چرا امام صادق(ع) در بین اهل بیت علیهم السلام بیشتر از دیگران موفّق به نشر و ترویج علوم و معارف اسلامی شدند؟
دوره سی و چهار ساله امامت امام جعفر صادق (ع) که تا سال ۱۴۸قمری ادامه داشت با خلافت پنج خلیفه آخر اموی و دو خلیفه نخست عباسی ، یعنی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. حاشیههای انتقال قدرت بین دو خاندان اموی و عباسی ، آزادی نسبی برای فعالیت علمیآشکار را برای امام صادق (ع) فراهم ساخته بود به گونه ای که در محضر امام بحثهای علمیمنحصر به فردی در موضوعات و مسائل مختلف ایجاد شد و شاگردان و یاران به راحتی در محفل علمیحضور میجستند و از فرمایش ایشان در حوزههای چون فقه، حدیث، اعتقادات استفاده میکردند و ثمره آنان نیز گنجینه ای استثنایی از روایاتی بود که از امام صادق (ع) به یادگار ماند. ابن حجر هیثمیدر کتاب الصواعق المحرقة اذعان میکند که مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود: «َنقل النَّاس عَنهُ من الْعُلُوم مَا سَارَتْ بِهِ الرکْبَان وانتشر صیته فِی جَمِیع الْبلدَانِ»
همچنین این سخن جاحظ نیز شنیدنی است ؛ ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ، ادیب معتزلی اهل بصره و نویسنده بسیاری از تألیفهای سده سوم قمری است، از اهالی بصره است. او معترف است که دانش و فقه امام جعفر بن محمد صادق(ع) دنیا را پر کرده بود.
این گستردگی محفل علمی امام سبب شد که علوم و معارف اسلام ناب فراگیر و به سایر مناطق جهان اسلام منتقل شود؛ به گزارش نجاشی در کتاب رجال، حسن بن علی وَشّا ء در مسجد کوفه، نهصد نفر را دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند و میگفتند حدَّثنی جعفرُ بْن مُحَمَّد.
این فراگیری دانش در جهان اسلام، در ظر ف زمانی حکومت منصور دوانیقی یک استنثا است، زیرا این خلیفه به هر وسیلهای تلاش میکرد چهره علمی و معنوی امام صادق علیهالسلام را به شیوههای مختلف تخریب کند، او کوشید چهرههای دیگر را در برابر امام مطرح کند تا شکوه امام جایگاه علمیهمه افراد را تحت شعاع قرار ندهد.
علاوه بر مؤلفههای سیاسی درباره شکل گیری دانشگاه جعفری چه عوامل اجتماعی و فرهنگی درپیدایش این پدیده علمیمؤثر بوده است؟
چند عامل در پیدایش این پدیده علمی مؤثر بود؛ تلاش بی وقفه ائمه اطهار (ع) قبل از امام صادق (ع) بخصوص امام باقر (ع) که بستری را برای آمد وشد شاگردان و یاران خود با امام فراهم کردند.
رفت و آمد بزرگان غیر شیعی در محضر امام نیز عاملی در مطرح شدن شخصیت علمیامام بود. اغلب بزرگان حدیث و فقه که قرون بعد برای علمای اهل مرجعیتی پیدا کردند از ریزه خواران مکتب علمیامام صادق (ع) بودند.
مسافرتهای امام نیز عاملی برای آشنایی دیگران با فضیلتهای علمیامام بود. امام صادق(ع) در زمان حکومت سفاح و نیز حکومت منصور دوانیقی، سفرهایی را به عراق داشتند هرچند که به دلیل احضار حاکمان وقت بود. امام به کربلا، نجف، کوفه و حیره هم سفر کردند و در این سفرهای نیز علما و مردم به حضور حضرت میرسیدند. روایتی را مجلسی دربحارالانوار از محمد بن معروف هلالی نقل میکند که در سفر امام صادق(ع) به حیره، مردم به شدت از او استقبال کردهاند، بهگونهای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند. مناظرات و گفتوگوهایی میان امام صادق(ع) و متکلمان مذاهب دیگر را نیز باید یک عامل مهم در آشنایی جهان اسلام با شخصیت امام دانست و عامل مهم دیگر شاگردان وسیع و متعدد امام بود که بسیاری از آنان مروج مکتب علمیامام صادق (ع) بودند.
یکی از دستاوردهای علمیمکتب امام صادق رونق نام اسلام و مدینه در میان محافل علمی جهان بوده است. دراین رابطه چه نکاتی از تاریخ قابل تأمل است؟
مکتب علمیامام در مدینه زبانزد بود. شهرستانی صاحب کتاب معروف ملل و نحل مینویسد: «دانش و آگاهی او در فرهنگ و مذهب فوق العاده زیاد بوده چرا که او اطلاعات وسیعی در پیرامون مسائل حکمت و تمام علوم گوناگون داشت».
ازشیخ عبدالرحمن بن محمد بسطامیحنفی (858ق) نویسنده مناهج التوسل نیز این کلام نقل شده است که: «توجه علما و دانشمندان از هر گروه و مذهب و دینی که بودند برای کسب فیض علمی به در خانه امام صادق(ع) هجوم میآوردند تا جایی برای نشستن بیابند».
آنچه معروف است امام صادق علیه السلام بیش از چهارهزار نفر شاگرد تربیت کردهاند. بفرمایید آیا همه این شاگردان در رشتههای اسلامی پرورش یافتهاند یا در رشتههای تجربی هم ایشان شاگردی داشتهاند؟
مکتب امام در علوم مختلف شاگردانی را به خود اختصاص داده بود احمد امین مصر نویسنده کتاب ظهر الاسلام مدعی است در مجالس درس امام صادق تنها کسانی که بعدها مذاهب فقهی را تأسیس کردند، شرکت نمیکردند، بلکه فلاسفه و طلاب حکمت و افراد گوناگون از ادیان دیگر مثل: مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان و... به گرد دریای مواج و پرتلاطم آن حضرت حاضر میشدند و علومیمانند: فیزیک و شیمی و ستاره شناسی و طب و ... را از حضرت میآموختند و از سرچشمه زلال الهی خود را سیراب میکردند. این سخن یک متفکر سنی مذهب و مشهور است ؛البته در متون شیعی نیز نمونههای متعددی از گستردگی مکتب امام گزارش شده است
تعداد شاگردان امام پدیده شکوهمندی است. شیخ طوسی در کتاب «رجال» خود مدعی است که امام چهار هزار نفر یار و شاگرد داشته است. شهید اول در «ذِکْری» مدعی است از رجال معروف امام جعفر صادق که معروفند چهار هزار مرد از اهل عراق و حجاز و خراسان و شام هستند.
حوزهها و دانشگاههای کشور ما باید چه پیامیاز مکتب علمیامام دریافت کنند؟
عزت و قدرت و شکوه هر ملتی بر دانش او متکی است و هر کشوری با تکیه بر پیشرفت علمیو تمدنی خود میتواند به خود ببالد و رفاه و پیشرفت را به ملت خود ارمغان آورد. در این زمینه حوزه و دانشگاه میتوانند با الهام از مکتب جعفری، دانش و علم کشور را مهندسی کنند.
امام(ع) به اهل علم این توصیه را دارند که« دانش را بجویید و همراه آن با بردباری و وقار خود را بیارایید و برای کسی که دانش به او میآموزید فروتن باشید و هم برای کسی که از او دانش فرا میگیرید، و عالم ستمگر نباشید که باطل حق شما را هم از میان ببرد».
امام صادق (ع) به فراگیری سطحی علوم هشدار میدهند و بر تأمل بیشتر و درنگ گسترده تر در دانش تاکید دارند و میفرمایند : کثرة النّظر فی العلم یفتح العقل؛زیادی نظر و تأمل در علم و دانش سبب باز شدن عقل است. این سخن زیبای امام صادق (ع) نیز تصویر زیبایی از اضلاع یک جامعه نمونه و مدینه فاضله را ارائه میکند:«لا یستغنی اهل کلّ بلد عن ثلثة یفزع الیه فی امر دنیاهم و آخرتهم فانّ عدموا ذلک کانوا همجا: فقیه عالم ورع، و امیر خیّر مطاع، و طبیب بصیر ثقة؛ اهالی هیچ کشور و شهری از سه طبقه، در راه تأمین امور دنیا و دین خود بی نیاز نیستند، هر جا که مردم، فاقد این سه طبقه باشند زندگی آنان زندگی وحشی و حیوانی است: اول فقیهی که دارای علم و تقوی باشد، دوم زمامداری که خیرخواه و فرمانروا باشد، سوم طبیبی که در کار خود بصیر و مورد اعتماد مردم باشد».
این حدیث امام صادق (ع) پایههای و ارکان تمدنی را به تصویر میکشد که برای همه اهل دانش و قدرت رهنمون بخش است به عبارت دیگر باید ارکان تمدنی را در دانشگاه جهانی جعفری بیابیم.
نظر شما