قدس آنلاین: تنشها میان مقامهای آمریکا و آلمان بالا گرفته و ترامپ، تهدید به خارج کردن نیروهای این کشور از پایگاههای خود در آلمان کرده است. تنشهایی که نمود آن، امتناع آلمان از مشارکت در عملیات تنگه هرمز و اعتراض به هزینههای ناتو بود. از زمانی که ترامپ روی کار آمد، شروع به برخوردهای اقتصادی با اروپاییها کرد؛ در خصوص آلمانیها علاوه بر آن، رفتاری توهینآمیز نیز با آنگلا مرکل داشت. بهطبع از آن زمان به بعد، روابط آلمان و آمریکا طبیعی نشد. مسائلی مانند اعزام نیرو به تنگه هرمز، ناتو، تعرفهها که بیشتر روی آلمان و خودروهای این کشور بسته شد و مهمتر از همه، لوله گاز ساوت استریم ۲ که گاز روسیه را به آلمان منتقل میکند. مقامهای آمریکایی در کنایهای اعلام کردند ما به آلمان کمک میکنیم و در مقابل، آنها با دشمنمان همکاری اقتصادی انجام میدهند. به دنبال این مسئله قرار شد ۸هزارو ۵۰۰ نیروی آمریکایی از آلمان خارج شوند. همه این موارد سبب شده این رابطه نه تنها رو به بهبودی حرکت نکند، بلکه امکان گسست بیشتر در آن نیز تا انتخابات آمریکا ممکن است.
پیش از این، اروپاییها به فکر تشکیل ارتش اروپایی بودند که این نشان دهنده ناامیدی آنها از آمریکا بود که در نهایت، فعلاً موفق بدان نشدهاند. آنها هنوز به آمریکا وابستهاند. در زمان اوباما روابط بسیار مثبتی بین این دو وجود داشت، اما با روی کار آمدن ترامپ همه چیز تغییر کرد. اکنون، امید اروپاییها بهویژه آلمان و فرانسه بر عدم انتخاب مجدد ترامپ است. مواضع مرکل و وزیر خارجهاش مبنی بر پایان قدرت آمریکا بیشتر از آن که یک فکر راهبردی باشد، یک حرکت تاکتیکی است. اما در هر صورت، این تنشها هم با شخص ترامپ و هم با نظام ایالات متحده است.
هر چند ترامپ اعلام کرده نیروهایش را از آلمان خارج میکند، اما سخت به نظر میرسد که به طول کامل اجرا شود. بحث اصلی خط لوله گاز است. آمریکا امروز خود صادرکننده سوختهای فسیلی است و بهطبع انتظار دارد اروپا گاز مورد نیاز خود را از آمریکا بخرد. در مقابل هم، به دلیل هزینههای صرف شده و عدم تمایل آلمان برای شکرآب کردن روابط خود با روسیه، بعید به نظر میرسد این قرارداد لغو شود.
در مقابل، چین نیز بیکار ننشسته و از فرصت حضور ترامپ نهایت استفاده را میبرد. البته اروپا تمایلی برای جایگزینی چین با آمریکا ندارد. آنها از نفوذ چین ناراحت و نگرانند؛ اروپا برای توسعه روابط راهبردی با یک قدرت، سه اصل حقوق بشر، آزادیهای جمعی و اقتصاد بازار آزاد را مد نظر قرار میدهد که این سه فاکتور شامل چین نمیشود. چین قدرت بزرگی شده که اتفاقاً با روسیه هم هماهنگ است. مشکل آمریکا با چین بر سر قدرت برتری جهان است، اما دعوای اروپا با چین، بر سر سلطه بر شرکتهای اروپایی و راهبرد دونیمکردن اروپای شرقی و غربی است. در نهایت، اروپا مجبور است با چین کار کند که کار هم میکند. در مجموع، آلمان امیدوار است با انتخابات آمریکا و رأی آوردن جو بایدن، روابط دوباره به تنظیمات قبل برگردد.
نظر شما