قدس آنلاین- جمعه عصر، در برگشت از سفری کوتاه، ویدیوی قبل از خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی را میبینم و بهت زده میشوم. به هم میریزم و پرسشهای بسیاری در ذهنم شکل میگیرد.
شنبه چند بار دیگر هم فیلم را نگاه میکنم. انگار قرار است با دیدن فیلم به جواب پرسشهایم برسم که نمیرسم. فیلم خیلی زود گروه به گروه در تلگرام میچرخد و خیلیها آن را میبینند و بعضیها معتقدند که پخش این فیلم میتواند تلنگری باشد برای خانوادهها و بر همین اساس آن را منتشر میکنند، اما همزمان نقل قولی پخش میشود از دکتر غلامرضا خیرآبادی، روان پزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان؛ در این نقل قول خواسته شده است از انتشار و ارسال ویدیوی مربوط به لحظات قبل از خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی به سایر گروهها جداً خود داری شود. در تماسی با دکتر خیرآبادی گفتوگویی در این باره شکل میگیرد که در ادامه میخوانید.
* با این پرسش شروع کنیم که چرا خواستهاید ویدیوی این خودکشی پخش نشود؟
** دلیل این امر این بود که این ویدیو ظرفیت تقلید شدن از سوی سایر نوجوانان و بروز یک همه گیری (اپیدمی) اقدام به خودکشی را دارد.
* دلیل این امر چیست که نوجوانان ما ممکن است از این اتفاق الگوبرداری و آن را تکرار کنند؟
** موضوع دو وجه دارد؛ اول اینکه یک توصیه کلی است که بر گرفته از تجربیات و اتفافات قبلی است که در دنیا رخ داده است و درباره خودکشیهایی که ویژه هستند و شکل خاصی توصیه علمی داریم. مثلاً یک نفر خودکشی میکند و در محل خودکشی نوشتهای از او به دست میآید که با آن خواسته است، جمعی را تهییج کند که البته این میتواند به شکل اعتراض مدنی یا سیاسی و یا هر نوع دیگری باشد. در این نوع خودکشیها فردی که خودکشی کرده از خودش یک چهره قهرمانانه بروز میدهد و این باعث میشود، دیگرانی هم پیدا شوند به دلایلی از جمله آسیب پذیر بودن و زمینه دار بودن، این شیوه را تقلید کنند. برای همین توصیه میشود، اخبار خودکشیها به شیوههای خاص تا جایی که ممکن است، منتشر نشود تا الگوبرداری هم نشود.
* و در مورد این دو دختر نوجوان چطور؟
** در مورد این دو دختر و این ویدیوی خاص، حرفهای این دو نوجوان و دلایل خودکشی و در نهایت خودکشی آنها یک پدیده خاص است. خودکشی در منابع علمی اتفاقی است که از فردی سر میزند که مشکلات حادی دارد، افسردگی شدید دارد و به قول معروف به ته خط رسیده است و خودکشی را بهترین راه حل میداند، اما در این ویدیو این صحبتها نیست. چیزهایی که مطرح میشود به جهتی خیلی ساده و پیش پا افتاده است و شاید ما درک نمیکنیم که این موارد برای این نسل پیش پا افتاده و ساده نیست. در این ویدیو چیزهای روزمره و جاری زندگی دیده میشود و از طرفی دو دختر را میبینیم که قهرمانانه به استقبال مرگ میروند، اما برای این دو دختر حتماً ساده نبوده است که خواستهاند برای این مسائل به زندگی خودشان پایان بدهند. این میتواند از طرف نوجوانان الگوبرداری بشود چون شمار بسیار زیادی از نوجوانان ما درگیر همین مسائلی هستند که این دو نوجوان درگیر آن هستند و میتوانند با دیدن این ویدیو راهحل این دو هم سن و سال خودشان را، راهحل قهرمانانهای تعبیر و آن را تقلید کنند.
* برخی معتقدند، دیدن این ویدیو و یا ویدیوهای مشابه میتواند، تلنگری باشد برای خانوادهها که بیشتر حواسشان به نوجوانان باشد. نظر شما چیست؟
** حواسشان به چه چیزی باشد و در این ویدیو چه چیزی از طرف خانواده مورد غفلت قرار گرفته است؟
* وقتی مثلاً یکی از دختران میگوید، ما را کم حرص ندادین و یا دخترها از دوست پسرهایشان حرف میزنند، شاید خانواده آنها اصلاً از دوست پسر داشتن آنها خبری نداشتهاند و حواسشان بیشتر جمع باشد...
** حواسشان جمع چه چیزی باشد؟
* این میتواند، پرسش بعدی باشد که اگر قرار است، هوای بچهها و نوجوانان را داشته باشیم، شکل این ماجرا باید چگونه باشد و مراقبت از نوجوانان یعنی چه؟
** آفرین! ذهنیت ما در این بخش دچار اشکال است. مثلاً خانواده میگوید، دختر و پسر نباید دوست جنس مخالف داشته باشند. در صورتی که این امکان پذیر نیست؛ آن هم با ارتباطاتی که در فضای مجازی و حتی در عالم واقع وجود دارد. خب حالا باید ببینیم، رویکرد بعدی ما چه باید باشد و باز پذیرفتن این امر یک تابوی فرهنگی و اعتقادی است و چالشهای جدی دیگری در این داستان وجود دارد چون اینها براحتی قابل طرح و باز کردن نیست؛ بنابراین با یک پیام کلی که مراقب نوجوانان باشید، کار را خراب کردهایم به جای اینکه آن را درست کنیم. فراموش نکنیم آن کسانی که در این ویدئو بیشتر از همه تحت تأثیر قرار میگیرند، هم نسلان این دو نوجوان هستند. چون در این ویدئو پیام اصلی برای نوجوانان است نه بزرگترها.
* اشارهای به نقش همسالان داشتید؛ به نظر میرسد، این نقش خیلی پر رنگتر از آن چیزی است که ما درباره آن فکر میکنیم؟
** در دوره نوجوانی که دوره هویتیابی است، فشار همسالان پدیدهای جدی است. وقتی یک نوجوان عضو یک مجموعه در مدرسه و یا در دنیای مجازی میشود، بشدت تحت تأثیر فرهنگ آن مجموعه قرار میگیرد و تلاش میکند که محبوب آن جمع باشد بنابراین بشدت سعی میکند، تابع مقررات و الگوهای رفتاری جمع باشد بهرغم اینکه ممکن است، چیزهایی که نصیب او میشود با ارزشهای ذهنی خودش و با ارزشهای خانوادگی او همسان نباشد، ولی فشار همتایان بیشتر است و به فرهنگ آنها بیشتر بها میدهد از این جهت در آموزش و پرورش باید رویکرد ویژهای به این بحث وجود داشته باشد.
* به عنوان آخرین پرسش، برخی معتقدند، نسل دهه ۸۰ دچار بحرانهایی است؛ به نظر شما این نظر درست است یا ما در هر نسلی بحرانهایی را شاهدیم، اما در این نسل فناوری و فضای مجازی کمک کرده است که این بحرانها دیده شود؟
** بحران نوجوانی همیشه در طول تاریخ بوده است. اما بتازگی وجود فناوریهای جدید و دسترسی به فرهنگ جوامع دیگر باعث تأثیر بیشتر بر زندگی نوجوانان شده است. این باعث میشود، فاصله نگرشی، فرهنگی، نگاه به دنیا و... در نوجوانان دهه ۸۰ با پدر و مادر و جامعه خود بیشتر و بیشتر شود. همیشه این تفاوت بوده است، اما در حال حاضر این شکاف بیشتر شده است و جاهایی از آن ممکن است برای نسلهای قبلی غیرقابل درک باشد و این باعث شده است، مشکلات نوجوانان دهه ۸۰ حادتر بشود و بحران هویتی آنها بیشتر بشود.
نظر شما