بهره وری، بیشترین استفاده از کمترین امکانات و منابع، در این راه است و اگر میخواهیم در دنیای پر رقابت امروزی، رونق اقتصادی، اجتماعی و زندگی بهتری داشته باشیم، بدون تردید باید به بهرهوری بالایی برسیم.
این درحالی است که متأسفانه طی سالهای گذشته تا کنون، کشور ما همواره در پایینترین رتبههای ردهبندی بهرهوری در بین سایر کشورهای جهان قرار داشته و به اندازهای که کلمه بهرهوری در لابهلای شعارها و سخنرانیهای مسئولان به گوش رسیده، عملکرد قابل قبولی را در این زمینه شاهد نبودهایم.
به همین مناسبت با چند نفر از کارشناسان گفتوگویی انجام دادهایم که از نظر میگذرد.
یک کارشناس مسائل اقتصادی در این باره معتقد است: ارتقای بهرهوری نیز همچون اکثر قریب به اتفاق مسائل حیاتی و اساسی دچار شعارزدگی، سیاست بازی، بیتدبیری و آمارسازی تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان کشور شده و نتیجه آنکه هرروز بیشتر از قبل از غافله پیشرفت و توسعه عقب ماندهایم و به تبع آن کیفیت زندگی مردم به پایینترین سطح ممکن نزول پیدا کرده است.
محمد حسام پور اضافه میکند: به عنوان نمونه استان خراسان رضوی، با ظرفیت و پتانسیل فراوانی که برای پیشرفت و توسعه و بهبود کیفیت زندگی مردمش دارد، اما به دلیل بیتوجهی مسئولانش به اصل بهرهوری، در خیلی از زمینهها دچار عقب ماندگی است؛ درحالی که در برخی کشورهای بیگانه، با وجود محدودیت منابع، سرمایه گذاریهای فراوانی صورت گرفته تا بهره وری در سطح ملی و محلی و حتی افراد جامعه ارتقا یافته و امروزه ما شاهد پیشرفت روزافزون این کشورها و کیفیت بالای زندگی مردم این جوامع هستیم.
وی میگوید: امروزه در خراسان رضوی مانند سایر نقاط کشور شاهد مشکلات فراوان در حوزههای جاده و ترافیک، آلودگی هوا، تولیدات صنعتی و محصولات کشاورزی، توسعه بی رویه شهرها، بحران آب، اتلاف وقت و انرژی و مهمتر از همه پیشرفت و توسعه هستیم که بدون تردید، عامل اصلی و حیاتی در این عقب ماندگی، نادیده گرفتن بهرهوری بوده است.
مدیر یکی از کارخانههای تولیدی مشهد هم میگوید: مشکلی که در این زمینه وجود دارد، درک نادرست برخی افراد از مفهوم بهرهوری و برداشتهای نادرستی است که بعضاً از بهره وری و بهبود آن میشود، به طور مثال عدهای بهرهوری را به عنوان سختتر کار کردن میدانند؛ در صورتی که معنا و مفهوم بهرهوری در ارتباط با کار کردن، چیز دیگری است و آن را میتوان به هوشیارانه و آگاهانهتر کار کردن تعبیر کرد.
ابراهیم صابر خاطرنشان میکند: براثر همین تعبیر نادرست، در خیلی از مواقع و موارد، فشار برگرده نیروی انسانی و کار وارد شد که نه تنها اهداف مورد نظر در ارتقای بهرهوری را محقق نساخته که به دلیل کاهش کیفیت تولید و استثمار قشر کارگر و کارمند و پایین آوردن کیفیت زندگی آنان، نتیجه عکس داده و صد البته از این راه سودهای کلانی به جیب افراد و سازمان هایی که داعیه ارتقای بهرهوری را داشتهاند، سرازیر شده است.
وی معتقد است که هر فرد دارای استعدادها و قابلیت هایی مثل خلاقیت، نوآوری، ابتکار، اختراع، مدیریت و ویژگیهای خاصی است که بر اثر پرورش و آموزشهای مناسب میتوان این استعدادها، قابلیتها و ظرفیتها را به مرحله ظهور رساند و موجب رشد و بهبود بهره وری نیروی انسانی شد.
این درحالی است که دستگاههای متولی دست کم در استان خراسان به این مهم نیز توجهی نداشته و در راستای کارآمدسازی افراد جامعه گام مؤثری برنداشتهاند. از سوی دیگر با غافل شدن از نیروی انسانی به عنوان اصلیترین نیروی محرکه پیشرفت و توسعه و گاه با تنگ کردن عرصه زندگی و فعالیت بر آنان، مردمی که به سختکوشی و تلاشگری شهرت داشتند و میتوانستند شاخصهای بهرهوری استان را ارتقا دهند، بتدریج از این گردونه خارج و گرفتار روزمرگی شدهاند.
به گفته یکی دیگر از کارشناسان حوزه تولید استان، وجه دیگر بهرهوری را میتوان در عملکرد دستگاههای اجرایی استان در حوزه وظایف و اختیاراتشان دید؛ تقریباً مسئولان تمامی دستگاهها در صحبتها و سخنرانیهایشان بر اهمیت اصل بهرهوری تأکید داشته و برخی از آنان هم با ارائه گزارش عملکرد و منشور کاری خود، به فهرست اقدامهای انجام شده و درحال انجام و یا برنامههای آینده سازمان متبوع خود در راستای ارتقای بهرهوری اشاره داشتهاند؛ اما جز چند مورد معدود، خروجی و چشمانداز عملکرد این سازمانها فاصله زیادی با مفهوم بهرهوری دارد.
محمد جواد غفوری تصریح میکند: به عنوان مثال یکی از سازمانهای بزرگ استان که اتفاقاً چند سال پیاپی رتبههای بالای کشوری در زمینه بهبود بهرهوری را در کشور کسب کرده، خروجی قابل قبولی در عملکردش نداشته است که این مسئله یا از پایین بودن استاندارد و معیارهای ارزیابی عملکرد و یا به سوءاستفاده از آمار و ارائه اطلاعات نادرست توسط این سازمان برمی گردد.
وی تأکید میکند: متأسفانه این موضوع کم و بیش در برخی دیگر از دستگاههای دولتی و عمومی استان نیز دیده میشود و به جرئت میتوان گفت کمتر نهادی است که در بهبود و ارتقای بهرهوری موفق بوده باشد.
به طورمثال با آنکه کشورمان و بویژه خراسان رضوی با بحران آب دست و پنجه نرم میکند و حدود 90 درصد آب در بخش کشاورزی به مصرف میرسد، هنوز نتوانستهایم در بهبود بهرهوری در این بخش با اقداماتی نظیر بهسازی جویها و کانالهای آبیاری سنتی، اصلاح الگوی کشت و فراگیر ساختن روشهای نوین آبیاری موفق عمل کنیم و در حوزه انتقال آب از سدها و منابع زیرزمینی، همچنان با معضل هدررفت 30 درصدی آب دست به گریبانیم.
به باور وی، در زمینه تولید صنعتی هم مشکلات دیرینه همچنان وجود دارد و با اتخاذ سیاستهای بدون پشتوانه کارشناسی و شاید با هدف آمارسازی، از یک طرف شاهد رشد تعداد کارگاهها و کارخانجات تولیدی در سالیان گذشته بودهایم و از سوی دیگر کاهش تولید، ورشکستگی، رکود و بیکاری، هزینههای گزافی را بر دوش کشور و ملت تحمیل کرده است.
درعین حال آنچه حائز اهمیت است اینکه توجه به بهره وری یکی از اصلیترین نیازهای امروز کشور است و تحقق این مهم نیز تنها و تنها در سایه عمل به قواعد و ضوابط تحقق بهبود بهرهوری امکان پذیر است. این مهم نه تنها با شعار و آمارسازیهای دروغین محقق نمیشود که سرانجام خروجی عملکردمان مشتمان را باز خواهد کرد و آیندگان براحتی و به درستی در باره مان قضاوت خواهند کرد.
نظر شما