جواد صبوحی/
محرم و عاشورا، صرف نظر از تمام آنچه در ظرفی تاریخی و در مرز جغرافیاییاش گذشته، بیانگر ظرفیت شگفتی است که میتوان با تکرار آیین و پاسداشت آن، پاسخ چرایی سالها هجمه و صفآرایی مخالفانش را در آن یافت.
در چرایی واقعه عاشورا و آنچه در 61 هجری تا امروز گذشته، یک مفهوم مشترک را میتوان سراغ گرفت و آن خواب گران و نگاه سادهانگارانه جماعتی است که نمیتوان آنها را جز با وعده شهرت و ثروت بیدار کرد.
فتنههای تاریخ را جماعت مفتونی رقم زدهاند که گمان میکردند میتوان با ایستادن روی نردبان خلاف به پشتبام حقیقت رسید و این گونه میشود که روزی در صفین با دیدن قرآن بر نیزه دلشان و در کربلا با وعده مقام پایشان در بودن و ماندن با امام شهیدان میلرزد.
و امروز نیز در عصری که برخی عبور از مرز میان حقیقت و مجاز را در حد کلیکهای ساده؛ کوتاه و دستیافتنی میدانند، کدام راه میانبری را کوتاهتر از تکرار شبهه و طرح پرسشهای مدام میتوان جست.
اینجاست که با ادعای نواندیشی و پلورالیستی و ساختن پیاپی هشتگهای روشنفکری؛ سخاوت دیرین عاشقان حسینی و نذورات محرم، پیادهرویهای مخلصانه زائران اربعین و بیرقهای سیاه عزاداران دلسوخته به سخره میرود.
روزی برای حساب نذورات عزاداران چرتکه میاندازند و روزی دیگر، آیین دلدادگی میلیونها شیفته عاشق را نشان فقر فرهنگی آنها میدانند.
جماعت مفتون امروز بی آنکه از هزینههای گزاف سفرهای خارجی ایرانیان به ترکیه، ارمنستان، تایلند و... و هزینههای منجر به خروج ارز از کشور و هزینههای سرسامآور شبهای یلدا و ولنتاینشان بگویند، حمایت از محرومان جامعه را بهانه کرده و خلوص عاشقان حسینی را در چنین آیینی نشانه کهنهپرستی میدانند.
باور کنیم دانستن اینکه محرم؛ بهانه متبرکی است برای انفاق همگانی فقرا، درسنامهای است برای آموختن درسهای ظلمستیزی، فداکاری، گذشت، عشق، جوانمردی و چرایی ریزشها و رویش چندان دشوار نیست.
آری برای آنها که با محرم قد کشیده و با حسینیههای مملو از عشق انس گرفتهاند، این همه واژگان غریب و ناآشنا نیست.
نظر شما