قدس آنلاین- در سال ۱۳۱۳ هـ. ش/ ۱۹۳۴ م نمایشگاهی از تولیدات و کالاهای استان خراسان در مشهد دایر شد و چون در آن ایام، مهر ۱۳۱۳ عده زیادی از شرق شناسان و ایران شناسان خارجی از کشورهای آمریکا، شوروی (سابق)، انگلستان، فرانسه، آلمان، دانمارک، چکسلواکی، عراق، افغانستان، هندوستان (مستعمره آن زمان بریتانیا)، مصر و غیره در مشهد حضور یافته بودند هر یک اشیایی از مصنوعات خراسان خریداری کردند یا به آنان هدیه شد و با خود به کشورهایشان بردند.
بعضی از غرفههای کارگاهها و کارخانههای مشهد در آن سال به شرح زیر بود که تقریباً نیازهای اهالی را برطرف میکردند:
کارخانه کاشی سازی اسماعیل زاده و شرکا- لاکهای ایرانی تولید آقا حسینقلی فرهنگی- ظروف زینت سنگی مسیواکایی اف- انواع نوار و فتیله و قطار شصت تیر تولیدی کارگاه آقاعباس مشهدی (از زمان صفویه اسلحه و مهمات سازی در بازار آهنگرها متداول شده بود که ملت ایران همیشه در برابر عثمانیها و ازبکان مسلح باشد مثل امروز نبود که اراذل و اوباش بروند لب مرز از عراق و افغانستان کلت ۸۰۰ هزار تومانی و کلاشینکف یک میلیون تومانی بخرند و بیایند زن و بچه و پدرزن و همسر سابقشان را تیر باران کنند- اسلحه و مهمات ساخته میشد برای دفاع از غیرت و حمیت و حفظ امنیت میهن و شهر و خانواده و ناموس. همین اسلحههای ساخت بازارها سبب شد که محمود افغان که اصفهان و شیراز و کرمان و یزد را گرفته بود در تمام شهرها با قیام مردانه مردم مواجه شد. و دسته دسته سپاهیانش بوسیله مردم ایران تار و مار شدند.)
محصولات اداره نوغان (ابریشم) دولتی انواع پنبه و پشم تولیدی کارگاههای عزیزالله خان خضرایی- پشم و کرک کارخانه پشم ریسی ملکم هارتونیان ارمنی- انواع آرد و پارچه پشمی کارخانه سرخوش- انواع پوست کارخانه حاج محمد حسین خزچی- روغن پنبه دانه و صابون مشهد کارخانه اوالویی، پارچههای امپر مابل مسیوبالا یانسزاده- شعبه تجارتخانه عسکرزاده توکیو اقسام سیگار- تجارتخانه نبویان انواع پوست حیوانات- غرفه رضازاده انواع کراوات و دستمال (برای آنکه کراوات از خارج وارد نشود). خشکبار و میشن تجارتخانه حاج علی اکبر باقرزاده- غرفه کمپوت خراسان شرکت پاپولی و دانش- انواع توتون و سیگار ایرانی کارخانه طلوع شرق- تجارتخانه آقای کوزه کنانی- غرفه فیروزه آقای مهدویان- تابلوهای نقاشی و دست دوزیهای آقای مویدپردازی- امتعه ابریشمی خراسان تجارتخانه حاج عبدالله و پسران- قالیهای ممتاز کارخانه عمو اوقلی- ماشین طبع دستی کار آقای محمد صادق خسروی زنجانی- نقاشیها و مینیاتورها و کاشی سازی آقای طاهرزاده بهزاد- شیرینی پزی اتحاد خراسان- جورابهای خوب کارخانه ۲۲ ساله آقای محمد جواد جورابچی- کارهای حجاری حجارباشی زنجانی- نمونههای مرغوب کارخانه چرمسازی خراسان- غرفه کارخانه بافندگی تریکو تاژ آقای جیبی- برکهای بجستانی و بافت خراسان و شالجات تجارتخانه آقای حاج سید باقر (برک پیژامایی بود که مرحوم دکتر مصدق میپوشید و وقتی به آمریکا رفت و در بیمارستان از او با برک عکس برداشتند کارخانهای در آمریکا شبیه آن را تولید کرد و مردم آمریکا علاقه زیادی به خرید برک نشان دادند). ورشوسازی جالب توجه آقای محمود علی پور (آقای نخعی مدیر و صاحب هتل ملل در مشهد حدود ۴۰۰ سماور در هتلش متعلق به ادوار حتی قبل از صفویه به نمایش گذارده است. صنایع ورشو در خراسان مقام مهمی داشته است)، کفشهای ممتاز حاج ولی و پسران از چرمهای خراسان- انواع سنگهای معدنی خراسان- مجسمههای کاشی و چینی و گچی آقا اصغر آقا نصیری- نمونههای خوب کارخانه روغن گیری از پنبه دانه و صابون پزی تجارتخانه نصرالله زاده در خبر ملاحظه میفرمایید ۸۳ سال پیش چون مردم ایران میخواستند از ننگ مصرف کالاهای بیگانه آسوده شوند فقط در خراسان این همه کالا تولید میشد.
در سایر استانها نیز وضع به همین گونه بود؛ مثلاً تبریز از نظر تولید کبریت نیاز کشور به کبریت روسی و کبریت سوئدی و اتریشی را رفع میکرد. جمعیت ایران در آن زمان حدود ۱۵ میلیون نفر بود. نان، گوشت، انواع میوهها در کشور ارزان در دسترس مردم قرار میگرفت. گچ و آهک و خاک فراوان بود اما کم کم کارخانههای سیمان راهاندازی شد که ساختمانها محکم باشد، کورههای آجرپزی در اغلب شهرها راهاندازی شد.
برای ورود کالاهای خارجی به سختی مجوز و ارز داده میشد در حد بها خواندم وزارت جلیله صنعت و معدن و تجارت که تاکنون دشمن و برانداز تولیدات داخلی بود و وزیر سابق مجوز ورود برای آب معدنی فرانسوی با بهای ۶۰ هزار تومان هر بطری صادر میکرد (که مثلاً ۳۰ هزار تومان از هر بطری به عنوان مالیات و عوارض نصیب خزانه شود) یا ورود چوب پنبه برای در بطری و سنگ قبر چینی و مصری و قبرسی و انواع اتومبیلهای میلیارد تومانی آزاد شده بود تا سهمی نصیب خزانه دولتها شود، مردم را بد عادت کرد. مردم بدجوری عادت به اجناس خارجی کردهاند. من جز یک بار که در لندن یک دو کت و شلوار ارزان خریدم و حدود ۲۰ سال گاهی از آن کت و شلوارها استفاده میکردم، در طول عمر خود از کت و شلوار با پارچه و دوخت ایرانی و کفش ایرانی استفاده کردهام و خیلی لذت میبرم، دستمزدی که به خیاط و کفاش و پیراهن دوز میدهم نصیب هموطنان زحمتکشم شود، اکنون هر کس که تا پریروز کارهای نبوده و گردش زمانه پولدارش کرده سعی میکند کت و شلوار کار لندن و رم بپوشد که بگویند آقا اعتباری دارد و کلاسش بالاست! به تن آنها این لباسها زار میزند و خیال میکنند شیکپوش هستند.
اغلب این تازه به دوران رسیدهها نمیدانند آنچه میپوشند یا به پا میکنند تولید چین و خاور دور است که به آمریکا و اروپا صادر میشود و مارکهای تقلبی آمریکایی و اروپایی بدان میخورد. یکی از اشتباهات بزرگ و ندانم کاریهای کابینه مرحوم مهندس بازرگان این بود که از تبلیغات تودهایها و منافقین و چریکهای مثلاً فدایی خلق که اکنون لندن نشین و لس آنجلس نشین شدهاند و همه کراواتهای گران قیمت میبندند ترسید و ناگهان چپگرا شد و حدود ۵۳ شرکت بزرگ و ۸۰۰ کارخانه معظم را با افتخار تمام مصادره کرد. تمام دستاوردهای ۱۵۰ سال احیای صنایع ایران به وسیله بخش خصوصی از میان رفت و دولتیها مخصوصاً با جوانانی که ادای لنین و کاسترو و چه گوارا را درمیآوردند نتوانستند آن همه کارخانههای تولیدی را حفظ کنند و میبینید که تأمین اجتماعی میخواست ۱۷۰ کارخانه و شرکت را یکجا و جرینگی به بابک زنجانی بفروشد که البته این امر تحقق نیافت و اکنون اغلب در حال ورشکستگی هستند.
من بسیاری از صاحبان صنایع را میشناختم. بعضی از آنها از کارگری ریختهگری و کارگری ساده به مقام مدیر صنعتی رسیده بودند، حضرات آمدند مؤسسه انتشارات امیرکبیر را که یک برند جهانی بود، کفش ملی، کفش ایران، کالباس سازی آرز و مایتان، را مصادره کردند چه نتیجهای حاصل شد؟ اکنون چه از آن باقی مانده است آن همه کارخانهها متلاشی شد، صادرات از میان رفت و ندانم کاری ها، بیسوادیها ادای کاسترو درآوردنها و مهمتر از همه عدم بلدیت کار را بدین جا رساند که ارج و آزمایش دو تولید کننده بزرگ ایرانی و روغن نباتی جهان ورشکست و تعطیل میشود. آخر مگر ممکن است کارخانهای که روغن خوراکی تولید میکند ضرر کند و تعطیل شود؟
نظر شما