قدس آنلاین- تا همین چندسال پیش مصاحبه هر هنرمند تئاتری را که میخواندی، مهمترین مشکلی که به آن اشاره میشد کمبود سالن و اجرا و نبود امکان اجرای تئاتر در تالارهای نمایش بود. سالنهای تئاتر در تهران به چند تالار محدود میشد. امکان اجرای نمایش برای همه متقاضیان فراهم نبود و گروهها باید برای اجرای آثارشان مدتها در نوبت و انتظار میماندند.
این معضل، امروز اگرچه کاملاً حل نشده است، اما دستکم تفاوت بسیار زیادی با سالهای گذشته و محدودیتهای چشمگیر امکانات اجرایی دارد. سیوچند سالن خصوصی و نیمهخصوصی تئاتر در تهران تأسیس شده است و بیشتر این سالنها در بهترین نقاط شهر تهران فعالیت دارند و شرایط اجرا برای هنرمند و امکان دسترسی آسان و مطلوب به تالارهای نمایش برای مخاطب تا اندازه قابلقبولی فراهم شده است.
گروهها میتوانند در طول سال دو یا حتی بیشتر از دو تولید تئاتری داشته باشند و برخی آثار امکان اجرای مناسب در سالنهای مختلف را نیز برای خود فراهم میبینند.
پیش از این چهار تالار تئاترشهر و تالار وحدت و کمی آنسوتر سنگلج و هنر شش، هفت سالن نمایش دولتی بودند که هنرمندان معدودی میتوانستند در این تالارها نمایش اجرا کنند؛ یعنی اگر بهطور مفید در هریک از این ۷ سالن در طول سال امکان اجرای یازده نمایش وجود میداشت، نهایتاً حدود هفتاد اجرای نمایشی در طول سال امکان اجرای عمومی پیدا میکردند. این آمار و ارقام امروز تقریباً بیش از ده برابر شده است و حالا در هر ماه بهاندازه یکسال پیش از این، تئاتر تولید و اجرا میشود.
با تمرکز مدیریت دولتی بر حمایت از خصوصیسازی تئاتر، با همه دشواریها و در مدتزمانی بسیار کوتاه، امکانات برای اجرا حدود ده برابر افزایش پیدا کرده است.
از سوی دیگر یکی از مهمترین گلایهها در مورد سازوکار حمایت در گذشته این بود که کمک دولتی با نسبتهای متفاوت مالی صرف حمایت از همان حدود شصت، هفتاد نمایشی میشد که در طول سال موفق به اجرا در تالارهای محدود دولتی میشدند. این نمایشها تحت هر شرایطی پس از تأیید و اجرا در تالارهای نمایش مورد حمایت قرار میگرفتند و با هر کیفیت و رتبه کیفی، حمایتشان را دریافت میکردند.
از سوی دیگر برای خیلی از گروههای نمایشی هیچ اهمیتی هم نداشت که تئاترش برای یک تماشاگر اجرا شود یا صد تماشاگر! حمایت بیچونوچرای دولتی میتوانست هنرمند و گروههای نمایشی را خودخواه و بدون هیچ تعهدی نسبت به تماشاگر عادت دهد. اما همین بودجه مدیریت دولتی که بخشی از آن صرف حمایت از راهاندازی و تأسیس تالارهای خصوصی و نیمهخصوصی شده است، در حوزه حمایت از تولید آثار هم بهنوعی دیگر گسترش پیدا کرده است. درواقع امروز مدیریت دولتی اگرچه از میزان و مبلغ حمایت دولتی کاسته، اما شرایطی را فراهم نموده تا حمایت مالی از گروهها، به تولیدات بسیار بیشتر و گسترهای وسیعتر از هنرمندان اختصاص پیدا کند.
درواقع به اینترتیب هنرمند دیگر اثرش را تنها برای خودش تولید نمیکند و برای حضور در عرصه تولید و رقابت سالم ناگزیر است کیفیت تولید و مخاطب را هم در نظر داشته باشد.
در این رابطه یک نظریه هم مطرح شده و آن اینکه این تعامل و نگاه به گیشه، سطح آثار را تا اندازه سلیقه مخاطب عام نزول داده است و البته من معتقدم که هنرمند و گروه نمایشی است که میبایست سطح سلیقه مخاطب را با نیازسنجی درست و کیفیت کارش ارتقا دهد! در ادامه سلسله یادداشتها در این رابطه با این موضوع به مسئله «سلبریتیها»، «کیفیت هنری تئاتر»، «تبلیغات»، «هماهنگسازی تولید با سلیقه عام» و... خواهم پرداخت و در مورد اینکه هرکدام از اینها تا چهاندازه در گستره تئاتر خصوصی و اقتصاد تئاتر تأثیرگذار هستند، پرسشهایی را مطرح خواهم کرد.
نظر شما