تاکتیک کاهش گام به گام تعهدات و بیحیثیت شــدن آمریکا در محافل بینالمللی و البتــه اجماع داخلی در خصوص ضرورت برخورد با عهدشکنی طرفهای اروپایی و آمریکایی شرایطی ایجاد کرد که دشمن مجبور شد از همه کارتهای بازی خود استفاده کند.
یکی از این کارتها، تهدید به حمله نظامی و اقدامات تحریک آمیز در منطقه خلیجفارس و دریــای عمان بود. آنها با این تهدیدها به دنبال ملتهب شــدن فضای داخلی و تحت تأثیر قرار گرفتن قیمت دلار و گرانی و افزایش اعتراضات داخلی و... بودند تا حدی که جمهوری اسلامی از این کاهش تعهدات عقبنشینی مختصری داشته باشد.
اما برخورد سخت با تهدید سخت، نخستین پاسخ جمهوری اسلامی ایران به این تهدیدها بود . پهپاد گلوبال هاوک به فاصله چند متری پس از ورود به خاک ایران پودر شــد. ترامپ از ایران به خاطر هدف قرار ندادن هواپیمای حامل نیروهای آمریکایی تشکر کرد! و بازار هیچ واکنشی نشان نداد.
دلار ارزانتر شد و بحث همیشگی در مورد احتمال حمله آمریکا به ایران از رسانههای غربی گرفته تا تاکسیهای خطی فروکش کرد. چرا؟ چرا حالا که جنگ نفتکشها از تنگه هرمز تا تنگه جبلالطارق کشیده شده، حالا که سپاه شمشــیر را از رو کشــیده و تمام جنگطلبان جامعه آمریکا در مســند قدرت هستند، کسی حــرف از جنــگ نمیزند؟ دلیلش یــک گزاره پارادوکسیکال اســت: الهه جنگ عاشق مردانی است که از او متنفرند.
در تمام تاریخ، جنگهای بــزرگ و کوچک زمانی آغاز میشــوند که یک طرف درگیری هزینههای روانی شروع جنگ را کاهش داده است. همیشه کشورهایی با تمایالات جنگافروزانه به سراغ کشورهایی خواهند رفت که کنشهای صلحطلبانه از خود بروز میدهند؛ چرا که احتمال موفقیت در برخورد با اینگونه کشورها بیشتر است و در صورت عدم موفقیت هم میتواند به میل به مذاکره و انعقاد قرارداد صلح با آن کشور امیدوار باشد.
به این معنا بزرگترین دشمن صلح جهانی خود صلحطلبان هستند. صلح جهانی در وضعیت فعلی مبتنی بر حفظ امنیت اســت و منشور ملل متحد با تکرار 144 بار کلمه امنیت در برابر چهار بار کلمه صلح نشان داده است که صلح در این وضعیت کلمهای فریبنده و بیمعناست.
از اجتماعات کوچک انسانی مثل خانواده گرفته تا جوامع بزرگ بشری، آخرین گزینه برای حمله کسانی هستند که ژست برخورد سخت به خود میگیرند؛ چرا که در صورت یک برخورد کوچک، واکنشهای آزاردهندهای از خود بروز خواهند داد و بهترین اهداف برای حمله کسانی هستند که اراده برخورد متقابل در آنها دیده نمیشود.
شاید امروز فهم این سخن آسانتر باشد. تجربه سالها مذاکره با غربیها به ما نشان داده است که وقتی دست دوستی به سمت آنها دراز میکنید، حتماً آن را قطع میکنند. ما در مسئله افغانستان با آمریکا مذاکره کردیم، نتیجه آن شد که بوش کشور ما را محور شرارت نامید. اوباما هر سال عید را به فارسی تبریک گفت و بیشترین مذاکرات را با ما داشــت، اما سنگینترین تحریمهای تاریخ را علیــه ما اعمال کرد کــه در برابر آن اقدامات، تحریمهای ترامپ بازی کودکانهای بیش نیست.
دولت موقت هم در ابتدای انقلاب تصمیم داشت هواپیماهای جنگنده و دیگر تجهیزات پیشرفته نظامی را به آمریکا برگرداند، به بهانه اینکه ما به دنبال جنگ با هیچ کشوری نیستیم و اینگونه مسائل صدام را به این توهم انداخت که ظرف سه روز به تهران خواهد رسید.
حوادث دو ماه گذشته به ما نشان داد اگر به دنبال صلح و آشتی با کشورهای زورگوی دنیا هستیم، اگــر به دنبال کاهش تنش در منطقه خاورمیانه هســتیم، اگر میخواهیم ســایه جنگ از ســر کشور برداشته شود، باید جنگطلب باشیم. باید به دشــمن چنگ و دندان نشان داد و هزینه هر حرکت نظامی را در برابر چشمان او چندین برابر بالا برد. باید به الهه جنگ نشان دهیم که عاشقش هستیم؛ در این زمان خواهیم دید که او خودش دست از سر ما برمیدارد.
انتهای پیام/
نظر شما