تحولات لبنان و فلسطین

علاوه بر آزادی حمل سلاح، چند عامل دیگر در جامعه آمریکا وجود دارند که به وقوع خشونت‌های مسلحانه و تیراندازی‌های مرگبار در این کشور منجر می‌شوند.

چهار ویروسی که خشونت در آمریکا را به مرز جنون می‌رساند

به گزارش قدس آنلاین، بررسی آمارهای رسمی نشان می‌دهد که از ابتدای سال ۲۰۱۳ سال تاکنون (کمی بیش از ۵ سال پیش)، در کشور آمریکا مجموعا ۱۶۲۴ مورد کشتار جمعی در تیراندازی‌ با سلاح رخ داده است. در این تیراندازی‌ها، تاکنون ۱۸۷۵ تن کشته شده‌اند و ۶۸۴۸ نفر نیز مجروح شده‌اند.

بررسی جزئی‌تر آمارها طبق داده‌های گان‌وایولنس‌آرکایو نیز نشان می‌دهد از ابتدای سال ۲۰۱۸ تاکنون (۴۸ روز اخیر) ۳۲ مورد تیراندازی با تلفات انبوه در نقاط مختلف این کشور رخ داده است که طی آن ۵۹ تن جان باخته و ۱۳۲ نفر زخمی شده‌اند.

در حالی که کمتر از دو ماه از آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی می‌گذرد، تیراندازی چهارشنبه شب در محوطه دبیرستان «مارجی استونمن داگلاس» که ۱۷ کشته بر جا گذاشت، هجدهمین تیراندازی بود که در مدارس آمریکا اتفاق افتاد. طرح زیر این موضوع را نشان می‌دهد. 

مطابق آمارهایی که وبگاه «ووکس» فراهم کرده آمریکا از حیث فراوانی وقوع خشونت و قتل با اسلحه کشوری بی‌نظیر در دنیا قلمداد می‌شود. نرخ وقوع قتل با اسلحه در آمریکا با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست و این رقم برای آمریکا ۶ برابر بیشتر از کانادا و ۱۶ برابر بیشتر از آلمان است. 

در آمار دیگری که وبگاه علمی «لایو ساینس» آگوست سال ۲۰۱۶ منتشر کرده، در حالی که جمعیت آمریکا کمتر از ۵ درصد از کل جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهد، ۳۱ درصد کل عاملان حمله در تیراندازی‌های جمعی در این کشور زندگی می‌کنند. 

هنگام وقوع تیراندازی‌هایی نظیر فلوریدا بحث پیرامون ریشه‌های شیوع این حوادث مرگبار بار دیگر داغ می‌شود. در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به مهم‌ترین دلایلی که تا کنون به عنوان دلایل این موضوع مطرح شده‌اند. 

۱- آزادی حمل سلاح

آزادی حمل سلاح، معمولاً هنگام وقوع تیراندازی‌های مرگبار در آمریکا به عنوان اصلی‌ترین دلیل مطرح می‌شود که البته ریشه‌هایی قدرتمند هم در واقعیت دارند.طبق آمارهای روزنامه گاردین،  شهروندان آمریکا ۴.۴ از شهروندان کل دنیا را تشکیل می‌دهند، اما مالکیت ۴۲ درصد از کل سلاح‌های غیرنظامی دنیا را در اختیار دارند.

آنچه همبستگی دو عامل حمل سلاح-تیراندازی‌های مرگبار را تقویت می‌کند، آمارهای دیگری است که نشان می‌دهند در کشورهای دیگر با قوانین سخت‌گیرانه‌تر برای حمل سلاح، آمارهای کشتارهای جمعی با سلاح کمتر است. به علاوه، آن دسته از ایالت‌های آمریکا با قوانین سهل‌تر در این زمینه، آمارهای بدتری در زمینه کشتارهای مرتبط با سلاح دارند. 

آزادی حمل سلاح، اما، با آنکه جزو عوامل مهم در وقوع تیراندازی‌های مرگبار به شمار می‌رود، تنها عامل آن نیست. چنانکه «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا بعد از تیراندازی مدرسه «سندی‌هوک» در سال ۲۰۱۳ (که در جریان آن یک جوان ۲۰ ساله ابتدا مادرش و سپس ۲۰ کودک یک دبستان را به گلوله بست) گفت، در بحث پیرامون ریشه‌های حوادثی از این دست نباید نقش فرهنگی که سلاح را شکوهمند و قاتل را قهرمان معرفی می‌کند از نظر انداخت. 

به علاوه، با بررسی فهرست تیراندازی‌ها در مدارس آمریکا مورد بررسی قرار می‌گیرند متوجه می‌شویم که بین دهه‌های ۱۷۶۰ تا ۱۹۷۰، به استثنای چند مورد، اکثر این تیراندازی‌ها در ادامه یک فعالیت مجرمانه دیگر صورت گرفته‌اند و تنها بعد از دهه‌ها ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است که پدیده تیراندازی با کشتن شمار هر چه بیشتری از دانش‌آموزان پدیدار شده است. بنابراین، مسئله تنها به آزادی حمل اسلحه که از مدتها قبل وجود داشته مربوط نمی‌شود و تیراندازی‌های مشابه فلوریدا، پدیده‌هایی کاملاً مدرن هستند. 

۲- شکوهمندسازی خشونت

آمریکا، بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده سرگرمی‌های خشونت‌بار در جهان به شمار می‌رود. محصولات فرهنگی آمریکا از فیلم‌های هالیوود گرفته تا بازی‌های ویدئویی این کشور تماشای قساوت یک انسان یا گروهی از انسان‌ها علیه گروهی دیگر را تا سرحد ابزار سرگرمی انسان‌ها، کاهش می‌دهند. تلاش برای تحریک هیجانات مخاطبان با نمایش آشکار خشونت به ابزار اصلی رسانه‌های گروهی برای تزریق نگرش‌های خاص به مخاطبان، بدون دادن اجازه تفکر نقادانه به آنها تبدیل شده است.  در جامعه آمریکا، توسل به خشونت و اسلحه برای حل تعارضات و مسائل، به ساده‌ترین الگویی تبدیل شده که رسانه‌های جمعی آمریکا خواسته یا ناخواسته به کودکان و نسل‌های جوان‌تر معرفی می‌کنند.   

۳- فرهنگ فردگرایانه

از طرف دیگر، فرهنگ بیش از حد فردگرایانه آمریکا باعث شده شمار روزافزونی از مردم جامعه این کشور، خودشان را در گردابی از فلاکت‌هایی گرفتار ببینند که مسئولیت آنها در نهایت روی دوش کسی غیر از خود فرد آوار نمی‌شود. 

شمار بسیار زیادی از آمریکایی‌ها امروزه با پذیرفتن منطق افراطی مسئولیت فردی، خودشان را مقصر بیکاری، آوارگی و انزوای خودشان می‌بینند و در نهایت، وضع فلاکت‌بار خودشان را نوعی شکست شخصی می‌بینند و بنابراین، آمادگی ابتلا به افسردگی وجودی و خشونت جمعی را دارند.

محققان مسائل اجتماعی می‌گویند در ایالات متحده آمریکا بسیاری از افراد با این فرض تربیت می‌شوند که به درجات بالای موفقیت خواهند رسید و 'رویای آمریکایی' را محقق خواهند کرد. در چنین جامعه‌ای افرادی که در دست‌یابی به اهدافشان ناکام بمانند یا سابقه تعاملات منفی با همتایان، همکاران یا روسای خود داشته باشند فشار روانی بالایی را متحمل خواهند شد.

اگر به جمع این عوامل افسردگی، اسکیزوفرنی، پارانویا، خودشیفتگی و سایر بیماری‌های روانی که در آمریکا آمار بالایی دارند هم اضافه کنیم، می‌توان درک کرد که چرا شمار افرادی که در آمریکا اقدام به تیراندازی با تلفات انبوه می‌کنند تا این حد بالا و غیرمتناسب [با کشورهای دیگر] است.

 در کشورهای دیگر نیز ممکن است نسبت مشابهی از افراد با مشکلات یکسانی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما افراد آن کشورها کمتر احتمال دارد که به هذیان عظمت شایع در میان مجرمان آمریکایی مبتلا باشند، ضمن اینکه آنها احتمالاً دشوارتر از یک فرد آمریکایی سلاح گیر خواهند آورد.

۴- تبلیغ استثنایی بودن آمریکا 

استثنایی بودن آمریکا و اینکه این کشور صاحب امتیازی ویژه است موضوعی است که دائماً در گفتار سیاستمداران و تصمیم‌سازان آمریکا و همچنین در رسانه‌های این کشور ترویج و تبلیغ می‌شود.

 به عنوان مثال، «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۳ درباره سوریه گفت: «آمریکا پلیس جهان است. اتفاقات وحشتناکی در دنیا رخ می‌دهند و این فراتر از توان ما است که هر نادرستی را درست کنیم. اما، وقتی که ما می‌توانیم با اندکی تلاش و خطر جلوی کشته شدن کودکان با گازهای شیمیایی را بگیریم، بایستی دست به اقدام بزنیم. این چیزی است که ما را متفاوت می‌کند. این چیزی است که ما را استثنایی می‌کند.»  

تبلیغ روح مصرف‌گرایی و ترویج این ایده که شهروندان هوس‌ها و نیازهای خودشان را مقدم بر نیازهای دیگران قرار دهند از جمله جنبه‌های مهم آموزش‌های فرهنگی آمریکا است. مقدم شمردن احساسات، هوس‌ها و نیازهای خود بر دیگران در افراطی‌ترین حالت، می‌تواند به آدم‌کشی و قتل دیگران منجر شود، چرا که خودکشی جلوه افراطی افسردگی و قتل دیگران جلوه افراطی خودشیفتگی است.

سیاست خارجی آمریکا یکی از عرصه‌هایی است که می‌تواند نشان دهد دستگاه ذهن شهروندان آمریکایی چگونه به سمت تکوین رفتاهای خودشیفته هدایت می‌شود.

منبع: خبرگزاری تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.