به همین دلیل، از روزگاران قدیم رسم بود نزدیکان فرد درگذشته، بر اساس وصیت او یا به خواست شخصی خودشان، پیکر متوفی را به یکی از مشاهد مقدسه منتقل و دفن میکردند. تا همین یک سده پیش که جابهجایی و تردد بین کشورها خیلی سخت نبود و مقررات پیچیدهای نداشت، کم نبودند ایرانیانی که مکان خانه آخرتشان را در کربلا یا نجف انتخاب میکردند و پیکرشان، پس از سفری طولانی، در آرامستانهای این دو شهر مقدس آرام میگرفت. روایت دفن اموات در مشهدالرضا(ع) هم چنین روایتی است و تاریخی دارد هزار و ۲۰۰ ساله.
آغاز دفن درگذشتگان
مورخان میگویند دفن اموات در جوار بارگاه منور رضوی، پس از شهادت امام رضا(ع) معمول شد. هیچکس نمیداند نخستین فردی که پیکرش در محوطهای که امروز حرم مطهر مینامیم، آرام گرفت، چه کسی بود؟ شاید یکی از اهالی نوغان یا سناباد و شاید هم یکی از افراد سلسله جلیله سادات و...؛ آنچه در آن تردیدی نیست، علاقهای است که مؤمنان به دفن پیکرشان در این مکان مقدس داشته و دارند. یکی از قدیمیترین گزارشهای مربوط به این موضوع، متعلق به ابوالحسن عراقی است؛ دبیر عالیرتبه دربار غزنویان که در سال ۴۱۹ خورشیدی درگذشت و براساس گزارش بیهقی، وصیت کرد پیکرش را در کنار مرقد امام هشتم(ع) دفن کنند. گوهرشاد خاتون، همسر شاهرخ تیموری و بانی مسجد جامع گوهرشاد به دلیل علاقه مادرش به امام رضا(ع)، دستور داد پیکر او را در حرم مطهر به خاک بسپارند. در همین دوره رسم بود که در اطراف و نزدیکی حرم بناهایی در قالب مدرسه و نیز مقبره ساخته و پیکر بانی در آنها دفن میشد. مثلاً برخی معتقدند که بانی مدرسه «دو در» در همین مدرسه دفن است. مسجد ۷۲ تن که میتوان بنای زیبای آن را، بیرون در غربی صحن جامع رضوی و در مجاورت حمام مهدیقلیبیگ یافت، نه مسجد، بلکه مقبرهای متعلق به غیاثالدین ملکشاه، یکی از اُمرای دوره تیموری و معاصر اُلُغبیگ، پسر شاهرخ است.
امری که ضابطهمند شد
در ابتدای کار، دفن اموات در حرم مطهر و اطراف آن، ضابطه خاصی نداشت. اما با افزایش جمعیت و محدودیتهای موجود، متولیان به فکر افتادند قانون و قاعدهای برای این کار ایجاد کنند. به این ترتیب، از تدفین نامنظم اموات در اماکن متبرکه جلوگیری شد و زمینهایی در اطراف حرم مطهر برای این کار اختصاص یافت؛ مثلاً در سال ۹۸۱ خورشیدی، شاهعباس یکم صفوی زمینهایی را در مجاورت حرم رضوی خریداری کرد و برای دفن اموات اختصاص داد؛ او مقرر کردهبود که دفن افراد خاندان صفوی در این زمینها رایگان باشد، اما برای دیگران هزینه دفن تعیین شد و البته تخفیفاتی را هم برای خادمان و مستخدمین آستانه در نظر گرفت. وی دستور داد برای دفن اموات در صحن و نیز رواقهای حرم، این قاعده را اجرا کنند. احتمالاً به همین دلیل بود که آرامستانهای عمومی در سطح شهر مشهد و بیرون از حرم مطهر توسعه پیدا کرد و هر محلهای در این شهر، آرامستان مخصوص به خود را داشت؛ آرامستانهایی که نام برخی از آنها مانند «میرهوا» یا «قتلگاه» هنوز هم در ذهن برخی قدیمیهای شهر وجود دارد. با این حال، وضع بر همین منوال نماند و در پی وقوع اغتشاشهایی در اواخر دوره صفویه و پس از آن، تا مدتی روال بر هم خورد و ضابطهمندی از بین رفت.
تدوین نظامنامه
وضعیتی که شرح دادیم، با ورود به دوره قاجار هم تداوم پیدا کرد. با وجود ساخته شدن صحن نو(آزادی) و استفاده از فضای آن برای دفن اموات، باز هم محدودیتهای زیاد مکانی، در کنار جمعیت رو به گسترش و نیز کسانی که میخواستند به هر شکل ممکن، درگذشتگان خود را در حرم مطهر دفن کنند، شرایط را بدتر کرد. به همین دلیل لازم شد تا دستورالعملی روشن و البته با ضمانت اجرای مناسب برای جلوگیری از تداوم این وضعیت تدوین شود؛ بر همین اساس نظامنامهای در دهه ۱۳۰۰ خورشیدی نوشته شد که بر پایه آن، علمای تراز اول مقیم ارض اقدس(مشهد رضوی)، سلسله جلیله سادات(با رعایت نسب) و صاحبمنصبان کشیکی و مستخدمان دفتری آستان از حق دفن رایگان در حرم رضوی برخوردار شدند و دفن دیگران در حرم رضوی با محدودیتهای جدی روبهرو شد. اما این رویه هم با توجه به تقاضای بالایی که برای تدفین درگذشتگان در حرم رضوی وجود داشت، قابل ادامه نبود. سال ۱۳۲۰ به بعد، اولیای امور به فکر افتادند که با ساخت سرداب در زیر صحنها، فضای تدفین را افزایش دهند و این مشکل را حل کنند. به این ترتیب مکانی که امروزه به بهشت جوادالائمه(ع) معروف است و در زیرزمین حرم قرار دارد توسعه و به دفن درگذشتگان اختصاص یافت. موضوع دفن درگذشتگان در حرم رضوی طی سالهای بعد هم محل توجه بود و برای آن تمهیداتی اندیشیده شد که از حجم مشکلات به نحو مؤثری کاست. به خواست خدا و در مطالب بعدی، به نام برخی از بزرگانی که در حریم مطهر رضوی به خاک سپرده شدهاند نیز اشاره خواهیم کرد.
نظر شما