به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، «من شاگرد فلانی هستم یا ما از نسل دوم شاگردان فلانی هستیم». هر چیزی در این دنیا برای خودش معنایی دارد نمیدانم چطور استادی است آن استادی که شاگرد تربیت میکند؟ استاد آن است که استاد تربیت کند ولی خب این از عجایب جهان است. کسانی هم هستند که شاگردانشان را برای شاگرد ماندن تربیت میکنند و شاگرد به هر مقامی که برسد باید یادش باشد که شاگرد فلانی است و لابد مثل آن حکایتهای قدیمی یک فوت آخر مانده است که استاد به شاگرد یاد نداده است و برای همین همیشه باید خود را زیر دین استاد حس کند و خلاصه اینکه همیشه باید شاگرد فلانی بماند.
این به احتمال قوی نوعی بیماری و مرض است در استادی که در شاگردانش حس شاگرد بودن را پرورش میدهد. طرف بعد از هزار و یک شب تلاش به اوج قلهها هم که میرسد باز باید خودش را شاگرد بداند و از شمایلش معلوم است که این شاگرد بودن شاگرد بودنی از سر قدرشناسی و حق گزاری نیست بلکه اگر ذکر نکند که شاگرد فلانی است حتماً کتکش را به نحوی میخورد.
در گروهی در یکی از شبکههای اجتماعی با یکی از این سنخ استادان شاگرد پرور و شاگردانش همگروه هستم هنوز شاگرد به قول امروزیها ایز تایپینگ نشده است که میبینی بلافاصله استاد ایزتایپینگ میشود و نوشتهاش را آماده شلیک نگه میدارد که اگر شاگرد بدبختش مثلاً یک جمله نوشت که کتاب تازهای از من در نشر چی چی کا منتشر شده است او فوری مطلبش را ارسال کند که در بین شاگردان من تو از همه بهتر هستی و رشد تو را که میبینم به خودم میبالم و از این حرف ها.
حتی اخیراً دیدم که صفحاتی با عنوانهایی نظیر شاگردان استاد فلانی راه افتاده است، همه ما باید بدانیم که اگر کسی در بازار جهان یک روزی گذارش به ما افتاد تا یک کلمه از ما یاد بگیرد نباید تا روز حشر منت بر او بگذاریم و از او توقع داشته باشیم که شاگرد ما باشد، حتی اگر این حس طلبکاری و منتگذاری در پدر و مادرها هم نسبت به فرزند باشد چیز پسندیدهای نیست، درست است که بچه باید حق شناس باشد ولی منت گذاشتن بدترین چیزهاست، و قطعاً منت استاد بودن و یاددادن از آن منتهای مزخرف است برای آموختن در عالم دهها دکان هست و هر بنده خدایی از یک بنده خدایی چیز یاد میگیرد. این حرفها را برای این مینویسم که بنویسم تو را به خدا به خودتان نگاه کنید و اگر از یکی از این دو گروه هستید یک فکری به حال خودتان بکنید!
انتهای پیام/
نظر شما