قدس آنلاین- تفاوت نرخ باروری زنان تحصیلکرده و شاغل کشور با بانوان خانه دار اندک است.
معاون پژوهش و فناوری مؤسسه مطالعات جمعیتی با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: در اروپا، کشورهایی که از نرخ بالای اشتغال و مشارکت اقتصادی زنان برخوردارند باروری بالاتری را تجربه میکنند این درحالی است که در کشورهای جنوب اروپا ضمن آنکه نرخ اشتغال زنان پایین است از نرخ باروری کمتری برخوردارند. از این رو، عدم استفاده از قابلیتهای این گروه و کمبود فرصتهای شغلی برای زنان تحصیلکرده در کنار نبود سیاستها و برنامههای حمایتی خانواده محور میتواند منجر به کاهش باروری شود.
دکتر رسول صادقی، همچنین گفت: تحولات گسترده در نقشهای زنان موجب شده تا حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی افزایش یابد و با افزایش استقلال در جنبههای مختلف زندگی آنان از موقعیت و پایگاهی بالاتر نسبت به دهههای قبل برخوردار شوند. این مسئله زمینه تغییرات محسوس در کنشهای باروری همانند رفتار، تمایلات و ایدهآلهای باروری زنان را فراهم ساخته است. زیرا، باروری به طور تفکیک ناپذیری با نقشهای زنان در خانواده و جامعه مرتبط است. افزایشها در تحصیلات و مشارکت زنان در نیروی کار، موقعیت زنان را بهبود میبخشد و فرصتهای زنان را برای کنترل منابعشان و همین طور تصمیم گیری درباره نتایج جمعیتشناختی مانند باروری افزایش میدهد. از همین رو تحصیلات نقش مهمّی در بسیاری از نظریههای گذار باروری دارد. چنانکه تحصیلات یک شاخص مستقیم و قدرتمند از موقعیت زنان است. بنابراین، تمایل قوی برای ادامه تحصیل دختران میتواند بر وضعیت و موقعیت زنان در زندگی زناشویی و در نتیجه باروری پایینتر آنها تأثیر بگذارد. تحصیلات زنان موجب میشود آنها در محیطهای خانوادگی با قشربندی سنتی جنسیتی و حتی در نوع متعادل تر آن، دارای قدرت و استقلال بیشتری باشند و این قدرت به آنها توانایی و کنترل بیشتر بر جنبههای زندگی و امکان بیان نظرها و ایده هایشان را در مورد موضوعاتی میدهد که خود و خانوادهاش را متأثر میسازد. از سوی دیگر، تحصیلات، زنان را در معرض شبکههای اطلاعاتی جدید فراتر از خانواده و محیط محلّی قرار داده، که میتواند نگرش سنتی آنها را تغییر دهد و آنها را قادر سازد تا عقاید جدید را براحتی بپذیرند.
دکتر صادقی درباره تأثیر افزایش سن ازدواج بر نرخ باروری نیز گفت: زمان ازدواج به دلیل ارتباط با روند باروری، به صورت گستردهای مورد توجه مطالعاتی جمعیتشناسان واقع شده است. زیرا سن ازدواج تعداد سال هایی را که یک زن در معرض احتمال به دنیا آوردن فرزند است، تحت تأثیر قرار میدهد. چنانکه زنانی که زود ازدواج میکنند نسبت به آنهایی که دیرتر ازدواج میکنند، فرزندان بیشتری خواهند داشت. همچنین سن ازدواج، طول نسلهای بعدی را تحت تأثیر قرار میدهد. ازدواجهای زودرس میتوانند با کوتاه کردن طول نسل، میزان موالید را به طور قابل ملاحظهای افزایش دهند.
در سالهای اخیر نیز سن ازدواج افزایش یافته و با تأخیر ازدواجها در سنین بالاتر اتفاق میافتد. به طوری که ۴۰ درصد پسران و ۲۶ درصد دختران تا ۳۰ سالگی ازدواج نکردهاند. در برخی استانها که با چالش بیکاری مواجهند این نسبت به حدود ۶۰ درصد برای پسران و ۴۰ درصد برای دختران رسیده است. همچنین پژوهشها حکایت از آن دارد که تأثیر افزایش سن ازدواج در ایران بر کاهش باروری در دهه ۱۳۸۰ حدود ۳۵ درصد بوده است. بنابراین، افزایش نسبتهای تجرد و به تأخیر انداختن سن ازدواج یکی از عوامل مهم در کاهش باروری در ایران بوده است.
نظر شما