اگر بخواهیم تاریخچه و پیشینه ادبیات دفاعمقدس در کشورمان را مرور کنیم، نقطه آغازین این ادبیات به نخستین سالهای دفاعمقدس برمیگردد که تعدادی از نویسندگان شناختهشده در آن زمان و گروهی از نویسندگان جدید که در فضای انقلابی آن دوره رشد کرده و علاقهمند به نوشتن در عرصههای انقلابی بودند، از حال و هوای حاکم بر جبهههای جنگ و شهرها و مناطق جنگی داستان نوشتند که البته آثارشان در آن سالهای اولیه به اقتضای زمان که نیاز به شورآفرینی در میان رزمندهها و تودههای اجتماعی داشت، بیشتر حالت تهییجی داشت و جنبههای شعارگونه آن بر ویژگیهای ادبی غلبه میکرد. این رویکرد نویسندگان در آن زمان کارایی لازم را داشت و موجب ایجاد شور و حماسه در میان رزمندگان و مردم میشد، اما در سالهای پس از جنگ تحمیلی شرایط تغییر کرد و نویسندگان ادبیات دفاع مقدس دیگر ضرورتی برای تداوم رویکرد قبلی خود نمیدیدند و باید به جنبههای دیگری از دوران دفاعمقدس میپرداختند که در بحبوحه زمان فرصتی برای پرداختن به آنها فراهم نشده بود.
حالا با فروکش کردن آتش جنگ، نویسندگان به مرور از خطوط مقدم جبههها فاصله گرفته و سعی میکردند به روابط پیچیده آدمها در شرایط جنگی که پشت سر گذاشته بودند، بپردازند. نویسندگان این دوره از ادبیات دفاعمقدس علاوه بر تعدادی از همان نویسندگان نسل اول، گروهی از نویسندگان جدید بودند که با آرایههای ادبی هم آشنایی لازم را داشتند و سعی میکردند به ساختار و محتوا به طور همزمان توجه کنند و ادبیات دفاعمقدس را به مرور از حالت تهییجی و شعاری دور کردند و در مقابل، جنبههای ادبی آثار خود را تقویت کردند.
در میان این نویسندگان تعدادی از آنها تجربه حضور در جبهههای جنگ را هم داشتند که حالا با تسلط بیشتری به خلق آثار ادبی مرتبط با موضوع دفاعمقدس میپرداختند.
هر چند گروه دیگری از نویسندگان هم که تجربه حضور در جبههها را نداشتند، توانستند آثاری ماندگاری در حوزه ادبیاتدفاعمقدس خلق کنند. با این حال، زمان گذشت و گروههای جدیدی از نویسندگان دفاعمقدس پا به عرصه گذاشتند که بسیاری از آنها متولد سالهای پس از پایان جنگتحمیلی هستند. این گروه از نویسندگان اغلب جوان طبعاً رویکرد تازهای به موضوع دفاع مقدس داشته و دریچه تازهای به این حوزه ادبی باز کردهاند. آنها منتقدانی هم دارند که میگویند افرادی که تجربه حضور در جبهههای جنگ را ندارند و سالهای جنگ را از نزدیک ندیدهاند نمیتوانند آثار قابل قبول و ماندگاری در این حوزه خلق کنند.
با این حال، نسل جدید نویسندگان ادبیات دفاعمقدس با نگاه تازه و متفاوت خود به خلق آثار جدید در این حوزه میپردازند و یکی از آنها، معصومه باقری، نویسنده رمان «صفر مطلق» است که پس از انتشار رمان مورد توجه خوانندگان و منتقدان ادبی قرار گرفته است.
پیش از پرداختن به مضمون و ساختار رمان صفر مطلق، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که ادبیات دوره دفاعمقدس اگرچه بیشتر مردانه و در میدان جنگ است، اما زنان هم در آن نقش انکارناپذیری دارند. زنان همانگونه که نیمی از مسئولیتهای اجتماعی را در داخل و خارج خانه به عهده گرفتهاند، همواره در تمام امور مربوط به مردان هم مشارکت داشتهاند و در جنگ تحمیلی هم شاهد حضور مستقیم و غیرمستقیم آنان در صحنه بودهایم.
در داستانهایی هم که طی سالهای جنگ و پس از آن نوشته شد شاهد نقشآفرینی زنان و مردان در کنار هم هستیم. با این توضیح، معصومه باقری هم یکی از زنان نویسنده است که از منظر یک زن، سالهای پرالتهاب جنگ را دیده و روایت کرده است. او در کتاب خود روایتگر زندگی چند خانواده مهاجر خرمشهری در شادگان در زمان جنگ است که زندگی عادیشان تحت تأثیر تبعات جنگ قرار گرفته و برخی از آنها تاوان سنگینی برای این موقعیت دشوار خود پرداخت میکنند. مانند شخصیت «یاسر» که اثرات جنگ، او را از ادامه زندگی در کنار همسر و عشق زندگیاش«سلما» محروم میکند.
شخصیتهای دیگری هم در این رمان هستند که تاوان سنگینی برای مواجهه با جنگ میپردازند، از جمله خانواده سلما که چند عضو خانواده را یکجا از دست میدهند، یا دو خانواده محوری در این قصه، فرزندان سلیمان و ابوتراب که هر کدام عضوی را در این راه از دست میدهند.
با این حال، عشق و میل به زندگی همواره در وجود بقیه اعضای خانواده وجود دارد. مانند شخصیت«حکیمه» که در پی چشیدن طعم زندگی مشترک در کنار عاکف است که به سرانجام نمیرسد و او مسیر دیگری را در زندگی در پیش میگیرد، یا شخصیت یاسر که با وجود از دست دادن همسرش، ردپای خوشبختی خود را همچنان دنبال میکند.
در مجموع، داستان صفر مطلق، داستان خوشیها و عیشهای ناتمام در زندگی بر اثر جنگ ناخواسته است و معصومه باقری با این داستان نشان داده فرهنگ و روحیات آدمهای درگیر با جنگ در قصه خود را به خوبی میشناسد و از موقعیتهای جغرافیایی درگیر با جنگ بهویژه در محدوده خرمشهر و شادگان آگاهی کامل دارد.
نظر شما