مریم احمدی شیروان/
بارانهای بهاری امسال، هر چند مردم ایران زمین را پس از چندین سال کمبارانی خوشحال و شگفتزده کرد اما در برخی مناطق کشور تبدیل به سیلابهایی شد که زحماتی را برای هموطنانمان فراهم آورد؛ جان عدهای از هموطنانمان را گرفت؛ آسیبهایی به منازل، مزارع و معابر وارد کرد و این پرسش را برای برخی ایجاد کرد که بالاخره باران رحمت است یا نقمت! به این بهانه، با حجتالاسلام علی محمودزاده، مدیر مرکز تحقیقات کشاورزی و محیط زیست اسلامی به گفتوگو نشستیم که صحبتهای وی از نظرتان میگذرد.
کدام سیل، عذاب الهی است؟
سیل در لغت به معنی آب فراوان است و اصولاً سیل را نمیتوان خسارت محض و یا منفعت محض شمرد؛ در قرآن کریم نیز آیات زیادی در مورد آب، باران، سیل و توفان آمده است که از مجموع آنها مفاهیم برکت، حیاتبخشی، مایه خشنودی، سرسبزی، نشاط، درآمد و رزق و روزی برداشت میشود.
پس باران در اصل رحمت است و حتی خود سیل نیز منافع، فواید و برکات بسیار دارد؛ اما در مقابل این باران رحمت، آیه ۱۶ سوره سبأ میفرماید: «پس از اینکه قوم سبأ کفران نعمت را رویه خود کردند، به سیل عَرِم گرفتار شدند»؛ گرچه آن هم باران بوده ولی از این آیه روشن است که اراده الهی بر برخی اقوام گذشته حقیقتاً بر تخریب و ویرانگری با هدف تنبیه و عقوبت کردار صورت گرفته است؛ یا وقتی قرآن داستان قوم نوح و قصص مشابه را تعریف میکند، به صراحت از امر الهی بر جاری شدن سیل با هدف یاد میکند؛ زیرا قوم نوح پیامبر خدا را مسخره کرده و دیوانه میخواندند و... با این توضیح باید در خصوص بارشها و سیلهای اخیر کشور بگویم که بدون هیچ شک و تردیدی سیلهای ایران مصداق سیلالعرم نیست که خداوند قصد و اراده ویرانگری کرده باشد بلکه عوامل عارض شده ناصحیح، موجب به وجود آمدن ویرانی شده است.
گناهانی که موجب نزول عذاب الهی میشود
سیل ویرانگر مورد اراده الهی بر اساس اسناد قرآنی، تفسیری و روایی، بر اثر ارتکاب عالمانه و عامدانه و متجریگونه عموم جامعه بر یکسری گناهان خاص نازل میشود؛ در حالی که بر فرض هم که مردم ما گناهانی داشته باشند اما از باب تجرّی و عِناد با خداوند نبوده و نیست. در سیلهای ویرانگر مورد غضب الهی، راه نجاتی برای مردم باقی نمیماند تا عقوبت محقق شود؛ در حالی که در سیلهای ایران کاملاً به عکس بوده و اغلب مردم نجات یافتهاند و چه بسا اگر هوشیاری بیشتری وجود داشت و سهلانگاری مردم و بیعرضگی برخی مدیران نبود، همین میزان تلفات و خسارات هم رخ نمیداد.
گناهان خاصی که موجب عقوبت سیل و زلزله میشود در قرآن و روایات شمرده شده؛ بنابراین در دعای شریف کمیل طلب عفو از این دسته گناهان کرده و میگوییم: «اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم» و «اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء»؛ از جمله گناهانی که موجب نزول بلا میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: بنای حکومت به ظلم بر مردم، کفران نعمت عموم مردم، شکر نکردن، قتلهای ناحق، اظهار مکرر فقر و نداری مردم، رواج شایع شرابخواری، گناه علنی، تبعیت از اشرار، توهین آشکار به دین و مذهب و نمادهای آن، شرک صریح به خدا، توهین به مقدسات و... البته هر چند در کشور جسته و گریخته این گناهان وجود دارد ولی بدون تردید همگانی و رایج نیست و دیگر اینکه این گناهان مخالفان بسیار و نهیکنندگان بسیار نیز دارد؛ بنابراین حقیقتاً مردمان بسیاری عامل به اوامر و تارک نواهی هستند که موجب دفع بلا است.
عامل انسانی؛ سبب بروز خسارات در حوادث طبیعی
علاوه بر این، سیلهای جاری شده آن قدر زیاد نبود و میتوانست هیچ تخریب و تلفاتی نداشته باشد یا خسارت کمی داشته باشد؛ عوامل مدیریتی کاملاً غلط از جمله ساخت و سازها، نابود کردن جنگلها، رعایت نکردن حریمها، جدی نگرفتن مهار آبها و سدها، شهرسازیهای کاملاً غلط، خیانت به مراتع، نساختن سدهای مورد نیاز، ضعف شدید مدیریت در بحرانها، عدم توجه به اولویتها، عدم توجه به زیرساختها با چشمانداز دقیق، عدم توجه به مدیران شایسته، متخصص و لایق، خلأ قوانین دقیق و جزئی و عدم اجرای همین قوانین ضعیف فعلی در حوزه کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست و... سبب این مقدار خسارت شد وگرنه این سیلها میتوانست بیشتر منافع و فواید داشته باشد تا خسارت. با این توضیح این نقصها و ضعفها بیشک به مدیریت غیرفنی بشر برمیگردد و اگر با این خسارات اندک به مدیریت صحیح پی ببریم، خود از منافع بزرگ سیل فعلی برای آینده کشور خواهد بود.
از جمله منافع تربیتی چنین حوادثی هم این است که پیشرفت علم و فناوری انسان هر چقدر هم که بیشتر شود نباید موجب طغیان و تجری در مقابل خداوند گردد؛ در مقابل علم مطلق الهی، علم بشر به حساب نمیآید. انسان باید از نظم مستمر هستی لذت برده و شکرگزار این نظم همیشگی باشد و با دیدن صحنههای هولناک مانند سیل و زلزله، سجدههای شکر و نماز آیات را بجا آورد.
نظر شما