دکتر هومان نارنجی ها، درمانگر و پژوهشگر اعتیاد /
اینکه دولت سالهاست در حوزه مواد مخدر هزینه میکند اما هنوز موفق نشده سیر صعودی رشد اعتیاد را در کشور متوقف کند، نشان میدهد برنامههای پیشگیری در کشــور ما ضعیف بوده و آنچه روند صعودی رشد اعتیاد را در کشورها متوقف میکند، فعالیتهای پیشگیرانه است.
اما با توجه به اینکه ستاد مبارزه با موادمخدر و سایر دستگاههای متولی اعتبار کافی در زمینه پیشگیری ندارند، نمیتوان روند یادشــده را متوقف کرد. نمیتوانیم انتظار داشــته باشیم تنها با تأکید بر مبارزه پلیســی، اعتیاد را در کشور ریشه کن کنیم چرا که براساس آمارهای موجود در بهترین شــرایط، ۱۰ درصد مواد قاچاق را کشف میکنیم و این یعنی ۹۰ درصد موادمخدری که وارد کشور میشود توسط قاچاقچیان و فروشندگان از دید پلیس مخفی میماند.
متأســفانه در کشــور ما برخی از طرحها و برنامهها از پختگی و اثربخشی لازم برخوردار نیســتند. به عنوان نمونه از سال ۷۵ تاکنون بحث جمعآوری معتادان مطرح بوده، ولی درمان در بهترین شرایط۲۰ درصد موفقیتآمیز است زیرا اعتیاد یک بیماری مزمن است و تا زمانی که فرد اراده کافی برای درمان نداشته باشد، با مقاومت مواجه خواهیم شد، در حالی که اگر این سرمایه صرف حوزه پیشگیری میشد به طور حتم اثربخشی بیشتری داشت.
اگر به مردم در همه ســنین مهارتهای زندگی آموزش داده شود، نوعی برنامه پیشگیری از اعتیاد اجرایی شده و با اینکه این نوع برنامههای پیشگیرانه ساختارمند نیست، اما تأثیرگذار است. بخشی از این برنامههای پیشگیرانه میتواند در مدارس اجرایی شود تا نوجوانان پیش از اینکه در شرایط پرخطر قرار بگیرند نه گفتن را آموخته باشند و آگاه باشند که با یک بار مصرف هم ممکن است به دام اعتیاد افتاده و آینده آنها تباه شود.
طبق بررسیهای انجام شده در این زمینه، میانگین سنی اعتیاد در کشور ۳۳ سال و ســن شروع اعتیاد نیز بین ۲۲ تا ۲۴ سال گزارش شده که در جامعه کارگران صنعتی، رانندگان و افراد بیکار اعتیاد بیشتر مشاهده میشود.
با این حال اعتیاد در همه لایههای جامعه ریشه دارد و منحصر به گروه سنی و یا حرفه خاصی نیست. بنابراین آنچه مسلم است اینکه اجرای برنامههای پیشگیری از اعتیاد با بودجه فعلی امکانپذیر نیســت چرا که اگر بخواهیم برای هر دانشآموز ۱۰۰۰ تومان هزینه کنیم، نیازمند ۱۴ میلیارد تومان بودجه هستیم که البته این حداقل بودجه مورد نیاز در حوزه دانشآموزی و بدون احتساب خانوادهها، محیط کار، دانشجویان، سربازها، صداو سیما و... است و ستاد مبارزه با موادمخدر نمیتواند با بودجه محدود خود در حوزه پیشگیری، همه فعالیتهای مؤثر را پوشش دهد.
البته درحوزه پیشگیری تنها بحث آموزش مطرح نیست و لازم است توانافزاییهایی نیــز برای دانشآمــوزان، گروههای نوجوان و جوان طراحی و برنامهریزی شــود تــا آگاهی و اطلاعات آنها هنگام مواجهه با موادمخدر به منصه ظهور برســد و توانایی «نه گفتن» به مصرف را داشته باشند زیرا طبق آمارهای موجود، ۲۰ درصد اعضای جامعه پزشکی در کشورهای مختلف دنیا، داروهای اعتیادآور را سوءمصرف میکنند.
از این رو نمیتوان با آموزش و افزایش دانش از ابتلا به اعتیاد پیشگیری کرد چرا که اگر دانش موجب مصونیت از ابتلا به اعتیاد میشــد، جامعه پزشکی که اطلاعات جامعی از عوارض مصرف موادمخدر دارند، آلوده ســوءمصرف مواد نمیشــدند.
بنابراین در برخی مواقع لازم اســت از سایر ابزارها نظیر برنامه های تلویزیــون، برگزاری کارگاههای مهارتاندوزی و غربالگری گروههای پرخطر - به منظور شناسایی افراد مستعد اعتیاد - استفاده کرد که در این بین با توجه به اینکه صداوسیما در عمق جامعه نفوذ دارد و پیامی که در تلویزیون پخش میشود در یک روستای کوچک و دورافتاده هم شنیده میشود، ضرورت دارد بخشی از برنامههای پیشگیری توسط صداوسیما آموزش داده شود زیرا اگر برنامهای تأثیرگذار باشد، میتواند در یک روستای دورافتاده هم به تغییر نگرش و رفتار مخاطب منجر شود.
نظر شما