قدس آنلاین: تفاوتهای زیادی در بیان ماهیت ارائه شده در مورد تعلیم و تربیت بین دیدگاههای مختلف وجود دارد؛ با این همه کتاب، رساله و دیدگاه، هنوز بشر نتوانسته فضائل انسانی، اخلاقی و مبانی تعلیم و تربیت را محقق کند. به عقیده علامه جعفری، علت این ناتوانی این است که جوامع نتوانستهاند از زندگی انسانهای کامل که در نهایت سادگی زندگی میکردند، بهرهبرداری کنند.
دکتر «زهره محمدعلی» پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت است و حدود ۱۸ سال در محضر علامه جعفری شاگردی کرده؛ در گفتوگوی پیشرو با وی، دیدگاه علامه جعفری پیرامون تعلیم و تربیت را جویا شدیم که در ادامه میخوانید. به عقیده خانم دکتر محمدعلی، مرحوم علامه، پرسشگری اغناناپذیر و سادهزیست بود و تعاملات، رفتارها، نگاه به مخاطب و شیوه زندگی ایشان به سیره اولیای الهی بسیار نزدیک بود.
در امر تعلیم و تربیت، کردار مربی مؤثرتر از گفتار اوست
دکتر زهره محمدعلی با بیان اینکه آرا و نظرات علامه جعفری پیرامون تعلیم و تربیت بارها در قسمتهایی از تفسیر ۲۷ جلدی نهجالبلاغه، تفسیر مثنوی و دیگر کتابهای ایشان مطرح شده است، میگوید: علامه جعفری تعلیم و تربیت را از جنس عمل میدانست؛ مانند کارکردی که انبیای الهی برای تعلیم و تربیت قائل هستند و تعلیم و تربیت را از جنس نوشتار، مقاله، رساله و نظریه نمیدانست. او میگفت: کردار عینی مربیان بشری در امر تعلیم و تربیت اساسیتر و مؤثرتر از گفتار آنهاست.
او به دلایل موفق نشدن بشر در امر تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه جعفری اشاره میکند و میافزاید: ایشان علت این ناتوانی را استفاده از روشهای حرفهای در تعلیم و تربیت میداند. علامه توضیح میدهد که این روش مانند عمل نجاری است که از روی حرفه و عادت میزی میسازد و توجه نمیکند جنس چوب، رنگ و میخ آن چیست و چه کسی از آن استفاده میکند و بدون هیچ شناختی آن را تولید و به جامعه میسپارد. این مدل و سبک نگاه به انسان، نمیتواند از او آنچه انتظار میرود بسازد. ایشان در تعریف تعلیم و تربیت نه تنها به موضوع فردیت انسان عنایت دارد بلکه به بازخوردهای رفتار و کنشهای اجتماعی فرد هم توجه میکند.
این پژوهشگر امور تربیتی یادآور میشود: پیشنهاد ایشان برای تسهیل مسیر پیشرفت تعلیم و تربیت این است که نباید تقلید وجود داشته باشد و تصریح میکند که تقلید دو وجه دارد؛ بخش نخست تقلید از مراجع عظام که بحثی حیاتی برای زندگی بشر است؛ و بخش دیگر تقلید کورکورانه یا سبکهایی از تقلید است که جوامع درگیر آن بوده و همین مشکلآفرین است. ایشان میگفتند: «فرد تربیت شده برای بارور کردن شخصیت خود احتیاجی به وصله زدن و چسباندن مواد بیجان و نمودهای تقلیدی به درخت شخصیت خود ندارد».
علامه جعفری و نقد اصول تربیتی غرب
دکتر زهره محمدعلی عنوان میکند: مبانی و قواعد تعلیم و تربیت باید بر اصولی استوار باشد؛ نخستین اصل طبق گفته علامه جعفری توجیه زندگی مطلوب است که بتواند نیک و بد را برای مخاطب تفکیک کرده و با تحصیل معرفت راه را برای او تسهیل کند. به عقیده علامه، تربیت باید بر مبنای حقیقتی ثابت باشد و این موضوع در درون آدم نمیتواند غریزه باشد، زیرا غریزهها پوشش ناآگاهانه دارند اما درون هر فردی شخصیتی وجود دارد که میتواند پذیرنده اصل تربیت باشد.
او میافزاید: مرحوم علامه به جملهای از راغب اصفهانی در مورد عقل اشاره میکرد که گفته بود از برترین جلوههای کرامت انسانی وجود نعمت عقل در انسان است و عقل نیرویی است که به وسیله آن حق از باطل، خیر از شر و نافع از مضر قابل تشخیص است. ایشان میگفتند در مورد اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه متفکران علوم تربیتی مباحث متنوعی مانند تعقل، قدرشناسی، پرورش خلاقیت، تماس با اندیشهها و منشهای مردم، ارزشهای معنوی و اخلاقی، حرکات بدنی، تغییر شخصیت و... مطرح شده اما آنچه باید مورد دقت قرار بگیرد این است که ملاکی برای آن تعیین نشده است. در تمام این مباحث استاد به اصول تربیتی فلسفه غرب نقد داشته و میگفتند در این موارد هیچ تفسیر، توجیه علمی و فلسفی در مورد اینکه موضوع اصلی علوم تربیتی انسان بوده و تربیت هدفدار بوده صورت نگرفته است.
این پژوهشگر امور تربیتی بیان میکند: علامه جعفری به جایگاه تعقل در تربیت اسلامی تأکید کرده و بر این باور است که تعقل در تربیت اسلامی، تفکری هدفدار با انطباق بر قوانینی است که صحت آنها اثبات شده است؛ به عبارت دیگر هر قضیهای پیش از اثبات شدن، مادهای است برای تعقل و پس از اثبات، قانونی است که تعقل باید طبق آن حرکت کند. اما عقل خود به تنهایی یک فعالیت ذهنی است و هنگامی میتواند به قانون پذیرفته شده تبدیل شود که واجد عنصر دیگری باشد و آن عنصر چیزی نیست جز «هدف». پس تعقل آن فعالیت ذهنی است که پس از احراز و تشخیص «هدف» به کار میافتد. برای همین است که تفکر هدفدار و عقلانی بارها در قرآن توصیه شده است.
یأس، انسان را به بیراهه میبرد
او به اهداف تعلیم و تربیت از نظر علامه جعفری که میتواند مددرسان جوامع امروز باشد نیز اشاره کرده و میگوید: مرحوم علامه جعفری در مورد اهداف تعلیم و تربیت میفرمود که عقل و منابع اسلامی تعلیم و تربیت میتواند غرایز طبیعی را به استخدام درآورد. علامه در این مورد جملاتی اثرگذار دارد و فرموده است که همواره با ناتوانی مبارزه کنید زیرا هر ناتوانی زنجیری است که زنجیر دیگر را به وجود میآورد. یا اینکه این اصل محرک را به دل بسپارید که در هر حالی که باشید، از یک یا چند نیروی حیاتی و قدرتبخش برخوردار هستید. یأسها، ناراحتیها و بیمها موجب میشود جوانان به بیراهه بروند. اگر افراد در هر جایی، وقتی احساس کردند که هیچ چیزی ندارند، از قدرتهایی که خداوند درون آنها به ودیعه گذاشته استفاده کنند، انسان در حد خلیفه الهی بالا میرود و ارزش پیدا میکند.
دکتر زهره محمدعلی در پایان یادآور میشود: علامه جمله معروفی در مبارزه با ناتوانی دارند و گفتهاند همان طور که قدرت مطلق در این دنیا برای هیچ فردی امکانپذیر نیست، ناتوانی مطلق نیز در نقشه هستی انسان ترسیم نشده است. این امر نکته جالب و محرکی است برای اینکه احساس ضعف و بیهودگی و دیدگاههای مبتنی بر نیهیلیسم که جوامع را درگیر خود کرده است از بین برود. به نظر استاد، هیچ عاملی نمیتواند مانند احساس وابستگی انسان به قدرت مطلقه الهی در شخصی که احساس ناتوانی او را از پای درآورده اثر مثبت ایجاد کند؛ «لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ» یعنی از رحمت خداوندی مأیوس نشوید. مرحوم علامه جعفری همیشه تأکید داشتند به جای تعلیمات بیهودهای که به کودکان و جوانان خود میدهیم آنها را با قدرتهای عظیم درون خود آشنا کنیم. اگر این گونه تعلیم و تربیت را برای انسانها مطرح کنیم دیگر ناتوانی به دست و پای آنها زنجیری نمیبندد تا دچار عجز و بیچارگی شده و از پای دربیایند.
نظر شما