به گزارش قدس آنلاین، مجلس خبرگان رهبری ازجمله نهادهای مبنایی و مهم نظام جمهوری اسلامی است که در عرصههای مختلف می تواند نقش و اثری تعیینکننده در ارکان نظام داشته باشد. جلسات منظم دورهای این مجلس و دیدارهای اعضای محترم آن با رهبر معظم انقلاب و مجموعهی مباحثی که در جلسات این مجلس مطرح میشود و بیانات رهبری در جمع اعضای این مجلس از اهمیت ویژهای برخوردار است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با اعضای مجلس خبرگان رهبری نکات و مطالبی را مطرح کردند که شایسته توجه و دقت نظر است. بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار شامل سه بخش بود که در یک بخش رهبری به جایگاه مجلس خبرگان و انتظاراتی که از این مجلس میرود پرداختند و در بخش دیگری به مسائل روز کشور و در بخش سوم به مسائل بینالمللی وارد شدند. متن حاضر به اختصار به بخش اول این سخنان و انتظاراتی که از مجلس خبرگان رهبری در ایفای نقش اساسی خود در عرصه انقلاب اسلامی وجود دارد، میپردازد.
* مجلس خبرگان یک مجلسبینظیر
نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که نباید کار مجلس خبرگان با توان عظیم و جایگاه مهمی که دارد را فقط به تعیین رهبر و ایفای نقش خود در انجام اصول قانون اساسی در مورد تعیین رهبری و نظارت بر شرایط رهبری دانست. این البته از وظایف این مجلس است اما این تصور که چنین مجلس عظیم و مهمی که از برترین خبرگان روحانی و فقهای شیعه و علمای اسلام تشکیل میشود و کار آن صرفا این است که در موضوعی بحث کند که شاید هر چند ده سال یک بار نیاز به تصمیمگیری داشته باشد، تصور درستی نیست. مجلس خبرگان یک مجلس بینظیر و یک ظرفیت عظیم و یک توان قابل توجه است. خبرگان مورد اعتماد ملت و فقهای برجستهای در آن عضو هستند که میتوانند کارآییهایی بسیار بیشتر از این داشته باشند و اثرگذاری آنها بسیار گستردهتر و جدیتر باشد. ازاینروست که رهبر معظم انقلاب در اولین نکتهای که در باب مجلس خبرگان رهبری بیان داشتند، خاطرنشان کردند که «این مجلس حقیقتاً یک مجلس استثنائی و بینظیری است از لحاظ ترکیب، از لحاظ وظایف، از لحاظ کارکرد در این سالهای گذشته تا امروز؛ و به نظر بنده میتوان به این مجلس امید بست برای یک کار مهمّ دیگر در کنار این کارهایی که تاکنون انجام داده است و میدهد، و آن عبارت است از نگاهِ کلان و راهبردی به انقلاب و مسیر انقلاب. »
* مرکزی برای ادارهی راهبردی انقلاب اسلامی
نقاط قوت و تواناییهای مجلس خبرگان رهبری باعث شده است که رهبری از این مجلس بخواهند که در مسأله اداره کلان و راهبردی انقلاب اسلامی به کمک و همراهی رهبری انقلاب وارد شوند. مجلس خبرگان رهبری نباید محدود در یک انتخاب هر چند ده ساله قرار بگیرد و باید از این ظرفیت استفاده بیشتر و جدیتر بشود و یک راه استفاده جدیتر این است که این مجموعه عظیم فکری و علمی در ادارهی راهبردی انقلاب اسلامی به کار گرفته شود. البته این امر تعارضی با دستگاههای موجود کشور ندارد و جا را برای قوای سهگانه تنگ نمیکند بلکه کاری را بر عهده میگیرد که قوای سهگانه بهطور معمول از انجام آن فارغند و رهبری معظم انقلاب نیز متواضعانه از مجلس خبرگان میخواهند که در این ماموریت خطیر به ایشان کمک کنند. مشخص است که ادارهی راهبردی انقلاب اسلامی و توجه به خطوط کلان حرکت این انقلاب عظیم، در ابتدا از وظایف و مسؤولیتهای رهبری معظم است و این کمال حسن نیت و تواضع و دلسوزی رهبری انقلاب را نشان میدهد که از مجلس خبرگان رهبری در انجام این ماموریت کمک و همکاری میطلبند تا انشاءالله با همکاری این توان عظیم در آینده نیز خطری و تهدیدی متوجه این عرصه نباشد. در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب، امام راحل عظیمالشأن و پس از ایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی بهخوبی این وظیفه کلان را انجام دادهاند و پیشرفتهای چشمگیر انقلاب اسلامی در خطوط کلان خود نیز شاهدی بر صدق این مدعاست. اکنون رهبری انقلاب از مجلس خبرگان رهبری میخواهند که در این ماموریت وارد شوند و وظیفهی خود را نسبت به انقلاب اسلامی در این امر خطیر ایفا کنند. رهبر معظم انقلاب بهصراحت بیان میدارند که هرچند دستگاههای اجرایی و تقنینی کشور موظف به دفاع از انقلاب و پیشبرد انقلاب هستند اما برای این وظیفهی مشخص طراحی نشدهاند: «ما اینرا در دستگاههایمان نداریم؛ دستگاهی برای این کار نداریم. البتّه جزو وظایف رهبری است و تا حدّ ممکن -حالا با نقصهایی که وجود دارد در این حقیر- تلاش شده که این کار انجام بگیرد، لکن دستگاهی برای این کار نداریم. قوای سهگانه مأمور ادارهی کشورند و کشور را باید اداره کنند؛ هرکدام در یک بخشی و به یک نحوی. البتّه ادارهی انقلابی باید بکنند، شکّی نیست، امّا نگاهشان بهطور طبیعی به همین راهی است که دارند میروند، به همین مسیری که دارند میروند؛ و نگاه کلان و راهبردی به مجموعهی انقلاب در طول این ۳سال گذشته و در طول دَهها سال آینده قاعدتاً نیست؛ یک مرکزی لازم است که این نگاه را داشته باشد. »
* لزوم تشکیل هیأت اندیشهورز برای نگاه راهبردی به تداوم انقلاب
آنچه رهبر انقلاب از مجلس خبرگان رهبری میخواهند مستلزم آن است که در مجموعه مجلس خبرگان و تحت اشراف علمای این مجموعه و با راهنمایی فقهای عظامی که در آن هستند، یک هیأت اندیشهورز برای نگاه راهبردی به تداوم انقلاب اسلامی تشکیل شود. البته تشکیل این هیأت اندیشهورز کل کار و همهی این وظیفه نیست، بلکه آغاز و ابتدای آن است: «حالا این یعنی چه؟ یک قدری بیشتر توضیح بدهم؛ یعنی در این مجموعهی مجلس خبرگان میتوان یک هیأت اندیشهورزی را تصوّر کرد -چون بحمدالله اشخاص صاحب اندیشه، صاحب فکر در این مجموعهی هفتاد هشتاد نفری کم نیستند- که وظیفهی این هیأت اندیشهورز این باشد که یک نگاه کلانی بکند به مسیر انقلاب از اوّل تا امروز. خب، این انقلاب یک اهدافی داشته است، یک حرکتی شروع شده است به سمت اهداف؛ نگاه کنند تا ببینیم که به این اهداف چقدر نزدیک شدهایم، به کدامش نزدیک شدهایم، در مورد کدام هدف توقّف داشتهایم، در مورد کدام هدف پسرفت داشتهایم - چون مواردی هم ممکن است اینجوری باشد که فرض کنیم در اوایل انقلاب نسبت به این هدف، تحرّک و پیشرفتی وجود داشته، بعد نهاینکه توقّف، بلکه پسرفت حاصل شده- اینها را بشناسیم. و اگر چنانچه درمواردی یک چنین چیزهایی را مشاهده کردیم، این مجلس مطالبات خودش را بر اساس آن تنظیم کند. صحبت از مطالبات شد که در بیانات آقایان و نطقهای آقایان در اجلاسیه هم بوده، آقایان هم که حالا اینجا افاده فرمودند و اشاره کردند، بنده هم قبلاً عرض کردهام که مجلس خبرگان بایستی مطالباتی داشته باشد از دستگاههای مختلف؛ این مطالبات میتواند بر اساس این مطالعه تنظیم بشود. »
بنابراین وظیفه آن هیأت اندیشهورز این خواهد بود که بهصورت پژوهششده و با دقت نظر کافی بررسی نماید که در ابعاد مختلف و ماموریتهای متفاوت انقلاب اسلامی در جهت اهداف خویش به پیش میرود یا خیر.
* لزوم مطالبه بر اساس نتایج پژوهشهای هیأت اندیشهورز
مشخص است که اگر این پژوهشها و بررسیها صرفا در حد یک بررسی باقی بماند و به مطالبهی جدی مجلس خبرگان تبدیل نشود، این پژوهشها کارآیی لازم را نخواهند داشت. باید راهکارهایی ایجاد شود در خود مجلس خبرگان که نتایج این تحقیقات بهصورت مطالبات مجلس خبرگان رهبری از دستگاههای مختلف درآید. بهعنوان مثال اگر نتیجهی بررسی نشان داد که هدفی از اهداف انقلاب نیازمند همت و تلاش بیشتر است و این همت و تلاش بیشتر متوجه یک دستگاه خاص اجرایی یا غیر آن است، باید راهی باشد که مجلس خبرگان رهبری آن پژوهش و بررسی صورتگرفته را بهصورت یک مطالبه از آن دستگاه خاص درآورد.
همچنین باید راهکارهایی اندیشیده شود که آن مطالبات از حالت یک توصیهی خاص مجلس خبرگان رهبری به یک نهاد خارج شده و حالت الزامآور پیدا کند و آن دستگاه خاص موظف شود که به مطالبهی مجلس خبرگان رهبری بهعنوان یک نهاد عالی در نظام جمهوری اسلامی پاسخگو شود. بهعنوان مثال اگر مجلس خبرگان رهبری در بررسی اهداف انقلاب و آرمانهای آن به این نتیجه رسید که مثلا یک وزارتخانه باید در انجام ماموریت کلان خویش اقدامی را به جدیت در پیش بگیرد، باید راهکاری باشد که مجلس خبرگان نظر و خواسته و مطالبهی خود را به آن دستگاه ابلاغ کند و از آن دستگاه بخواهد و نیز باید ضمانت اجرایی وجود داشته باشد که نهادهای مختلف موظف به پاسخگویی و تمکین به مطالبات مجلس خبرگان رهبری شوند.
* مطالبه گری مجلس خبرگان با وظایف ذاتی دستگاهها تعارض ندارد
همچنین باید توجه داشت که این وظیفه کلان و راهبردی مجلس خبرگان رهبری با وظایف خرد و روزمره دستگاهها یکی پنداشته نشود و به تعبیری در انجام این وظیفه که دفاع از انقلاب و تداوم راهبردهای کلان انقلاب است، مجلس خبرگان رهبری ورود در جزئیات وظایف و اقدامات دیگر دستگاهها مثل مجلس شورای اسلامی و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا دیگر دستگاههای سیاستگذار و یا مجری قانون نکند. البته مشخص است که این ماموریتی که رهبری انقلاب به مجلس خبرگان واگذار میکنند ماهیتا ماموریتی متفاوت از وظیفه تقنینی مجلس و یا وظایف خاص مجمع تشخیص است اما در عمل نیز باید مراقبت شود که چنین اشکالی ایجاد نشود. به عبارت دیگر مطالبهگری مجلس خبرگان با وظایف ذاتی دستگاههای دیگر تعارض ندارد و در عمل نیز میتوان به گونهای عمل کرد که چنین تشابهی ایجاد اشکال نکند. بهعنوان مثال رهبری معظم انقلاب در توضیح این ماموریت فرمودند: «فرض کنید یکی از عناوین مهمّ این انقلاب، انقلابِ «نه شرقی، نه غربی» بود؛ امروز شرق وجود ندارد، ولی غرب وجود دارد با کمال قوّت و قدرت. «نه غربی» یعنی چه؟ یعنی ما مجذوب غرب نباشیم، تحت تأثیر غرب نباشیم، پذیرای فرهنگ غربی نباشیم، پالودهسازی کنیم کشور را و فرهنگ را از آمیختگی با فرهنگ منحطّ غرب؛ در زمینهی سیاسی تحت تأثیر غرب نباشیم، ملحق به غرب نباشیم، مطیع و مُنقاد نسبت به غرب نباشیم. «نه غربی» یعنی این؛ البتّه معنای «نه شرقی» هم همین است، لکن امروز دیگر بلوک شرقی نیست. غرب، کجا است؟ آمریکا است، اروپا است؛ خب دولتهای اروپایی یک فرهنگی دارند، یک سیاستی دارند، یک نقشهی راه طولانی و کلانی دارند؛ و ما بهعنوان جمهوری اسلامی وظیفه داریم خودمان را از اینکه بیفتیم در مسیر مورد خواست غرب نجات بدهیم؛ این یک وظیفه است. آیا این وظیفه را تا حالا انجام دادهایم یا نه؟ چقدر انجام دادهایم؟ کجاها انجام دادهایم؟ اگر در مواردی انجام نگرفته است، مشکل کجا است؟ بر اساس شناخت آن مشکل، مطالبه برای این مجلس بهوجود میآید. این مطالبه ممکن است از این حقیر باشد، ممکن است از دولت باشد، ممکن است از قوّهی قضائیّه باشد، ممکن است از سپاه باشد، ممکن است از مجلس باشد یک مطالبهای بر این اساس بهوجود میآید. این یک مثال است. »
رهبری معظم انقلاب در اینزمینه مثالهای دیگری نیز مطرح کردند که مخاطبان گرامی شایسته است به متن کامل بیانات ایشان مراجعه نمایند.
* اصلاح کجفهمیها در مسائل اصلی و خطوط کلی انقلاب از وظایف این مجموعه است
یک نکته بسیار مهم دیگر که رهبری با مثالهایی آنرا روشن کردند این است که گاهی در فهم وظایف و مسائل اصلی و خطوط کلی حکومت در اسلام و نظام اسلامی کجفهمیها و اشکالاتی پیدا میشود که این کجفهمیها یا اشکالات می تواند به عمل نظام و دستگاههای مختلف صدمه وارد کند و مانع دستیابی به آن هدف شود. بهعنوان مثال در اینباره رهبری معظم دو مسأله حفظ و حراست از روحیه انقلابی و مسأله بردن مردم به بهشت را مطرح کردند. در مسأله اول افرادی انگیزه و روحیه انقلابی را با افراط اشتباه میگیرند و در مسأله دوم برخی با این تصور غلط و مغالطهآمیز که «ما مردم را نمیخواهیم بهزور به بهشت ببریم» باعث ایجاد کژی در ماموریتهای نظام اسلامی میشوند. این وظیفه همین نهاد است که ذیل مجلس خبرگان رهبری چنین اشکالاتی را برطرف سازد. رهبر معظم انقلاب در توضیح این دو مسأله خاطرنشان کردند: «فرض بفرمایید حفظ و حراست از انگیزههای انقلابی. شرط دوام حیات جمهوری اسلامی وجود انگیزههای انقلابی و وجود روحیهی انقلابی است. اگر روحیهی انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود؛ بله، یک حکومتی سرِ کار خواهد بود، امّا آن حکومت، دیگر جمهوری اسلامی نیست. این حرکت مردم، این خونهایی که دادند، این زحماتی که کشیدند برای احیاء اسلام، برای احیاء شریعت اسلامی، برای این بوده؛ اینها از بین خواهد رفت، لگدمال خواهد شد. بنابراین، انگیزهی انقلابی برای حفظ جمهوری اسلامی حتماً لازم است. اینانگیزه در چه وضعی است؛ آیا کم شده، آیا زیاد شده، آیا ادامه پیدا کرده، چه مقابلهها و مبارزههایی با اینانگیزه انجام میگیرد، راه مقابلهی با آنها چیست؛ و بر اساس آن، مطالبه تنظیم کنیم. فرض بفرمایید بنده که در صحبتهای مختلف مدام میگویم که به بچّههای انقلابی و حزباللهی کمک کنید، معنایش همین است؛ یعنی این یک مطالبه است بر اساس نگاه به حرکت انقلابی کشور. البتّه در اینزمینه خوشبختانه کشور عقب که نرفته هیچ، پیش هم رفته؛ اینهم قابل اثبات و مسلّم است. یا فرض بفرمایید مسألهی تدیّن مردم؛ خب ما میخواهیم مردم متدیّن بشوند. این حرف گاهی تکرار شده که «ما مردم را نمیخواهیم به زور به بهشت ببریم»؛ خب این به نظر ما یک تعبیر صحیحی نیست، تعبیر مغالطهآمیزی است. هیچکس به زور کسی را به بهشت نمیخواهد ببرد امّا بایستی ما راه بهشت را به روی مردم باز کنیم، مردم را تشویق کنیم. اصلاً پیغمبران برای این آمدند؛ آمدند که مردم را به بهشت ببرند، نگذارند مردم به جهنّم بروند؛ اصلاً تمام ارسال رسل و انزال کتب و اینهمه زحمت و مجاهدت برای این بوده که نگذارند مردم دچار جهنّم بشوند. این وظیفهی ما است، باید اینکار را انجام بدهیم، مردم باید متدیّن بشوند؛ در این شکّی نیست. البتّه از طریق درست و به شکل درست. اینهم که حالا کسی بگوید «در اسلام در اینزمینه زور وجود ندارد» حرف درستی نیست؛ پس این حدود شرعیّه چیست؟ این «فَاجْلِدُوا... مِائَةَ جَلدَة» یا «فَاجلِدوهُم ثَمانینَ جَلدَة» پس چیست؟ اینها همان زور است. »
«پس بنابراین اینها مطالعات راهبردی است؛ یعنی وقتی هیأت اندیشهورز شما نشست و یک نگاهی کرد به مسیر انقلاب، به این مجموعه در طول این ۳سال، هر یک از این موارد -و ده مورد دیگر یا پانزده مورد مهمّ دیگر را که میشود شمرد- در نظر گرفت و دید که ما در این قسمت مثلاً پیشرفت داشتیم، خب این پیشرفت مایهی تشویق است؛ یک کارهایی باید کرد که این پیشرفت را ادامه بدهیم و حفظ بشود، چون مسلّماً این پیشرفت معارضین و مخالفینی دارد؛ یا یک جاهایی متوقّف ماندیم، یک جاهایی عقبرفت داشتیم؛ ببینیم در مقابل اینها بایستی چهکار کرد. این، مطالبه ایجاد میکند؛ یعنی مطالباتی که لازم است، خیلی فراتر از مطالبات جزئی و اجرائی است که مثلاً فلان استان یا فلان شهر چه مشکلی دارد. آنها هم البتّه مشکلات است و نمیخواهیم آنها را نفی کنیم، منتها شأن مجلس خبرگان شأن رسیدگی به آنجور مسائل است. این به نظر من یکی از کارهای اساسی و مهمّی است که این مجلس میتواند انجام بدهد. »
امید است که مجلس خبرگان رهبری و دبیرخانه این مجموعه با جدی گرفتن این ماموریت حیاتی و سنگین که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است، بتواند گامهایی جدی در انجام آن بردارد. ان شاءالله.
نظر شما