تحولات لبنان و فلسطین

چند دهه قبل وقتی خبری از این همه پیشرفت‌های بشر نبود و قواعد رفتاری و اخلاقی پررنگ بودند عرف جامعه به نحوی بود که علاوه بر آدم‌ها سعی می‌شد تا حرمت برخی موضوعات یا مشاغل هم حفظ شود.

برخی معلمان به آموزش نگاه درآمدزایی دارند

آن سال‌ها اگر فردی که به یک حرفه اشتغال داشت کار غیر معمولی انجام می‌داد به نوعی از سوی هم صنفان و افکار عمومی مورد انتقاد قرار می‌گرفت که حرمت شغل مورد نظر را شکسته است و به همین دلیل بود که افرادی چون معلمان و پزشکان جایگاه ویژه‌ای در افکار عمومی داشتند تا جایی که به یاد داریم وقتی می‌گفتند فلانی فرهنگی است انگار مهر تأییدی بر قانونمندی و اخلاق‌مداری و خلاصه خوبی او بود.

اما آرام آرام در میان هیاهوی پیشرفت‌های مختلف بشری و اولویت‌دار شدن سرمایه بسیاری از این قواعد نانوشته، اما مهم رفتار اجتماعی در کشور ما کمرنگ وکمرنگ‌تر شدند.

با این مقدمه کوتاه می‌خواهم در ادامه به چند نکته اشاره کنم که مصداق همین حرمت شکنی شغلی است و مهم‌تر اینکه از سوی افرادی صورت می‌گیرد که قرار است حفظ رفتارهای هنجار و ناهنجار را به نسل بعدی بیاموزند.

بی‌تردید حتی اگر بچه مدرسه‌ای نداشته باشید هم می‌دانید که هرساله با شروع مدارس موضوعاتی چون لباس فرم و سرویس مدارس و شهریه و کتب و لوازم کمک آموزشی و نوشت افزاربه عناوین مختلف مطرح می‌شود و متأسفانه اینکه همیشه والدین از تکرار تخلفاتی چون اخذ شهریه گلایه دارند و آموزش و پرورش آن را خلاف می‌داند، اما تقریباً می‌توان با قطعیت گفت مسئولان آموزشی باور دارند که اگر پول نگیرند مدارس ما با مشکلات جدی روبه‌رو خواهند شد وبه همین دلیل گفتارشان بر ممنوعیت است، ولی رفتارشان تأیید ضمنی تداوم این روند است.

یک آسیب

اما آسیب بعدی و مورد نظر ما دقیقاً از همین زمان آغاز می‌شود اینکه مدیر و معاون مدرسه به جای برنامه‌ریزی برای بهبود کیفیت آموزشی مدرسه و انجام امور پشتیبانی وارد مبادلات مالی می‌شوند و نقش معلمی فراموش می‌شود و مانند هر حوزه دیگری وقتی صحبت از پول بی‌ضابطه می‌شود عده‌ای این شایعه را مطرح می‌کنند که برخی از همین پول‌ها بهره‌برداری شخصی دارند واینجاست که حرمت شغلی شریف، همچون معلمی به یکباره سیاه می‌شود.

یکی دیگر از رفتارهای زمینه ساز این قبیل برداشت‌های آسیب‌زا مداخله مدیران یا معاونان در امر تهیه لباس فرم مدارس است موضوعی که از همان ابتدای کار که مسئله ارجاع والدین به محل‌های خاص برای تهیه لباس مورد نظر صورت گرفت مورد سوء ظن جدی قرار گرفت که عده‌ای از همین طریق درآمدهای کلان به جیب زده‌اند و بی‌آنکه بدانند درست یا اشتباه است باز قشرمعلمان (مدیر و معاون مدرسه) را یک طرف ماجرا قرار دادند و دیگر حرمتی برای جامعه فرهنگی قایل نشدند.

موضوع مشابه دیگر در زمان تهیه نوشت افزار یا وسایل کمک آموزشی بروز می‌کند بسیاری از معلمان آدرسی بر روی تکه کاغذی نوشته یا اغلب موارد به صورت چاپی و آماده دست دانش آموز خود می‌دهند که به این آدرس مراجعه و بسته سفارشی مورد نظر لوازم را تهیه کنید.

چه تفاوتی دارد؟

به راستی چه تفاوتی دارد دفتر ۴۰ برگ یا خط کش ۲۰ سانتی را از کجا خرید یا چه الزامی است که باید همه والدین به یک مغازه خاص مراجعه کنند که آن معلم عزیز به خود چنین اجازه‌ای می‌دهد که الزامی این چنینی برای آن‌ها قرار می‌دهد. البته بی‌تردید همه این دسته از معلمان می‌گویند ما توصیه کرده‌ایم، خود نیز می‌دانند بچه ۷ یا ۸ ساله را نمی‌توان با هیچ منطقی توجیه کرد که می‌شود لوازم مورد نیاز را از جای دیگری تهیه کرد و برای او اجباری شدید است برای اینکه والدینش را به همان آدرس اعلامی معلمش ببرد.

بنابراین باز به همان نکته قبلی برمی گردیم وآن اینکه به راستی چرا این دسته از معلمان (که متأسفانه هر ساله شاهد افزایش تعدادشان هستیم) وارد چنین مراوداتی می‌شوند که بوی تبانی و پورسانت و به اصطلاح زد و بند را می‌دهد و نتیجه‌اش این باشد که والدین تمام دانش‌آموزان همان کلاس به او به چشم یک دلال نگاه کنند و دیگر حرمت معلم بودن را برایش قایل نباشند.

یک پیشنهاد

خلاصه اینکه با آغاز سال تحصیلی شاهد اتفاقات بسیاری از این دست هستیم و هر ساله به تنوع آن‌ها افزوده می‌شود ودر تمامی موارد شاهد یک نکته سؤال برانگیز هستیم که معلم محترم بر خرید یک نوع وسیله خاص و از محل خاص تأکید دارد و همین الزام است که شک همه را بر می‌انگیزد.

با این اوصاف ‌ای کاش به جای ورود برخی از فرهنگیان عزیز به حوزه مراودات مالی تعدادی هم به سراغ بررسی محله محدوده مدرسه خود بودند تا ببینند چند کودک به دلیل نداشتن همان شهریه‌ای که ادعا می‌شود گرفتنش تخلف است، نتوانسته‌اند ثبت نام نمایند و چند کودک با استعداد هستند که پول خرید کتاب درسی ندارند و مجبور به ترک تحصیل می‌شوند... د. شاید بگویند وظیفه آن‌ها نیست که البته هم که نیست ولی با انجام یک کار از این دست می‌شود حرمت یک شغل را خرید نه اینکه به خاطر فرستادن چند مشتری به یک مغازه خاص حرمت شغلی را شکست که باید الگوی همه باشد چون معلم است.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.