مهدی زارع / سرویس بینالملل/
اخباری که در یکی دو هفته اخیر از جنوب یمن میرسد، نشان از تصمیم جدی امارات متحده عربی برای خروج از این منطقه دارد. این خروج آنقدر آشکار و سریع رخ داد که بسیاری از کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند، این اتفاق در حقیقت طرح فرار امارات از یمن محسوب میشود. اما اگر از سطحی بالاتر به ماجرا بنگریم علاوه بر این، تغییر دیگری هم در سیاست خارجی این شیخنشین دیده میشود؛ حضور پررنگتر اماراتیها در آفریقا.
اگرچه امارات در آفریقا تنها نیست و در کنار مصر و عربستان، عضوی از مثلث ترویج دیکتاتوری و جنگ در این منطقه به شمار میآید، اما شواهد (سفرهای پیدرپی رئیس و معاون شورای نظامی سودان به امارات، پیدا شدن ماشینهای زرهی امارات در سودان برای سرکوب معترضان و پیدا شدن سلاحهای اماراتی در شهر العریان، اتاق فکر خلیفه حفتر و ...) نشان میدهد در تقسیم کاری که بین سه کشور اتفاق افتاده، این کشور بیش از دیگران نقش ایفا میکند. عربستان که مهمترین ضلع این مثلث است، بیش از هرچیز روی برون رفت از باتلاق یمن و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران متمرکز شده، مصر که نه پول کافی دارد و نه نفوذ مکفی از قِبَل مرز زمینی مشترک برای انتقال تجربه سیسیسازی در سودان و لیبی فعال است، اما امارات که هم پول کافی دارد و هم تجربهای -اگرچه ناموفق- از جنگ یمن اندوخته است، تلاش میکند با حضور میدانی پررنگتر در شاخ آفریقا توان و انرژی خود را بر روی کار آوردن حکومتی همسو با جریان ارتجاع در این دو کشور مصروف کند.
تلاشی که با دو مانع عمده مواجه است؛ گرایشهای ضد دیکتاتوری انقلابیون در این منطقه بویژه سودان و نداشتن توان انگیزشی نسبت به متحدان زرخرید. این دو مانع تا به اینجای کار سبب شده امارات در شاخ آفریقا هم توفیق چندانی نداشته باشد. با وجود این، این شیفت تاکتیکی یک فایده مهم برای امارات داشته است؛ خروج از باتلاق یمن و فرار از تقابل مستقیم با متحدان رسمی جمهوری اسلامی ایران.
نظر شما