تحولات لبنان و فلسطین

۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۸
کد خبر: 706827

جوانانِ خمینی

عباس محمدیان

جوان در نگاه امام خمینی(ره) صاحب جایگاهی ویژه است. جوانان عصر امام همان نسلی بودند که خود پیشتر نوید پیروزی را به قد کشیدنشان گره زده بودند. زمانی که زمین و زمان، ایستادنشان را نمی‌توانست ببیند. در اصلاب بودند یا گهواره‌ها اما در گذر زمان حتی بیش و پیش از زمانی که باید، بزرگ شدند و برای بازگرداندن بزرگی و مجد و عظمت به ملک و ملت، به پا خاستند. از سال ۴۲ تا ۵۷ به گواهی تقویم‌ها فقط ۱۵ سال گذشت که این هم سهم بازی است برای بچه‌ها اما تاریخ گواه است که در این ۱۵ سال، به اندازه یک قرن بزرگ شدند، بچه‌ها کارستانی به پا کردند در رکاب خمینی که جهان به ممتاز بودن این نسل و عصر ایمان آورد. رژیم ستم را برانداختند.

نظام‌سازی کردند و طرحی بی‌بدیل در انداختند. غائله‌های تجزیه‌طلبانه و تروریسم دامن‌گستر را جمع کردند. جنگ را در مقابله با اتحاد شوم بلوک شرق و غرب به سرفرازی پایان دادند. تحریم‌ها را شکستند. روزهای موفق را در تقویم حیات ملت پررنگ کردند و... این همه رهاورد راهبردی برای چند نسل هم افتخارآمیز است و در فهرست فعالیت نسل انقلاب بسان معجزه احترام برانگیز. این همه از مردم‌باوری و جوان‌اندیشی امام نشأت می‌گرفت که با توکل بر خدا، دست به زانوی یاعلی داشت و ملت را به برخاستن و بر خویش تکیه کردن و حتی دل بریدن از تکیه بر دیوار دیگران، می‌خواند.

در ادامه مسیر نیز همواره به ادامه نسل انقلاب که جوانان از راه رسیده بودند نگاه تربیتی داشت و آنان را در مدار تهذیب نفس می‌خواست؛ چه اساس حرکت‌های متعالی و موفق همین است؛ تهذیب و اخلاص و الا قله‌نشینی علوم هم نمی‌تواند روشنایی ایجاد کند و این لب کلام روح‌الله بود که اگر تهذیب نباشد علوم توحید هم به درد نمی‌خورد. لذا برای تهذیب و تربیت همگان به ویژه نسل نو حساس بود و آن را از جمله امور مهمه برای امروز و فردای جامعه می‌دانست لذا مخاطبان خود را از میان نسل رو به فردا انتخاب و خطاب به آنان می‌فرمود: «شما جوان‌ها بهتر می‌توانید تهذیب نفس کنید، شما به ملکوت نزدیک‌تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه‌های فساد کمتر است... یک پیر بخواهد اصلاح بشود، بسیار مشکل است؛ جوان زودتر اصلاح می‌شود... نگذارید برای ایام پیری، حالا که جوان هستید سیر خودتان را بکنید، شروع کنید الان».

با همین نگاه و سلوک تربیتی بود که معجزه اتفاق می‌افتاد و جوانان یک شبه راه صد ساله را می‌پیمودند و به قله‌های معرفت می‌رسیدند که از تصور بسیاری از موی سفید کرده‌ها هم بیرون بود. ماجرای آن نوجوان ۱۴ ساله میدان نبرد و مواجهه او با آیت‌الله جوادی آملی و خبر دادن از شهادت خود، جلوه‌ای به یاد ماندنی از دست پرورده‌های مدرسه خمینی است که برای معرفت مرد و علامه‌ای چون جوادی آملی هم کشفی تازه در پی داشت تا بگوید خمینی به شما چه داد و به ما نداد... راستی هم عجیب بزرگ می‌شدند نوجوانان و جوانان در مکتب امام و در کوته زمانه‌ای راه به مقصد می‌بردند در زمانه‌ای که بسیاری از مدعیان جا می‌ماندند. باری، جوان در نگاه امام فرصتی ناب بود. فرصتی که باید همیشه قدر دانست ...

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.