهیم به خیابانها بیاییم؛ علیه چه کسی هم که مشخص است.
صبح ۲۵ بهمن به سبک انقلاب تونس، یک نفر بالای جرثقیل رفت تا مثلا سمبل اعتراضات شود، در تجمع هم دونفر کشته شدند تا بازهم شباهتها بیشتر شود، الجزیره و العربیه و یورونیوز و بیبی سی و رسانههای اسرائیلی هم پای کار آمدند؛ اما بازهم آتشِ مصر و تونس در تهران پانگرفت که نگرفت.
حصر نتیجه تغییر سطح از «اعتراض به تقلب انتخاباتِ» به «مبارزه با حکومت» بود. در این راهپیمایی بود که پس از سیزدهماه، سطح شعارها هم از «تقلب» به «سرنگونی» تغییر کرد و «رای ما رو پس بدین» جایش را به «مبارک بنعلی؛ نوبتِ سیدعلی» و شعارهای اینچنینی داد. موسوی در بیانیهفردای این روز در حالی ادعا کرد «جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزش های انقلاب و آرمان های امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده» که تجمع ۲۵بهمن از چند روز قبل در صدر پوشش خبری و حمایتی آمریکا و اسرائیل و رسانههای ضدانقلاب بود. درست مثل یک سال و نیم گذشته پیش از آن.
آنهایی که میکوشند «علت حصر» را به طرح شعار دروغ «تقلب» ربط دهند و غیرمستقیم و مستقیم مسئولیت همه چیز را متوجه «رهبری» کنند، چرا چشم بر آزادیعمل ۱۳ماهه موسوی و کروبی میبندند وسانسورش میکنند؟ چرا به این سوال پاسخ نمیدهند که نظام و شورای عالیامنیتملی که بازهم این جماعت دوست دارند نادیدهاش بگیرند و به جایش بنویسند «رهبری»، در این ۱۳ ماه سران فتنه را حصر نکردند؟ اگر آنگونه که کروبی خواسته بنا بر «محاکمه» باشد، ابتد باید عنوان «اتهام» تعریف شود. آن هم طبیعتا دیگر منحصر به «فتنه ۸۸» نخواهد بود، بلکه شاید «فتنه ۲۵بهمن ۸۹» در دستور کار قرار بگیرد...
نظر شما