تحولات لبنان و فلسطین

حضرت رقیه(سلام الله علیها)، نازدانه سه ساله حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) که تعبیر «دختران بابایی اند! » از وجود مقدس‌ او معنا گرفته، از جمله چهره‌های عاشورایی است که خردسالی‌اش مانع نشد برای ۱۴ قرن نگاه چشم‌های خیس از اشک در هر جای این عالم متوجه خرابه شام نشود و به دستان معجزه‌گرِ آن نازدانه دخیل نبندد.

وقتی دل‌ها دخیل دستان دختری سه ساله می‌شود!

قدس آنلاین- عاشورا و دامنه اثرگذاریِ تاریخی آن وامدار شخصیت هایی است که هر یک دنیایی از معرفت را در ظرف وجودی شان جای داده‌اند، شخصیت هایی که عظمت روح شان به سن و جنسیت محدود نشده، بلکه معرفت و بصیرت آن‌ها حتی در خردسالی چنان کرده که برای قرن ها، دست توسل عالمیان به سویشان دراز باشد.

حضرت رقیه(سلام الله علیها)، نازدانه سه ساله حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) که تعبیر «دختران بابایی اند! » از وجود مقدس‌ او معنا گرفته، از جمله چهره‌های عاشورایی است که خردسالی‌اش  مانع نشد برای ۱۴ قرن نگاه چشم‌های خیس از اشک در هر جای این عالم متوجه خرابه شام نشود و به دستان معجزه‌گرِ آن نازدانه دخیل نبندد.

اصلاً همین وجود مقدس در کنار عمه بزرگوارش حضرت زینب(سلام الله علیها) امروز فوج فوج مدافعان حرم را به سوریه کشانده تا مانع آن شوند که ماجرای خرابه شام دوباره تکرار شود... ماجرایی که قرن هاست جگر تاریخ را سوزانده و اشک چشمانش را به خون کشانده است.    

اگرچه هنوز هم یزیدیان زمان می‌کوشند صدای ناله و گریه این نازدانه به گوش مردم نرسد و خواب خرگوشی شان را بر هم نزند؛ اما عشق، ارادت و توسّلات مردم از هر قشر و گروه به این کودک و اعجازهای دستان کوچکش نشان می‌دهد آن‌ها، آب در هاون می‌کوبند.

آن‌ها که دختر دارند بهتر غم حضرت رقیه(علیهاسلام) را درک می‌کنند

سید مرتضی آقایی، کارمند بانک و دارای دختری دوساله به نام «رقیه» با اشاره به ارادت و محبت خاصی که به حضرت رقیه(سلام الله علیها) دارد، می‌گوید: پیش از آنکه شخصاً فرزند دختر داشته باشم اگرچه در محرم حسینی و در عزاداری‌ها برای مصائب حضرت رقیه(سلام الله علیها) می‌گریستم، اما راستش عمق وابستگی دختر و پدر به یکدیگر را درک نمی‌کردم، اما اکنون که دخترم حتی برای رفتن من به سرِ کار گریه می‌کند، عمق روضه‌های حضرت رقیه(سلام الله علیها) را خوب می‌فهمم و غمم صدچندان می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: از طرفی هم دلم می‌خواهد که دخترم حسینی و رقیه وار تربیت شود و برای همین به شخص حضرت رقیه(سلام الله علیها) هم متوسل می‌شوم تا در فضای امروز جامعه که بسیاری از ارزش‌ها از بین رفته، خودشان دختران ما را حفظ و حسینی بار بیاورند.

آقایی درباره دلیل برگزیدن «رقیه» برای نامگذاری دخترش تصریح می‌کند: اگر بخواهیم فرهنگی زنده باشد و شخصیت‌ها در تاریخ و جامعه اثرگذار باشند، نباید بگذاریم یاد و خاطره شان کمرنگ شود و انتخاب اسمِ شخصیت‌های بزرگ برای فرزندانمان به این امر کمک می‌کند؛ من تصور می‌کنم انتخاب اسمی مثل رقیه برای دخترانمان هم به عمر و زندگی شان برکت می‌دهد، هم سبب می‌شود صاحبان بزرگ این اسامی از یاد نروند؛ از طرفی شخصاً فکر می‌کنم اسم می‌تواند به زندگی و سرنوشت انسان جهت دهد؛ برای مثال نام «رقیه» می‌تواند به دختران ما در داشتن حیای زهرایی و سبک زندگی زینبی کمک کند.

جلسات متبرک به نام نازدانه کربلا شور دیگری دارد

زهرا برازنده، بانوی خانه دار و از متولیان برگزاری جلسات روضه خانگی ویژه بانوان هم با بیان اینکه جلسات متبرک به نام مطهر حضرت رقیه(سلام الله علیها) یُمن و برکتی خاص دارد، می‌گوید: بی تردید خواهران سوز و جانگدازی این روضه را بهتر درک می‌کنند و می‌دانند غم برای یک کودک چقدر باید عظیم باشد که به مرگ او بینجامد. از این رو اینکه بر حضرت رقیه(سلام الله علیها) در خرابه شام و با دیدن سر مبارک پدر چه گذشت، هر قلبی را به درد می‌آورد و سوز مجالس روضه محرم را بیشتر می‌کند.

وی با بیان اینکه در جلسات هفتگی که با حضور بانوان دارند بعضاً سفره‌های نذریِ متبرک به نام حضرت رقیه(سلام الله علیها) توسط بانوان گسترده می‌شود، تصریح می‌کند: معمولاً روزهایی که جلسه متبرک به نام حضرت رقیه(سلام الله علیها) است، شور و حال بیشتری دارد و استقبال بیشتری می‌شود و بانوان برای گره گشایی مشکلاتشان به دستان کوچک حضرت رقیه(سلام الله علیها) متوسل می‌شوند.

برازنده ادامه می‌دهد: نذوراتی که بانوان برای مجالس حضرت رقیه(سلام الله علیها) می‌آورند هم در نوع خود جالب است، چون بیشتر نذر اسباب بازی و خوراکی و همچنین لباس‌های موردعلاقه کودکان است که همین سبب شده کودکان هم به مجالس ایشان علاقه و انس خاص داشته باشند و با حضرت رقیه(سلام الله علیها) آشنا و با اشتیاق در جلسات روضه حسینی حاضر شوند.

وقتی اسباب بازی فروشی‌ها عزادار می‌شوند!

اما... عشق و ارادت به نازدانه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه دیده شده در سالروز شهادت ایشان بسیاری از شیرینی فروشی‌ها از فروش کیک تولد و جشن خودداری می‌کنند و حتی، برخی اسباب بازی فروشی‌ها این روز را تعطیل کرده و کار نمی‌کنند!

شاید برای آن‌ها که اعجاز دست‌های کوچک حضرت رقیه(سلام الله علیها) را ندیده‌اند چنین رفتاری آن هم پس از گذشت چهارده قرن تعجب آور باشد و نتوانند فلسفه‌اش را درک کنند، اما شیعه و فراتر از آن پیروان دیگر ادیان و مذاهبی که در ایران با ارادت و توسل به حضرت رقیه(سلام الله علیها)، نظر عنایت پدرشان حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) را بر سرِ خود و زندگی شان حس کرده‌اند، می‌دانند به دست آوردن دلِ دختر، کلید ورود به ساحت لطف و کرامت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) است.

محسن اربابی از همان اسباب بازی فروش هایی است که در سالروز شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها) به قول معروف دست و دلش به کار نمی‌رود و چند سالی است تصمیم گرفته این روز را تعطیل کند و در خانه بماند یا در مجالس روضه شرکت کند؛ از نظر او اگرچه شادی کودکان اساس کار اوست و همین شادی به کارش برکت و لطف می‌دهد، اما سالروز شهادت دختری که به جای دست نوازش پدر با سرِ بریده او روبه رو شد، دیگر تلاش برای شاد کردن دل کودکان معنایی ندارد. اصلاً بهتر است کودکان از همین خردسالی این را بدانند و با حضرت رقیه(سلام الله علیها) دوست و مأنوس و در ماتمش عزادار شوند.

وی متأسف است که چرا بچه‌های ما به جای این همه عروسک‌های باربی و طرح‌های کارتونی غربی، با قهرمان هایی مانند حضرت رقیه(سلام الله علیها)، حضرت عبدالله بن حسن(علیه السلام) و دیگر کودکان کربلا آشنا نیستند و به جای آن حضرات، مشتی عروسک و شخصیت ذهنی و کارتونی را قهرمان و الگوی خود کرده‌اند.

ماجرای جالب توسل ویژه اهل سنت سوریه به حضرت رقیه(علیهاسلام)

جالب آنکه عشق و ارادت به حضرت رقیه(سلام الله علیها) فقط مختص شیعیان نیست، بلکه اهل سنت و پیروان دیگر ادیان و مذاهب هم به ایشان ارادتی ویژه دارند. آیت الله قرهی، استاد اخلاق در این باره خاطره‌ای جالب بیان می‌کرد که ذکرش خالی از لطف نیست.

به گفته وی، وجود حضرت رقیه(سلام‌الله‌علیها) اثبات شده است، ضمن آنکه از نظر تاریخی نذرکنندگان به وجود ایشان به حاجاتشان رسیده‌اند و متوسّلان به ایشان حاجت گرفته‌اند؛ شخصاً یک ماه در سوریه اقامت داشتم و صبح‌های زود، که به زیارت آن حضرت می‌رفتم، می‌دیدم اهل سنت بچه‌هایشان را در روز هفتم ولادت می‌آوردند و بند قنداق آن‌ها را به ضریح حضرت رقیه(سلام الله علیها) می‌بستند! وقتی علت را جویا شدم، پاسخ دادند ما بچه دار نمی‌شدیم و نذر دختر حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) کردیم و خدا به ما فرزند عطا کرد.

همه این ارادت‌ها از یک حقیقت محض حکایت دارد، اینکه می‌شود در عین کودکی و خردسالی تا قیام قیامت ملجأ و پناه بی پناهان و دلشکستگان بود، می‌توان دخترکی سه ساله بود و بسیار مردتر از خیلی‌ها پشت امام زمان ایستاد و غصه و غمش را خورد و از این غم، دق کرد!

همین غمخواری است که مقامی به نازدانه سیدالشهدا(علیه السلام) بخشیده که یک لبخندش پیش پدر، سبب گشایش گره‌های زندگی هامان می‌شود، همان طور که مجوز رفتن به کرب و بلایی که قبله قلب‌های همه ماست هم با دستان حضرت رقیه(سلام الله علیها) صادر می‌شود: «گر دخـترکی پیـش پـدر ناز کند/ گره کرب و بلای همه را باز کند».

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.