یکی از مهمترین دلایلی که موجب میشود ما آقای راغب را به عنوان سرسلسله یا یکی از سرسلسلهداران موسیقی انقلاب تلقی کنیم، به تأیید حضرت امام(ره) به موسیقی قطعه «شهید مطهر» برمیگردد که از ساختههای ایشان برای سالگرد شهید مطهری است که با صدای آقای محمد گلریز و شعر حمید سبزواری اجرا شده است. اگر از کسانی که تاریخ موسیقی انقلاب را به یاد میآورند بپرسید، میگویند در سالهای اول انقلاب، تحت تأثیر فضای پرفساد موسیقی پیش از انقلاب، در یکی دو سال اول قدری محتاطانه با موسیقی برخورد میشد. به خصوص از این جهت که موسیقی پیش از انقلاب جوازهای فقهی و شرعی را نداشت و موسیقی پس از انقلاب محتاج یک نمونه برای تأییدات شرعی و فقهی بود.
در واقع برای حکم صادر کردن درباره موسیقی ما نیاز به یک نمونه ایدهآل و متعالی داشتیم تا بگوییم اگر موسیقی پس از انقلاب چنین چیزی باشد، معقول و مطلوب است و انقلاب، به خصوص رسانه ملی، میتواند روی آن سرمایهگذاری کند. سالگرد شهادت شهید مطهری این فرصت را ایجاد کرد و آهنگساز فقید ما آن قطعه ماندگار را اجرا کرد و نوشت که توسط آقای گلریز خوانده شد. من اینجا میخواهم کمی تحلیلیتر و جزئیتر به قطعه شهید مطهر و نقش آقای راغب در تولید و موفقیت آن نگاه کنیم.
نهاد شعر در فرهنگ و ادبیات و هنر سرزمین ما یک نهاد اجتماعی غنی و قوی است. به این ترتیب که شاعر توسط جامعه شناخته میشود و به خصوص در دوران جدید به راحتی کتاب شعر منتشر میکند و هویت شخصی خودش را از طریق انتشار کتاب شعرش معرفی میکند. همچنین در محافل شب شعر و شعرخوانی با مردم ارتباط مستقیم برقرار میکند و آنجا هم به عنوان شاعر شناخته میشود. از طرف دیگر خواننده به عنوان کسی که یک قطعه موسیقی را اجرا میکند و شعر را میخواند پیشانی یک قطعه موسیقی محسوب میشود. به همین دلیل مخاطب خواننده را میبیند، نه شاعر و نه آهنگساز آن قطعه را. به خاطر همین است که معمولاً آهنگسازان دیده نمیشوند و کمتر به نقش آنها توجه میشود. من معتقدم در سالهای اول انقلاب و پس از آن، یکی از سهضلعی تولید موسیقی؛ یعنی شعر، خوانندگی و آهنگساز که هیچ وقت به خوبی دیده نشد، ضلع آهنگساز آن بود. این در صورتی است که آن ضلعی که همه بحثها و همه بگو مگوها درباره آن بود و حساسیت ایجاد کرده بود، موسیقی و آهنگسازی بود. ما اینجا با نقش پررنگ آقای راغب مواجه میشویم که موسیقی انقلاب را نجات داد، اما خود هیچ وقت چنان که باید مورد توجه واقع نشد و نقشش به خوبی دیده نشد. احمدعلی راغب کسی بود که با قطعه شهید مطهر اهمیت و کارسازی خودش را در همین ضلع نشان داد. این نخستین موسیقی است که به طور عمومی به تأیید حضرت امام(ره) میرسد. خود آقای راغب در خاطراتشان میگویند شهید مجید حداد عادل نسخه بیکلام این قطعه را برای حضرت امام پخش کرده بودند که همین نشان از همراهی امام حتی با اصل موسیقی و ملودی این قطعه دارد. بعدها حاج احمدآقا خمینی در مصاحبهای که با روزنامه کیهان دارند از رضایت حضرت امام درباره ساخت این قطعه موسیقی صحبت کردهاند. این اهمیت و خطشکنی و راه بازکنی احمدعلی راغب در موسیقی پس از انقلاب است. شاید در خاطرات خیلی از خوانندهها و اهالی موسیقی شنیده باشید که میگویند پس از انتشار قطعه شهید مطهر، هر جایی که ما دست به ساز دیده میشدیم و با تنگ نظریهایی توسط بعضی نهادهای انتظامی جامعه روبهرو میشدیم، به آنها میگفتیم ما داریم میرویم سرود شهید مطهر را ضبط کنیم! و با همین جمله کاری به کار ما نداشتند. این یعنی سرود شهید مطهر تبدیل به جواز موسیقی پس از انقلاب میشود و نکته مهم در این صدور مجوز نقش برجسته، بارز، اصلی و حساس همان ضلع موسیقی بوده است.
ممکن است مثلاً ما بگوییم تولد قطعه «شهید مطهر» در ذهن آهنگساز ما یک اتفاق بوده باشد، ولی شما پس از آن با دهها قطعه ماندگار روبهرو میشوید که این ذهن خلاق در تمام سالهای دهه 60، 70 و 80 خلق کرد. اینکه یک قطعه موسیقی تبدیل به حافظه ملی و جمعی بشود و حتی تبدیل به یک امضا برای یک رویداد تاریخی، نشان میدهد این آهنگساز استثنایی است و یک اتفاق نیست. بنابراین ما پس از انقلاب با یک پدیده آهنگسازی مواجه هستیم که موسیقی ما را از گردنه موسیقیهای گذشته و مطربگونه عبور میدهد و موسیقی را پدید میآورد که همراهی مردم را نیز با خود دارد. خود آقای راغب به دلیل موفقیتها و خط شکنیهای قطعه شهید مطهر میگفتند 12 اردیبهشت برای من یک روز تعیینکننده است؛ چرا که هم روز تولد من، هم روز شهادت استاد مطهری و هم روز پخش قطعه شهید مطهر است و از هر جهت روز 12 اردیبهشت روز تولد من است.
به خاطر همه این موفقیتها ما میتوانیم بگوییم آقای راغب یک نقش تعیینکننده و کارساز برای موسیقی انقلاب داشته و حتی وقتی میگوییم موسیقی انقلاب، منظورمان تنها موسیقی انقلابی نیست، بلکه به طور کلی پس از انقلاب را در نظر داریم.
راغب در دو عرصه مدیریت و هنر، موفق بود. سالها در مدیریت مرکز موسیقی صداوسیما و مدیر بخش مراکز و استانهای صداوسیما مدیریت کرده بود و هم شأن هنری داشت که در هر دو حوزه میبینیم اتفاقهای مهم و بزرگی را رقم زدهاند. مثلاً یکی از دستاوردهای کارنامه هنری ایشان این است که سراغ ژانرها و گونههای مختلف موسیقی میروند و در هر کدام آثار شاخصی را به وجود میآورند. در موسیقی پاپ، تصمیم سیاستگذاران موسیقی پس از جنگ این بود که به موسیقی پاپ امکان فعالیت داده شود. نخستین قطعهها «گل میروید به باغ» و «رقص گلها» بود که توسط عباس بهادری خوانده شد، احمدعلی راغب که آهنگسازی این قطعهها را بر عهده داشت اینجا هم خط شکنی کرده است. آقای راغب در هر حوزهای که ورود کردند کارهای شاخص و ماندگار ساختند و امیدواریم جوانها راه ایشان را ادامه دهند.
نظر شما