به گزارش قدس آنلاین، بر خلاف تحلیلهایی که ریشه هرجومرج این روزهای بازار ارز و سکه را بیثباتی ذاتی اقتصاد ایران در دهههای اخیر قلمداد میکنند و بر خلاف صداهای «آشنایی» که میخواهند به مردم القا کنند این وضعیت نابسامان، نتیجه فشار و تحریمهای جدید آمریکاییهاست، آمار و مستندات زیادی وجود دارد که نشان میدهد با وجود همه کارشکنیها، تهدیدها و تحریمهای منحصربهفردی که در این 40 سال، ما ایرانیها با آن دستوپنجه نرم کردهایم و با وجود گل به خودیهای انبوه مدیران بیعرضه، کمعرضه و در برخی موارد فاسدی که هر یک در برههای از این چهار دهه، سرنوشت بخشی از اقتصاد این مملکت را به دست داشتهاند، باز هم روند کلی اقتصاد کاملاً مثبت، روبهجلو و قابل قبول بوده است.
سرعت بسیار بالای رشد برخی شاخصها همچون شاخص توسعه انسانی در ایران -که شاید بیشترین نزدیکی را به رشد ملموس وضعیت زندگی مردم دارد، بهبود تقریباً مستمر وضعیت ضریب جینی -بهعنوان نمادی از کاهش شکاف طبقاتی- در جامعه ایران، رشد سریع در زیرساختها و تولیدات کاربردی علمی و پیشتازی در بسیاری از عرصههای بسیار پیچیده دانش در کنار برخی سیاستهای اقتصادی قابل دفاع - همچون طرح هدفمندی یارانهها که به حذف فقر مطلق در جامعه ایرانی بسیار کمک کرد- بخش کوچکی از این پیشرفت ملموس، قابل دفاع و قابل اثبات اقتصاد کشور در این سالیان است. توجه به این واقعیت، ما را به دو نکته مهم رهنمون میکند. مقایسه واقعیتهای پیشرفت اقتصاد ایران با تصویر رسانهای و دریافتی که افکار عمومی از وضعیت دارند، نشان میدهد که خواص، رسانهها و مجامع مؤثر در ساخت تصویر اقتصاد ایران، بههیچ وجه نتوانستهاند نقش خود را در بازنمایی بخش قابل دفاع حرکت اقتصادی نظام بهدرستی انجام دهند و از این حیث دچار یک شکاف خطرناک و روزافزون بین واقعیت و تصویر ادراک شده هستیم.
مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد، عملکردها و کنشهای مخاطبین سیاستگذاریهای اقتصادی-فرهنگی، بیش از آنکه متأثر از واقعیت اجراشده این سیاستها باشد، تحت تأثیر روایتی است که مخاطبین از این سیاستها ادراک میکنند. شاید یکی از روی زمین ماندهترین جهادهای اقتصادی روزهای اخیر، تلاش در جهت نزدیک کردن روایتهای مردمی اقتصاد به واقعیتهای رخ داده شده و نیز تبیین و تحلیل ریشههای پیشرفتهای بعضاً حیرتآور کشور در برخی حوزههای اقتصادی در کنار بررسی برخی عقبگردهای آن باشد.
نکته دومی که در بررسی واقعیتهای اقتصاد ایران به چشم میخورد، دولت زدگی بسیار شدید در غالب تحلیلهای اقتصادی است، بدین معنا که همواره نقش اصلی و مؤثر در حوزه اقتصادی را به ردههای بالای حاکمیت دادهایم و بر همین مبنا نیز تصویر اقتصاد را برای مردم روایت نمودهایم، این در حالی است که نگاهی به تاریخ شفاهی پیشرفتهای علمی-اقتصادی ایران نشان میدهد که نقش عواملی چون جریانهای مردمی مؤثر، فعالان اقتصادی، ردههای میانی به پایین مدیریتهای تخصصی دولتی که اغلب فاقد نگاههای سیاسی و کاسبکارانه بودهاند، جریانهایی که از طریق کار فرهنگی و کادر سازی، مدیران متعهد و متخصصی را برای پیشرفتهای بزرگ اقتصادی تربیتکردهاند و مواردی ازایندست، بسیار نقش پررنگی در پایهگذاری پیشرفتهای حقیقی اقتصاد ایران داشته است و لزوماً تمامی این فراز و فرودها به دلیل تصمیمات رئیسجمهور، وزرا و ردههای اول در سطح اقتصاد نبوده است. توجه به این واقعیت ما را امیدوار میکند که در وضعیت غیرقابلدفاع و ناپایداری که سیاستهای برخی مدیران افتاده در چالههای بیعملی، برای اقتصاد به وجود آورده و باوجود گل به خودیهای متعدد یاران ضعیف تیم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، بازهم تقویت همین بازیگران حقیقی و غیرتمند تیم است که میتواند ما را در این نبرد سرنوشتساز به پیش ببرد.
۱۰ تیر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۸
کد خبر: 607820
خواص، رسانهها و مجامع مؤثر در ساخت تصویر اقتصاد ایران، بههیچوجه نتوانستهاند نقش خود را در بازنمایی بخش قابل دفاع حرکت اقتصادی نظام بهدرستی انجام دهند.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما