در گفتوگو با حجتالاسلام سیدمهدی واعظ موسوی شفاعت و چگونگی بهرهمند شدن از آن را مورد بررسی قرار دادیم.
استاد واعظ موسوی در ابتدا با بیان اینکه شفاعت به معنای پارتی بازی نیست، میگوید: اینطور نیست که محبان اهل بیت، سادات و شیعیان، پارتیهایی دارند که هر کاری کردند به طور نمونه شکم آنها پر از ربا باشد، مال یتیم خورده باشند، غیبت کرده یا تهمت زده باشند، چون سید، شیعه و محب اهل البیت(ع) هستند، در روز قیامت اهل بیت(ع) برای آنها پارتی بازی میکنند. مشابه پارتی بازیهایی که در دنیا وجود دارد. این برداشت تصور نادرستی از شفاعت است. شفاعت به این معناست که ما در مسیر انجام وظیفه بودهایم اما چون انسان معصوم نیست ناخودآگاه خطاهایی از دستش در رفته است. در حالی که بعضیها را میبینیم عامدانه گناه میکنند و دلشان را به شفاعت خوش کردهاند؛ این شفاعت نیست.
او به روایتی اشاره کرده و بیان میکند: روایتی را شهید مطهری نقل میکنند که امام رضا(ع) در مجلسی نشسته بودند، برادرشان زیدالنار فرزند امام کاظم(ع) هم در آن مجلس بود. زید در مدینه قیام کرده بود که مامون او را شکست داد و به احترام امام رضا(ع) که ولیعهدش بود او را نکشت و امان داد. امام(ع) در آن مجلس با اطرفیانش صحبت میکرد، دید زید هم در گوشهای افراد را دور خودش جمع کرده و در عظمت مقام اهل بیت(ع) صحبت میکند. او میگفت: ما سادات در آتش جهنم نمیسوزیم و... ناگهان امام رضا(ع) به زید رو کرده و گفتند: این چه حرفهایی است که میزنی؟ اگر چنین باشد پس تو از پدرت موسی بن جعفر(ع) جلوتر و موفق تری، زیرا پدرت موسی بن جعفر زحمت کشیده در عبادت و بندگی و با آن همه زحمت و عبادت وارد بهشت میشود، تو زحمت نکشیده داخل بهشت شوی؟ پس تو از او موفقتری، اینطور نیست که می گویی، همه چیز به عمل بستگی دارد.
این کارشناس دینی اظهار میکند: قرآن در سوره احزاب به خانمهای پیغمبر(ص) میگوید تصور نکنید که چون خانم پیغمبر(ص) هستید، شفاعت میشوید. نه، اگر خطایی کنید دو برابر محاسبه می شود؛ به خاطر انتسابتان به پیامبر(ص). معنای شفاعت این نیست که ما چون شیعه هستیم کارمان راحت شده باشد و هر گناهی بخواهیم انجام دهیم و در آخر هم بگوییم: اگر آتش به زیر پوست داری/ نسوزی گر علی را دوست داری!
حجتالاسلام واعظ موسوی عنوان میکند: شهید مطهری(ره) میفرماید گروهی در صدر اسلام به نام مرجئه (از ارجاء به معنای امیدوار کردن و تأخیر انداختن) پیدا شدند. تصورشان این بود: همین که به خدا ایمان داریم، هر گناهی کنیم اشکالی ندارد و مقام ایمان آنقدر بالاست که هیچ گناه، سیئه و زشتی به آن لطمه نمیزند. در کلام امام صادق(ع) داریم که فرموده است: مواظب باشید اینها شما را منحرف نسازند چون انسان وقتی گناه کرد ایمانش کمرنگ میشود. ایمان لطمه می بیند و ایمان بدون عمل اصلاً امکان ندارد. شهید مطهری(ره) میفرماید بعضی از تندروها همین حرف را میزنند و می گویند: ما هر چه گناه کنیم اشکال ندارد چون ما علی داریم. ما ولایت او را داریم. این درست نیست. ولایت علی(ع) ارزشمند و نجات دهنده است اما به شرط اینکه شما در مسیر باشید. اهل بیت(ع) با کسی قوم و خویشی ندارند. فرمودهاند شما بر اساس اجتهاد، تلاش و تقوا میتوانید به ما نزدیک شوید و فرمودهاند شیعیان ما از ما تبعیت و پیروی میکنند.
او تاکید میکند: شفاعت وجود دارد اما تابع قانون خاصی است. ما به شفاعت اعتقاد داریم، شفاعت ریشه در قرآن دارد اما به اذن الله است. یعنی خداوند اذن و اجازه میدهد و اینطور نیست که اهل بیت(ع) بدون اجازه پروردگار شفاعت کنند. اهل بیت(ع) بنده و مطیع خدا بوده و در مسیر خداوند شفاعت میکنند. اینها صریح آیه قرآن است و هر کسی را هم شفاعت نمی کنند. به اسم، شیعه بودن کافی نیست. بلکه باید عملش او را یاری کند. البته هر کسی برخی خطاهایی هم دارد اما برای شفاعت نیاز است که او خود مایل به آن خطاها نباشد. به قول امام سجاد(ع) گاهی نفسش بر او غلبه کرده ولی نمیخواسته و متعمداً در صدد انجام کبیره و اصرار بر صغیره نبوده است، گاهی از دستش در رفته است. این افراد را اهل بیت(ع) به دلیل هدایت و هدایت شدگی که در مسیر اهل بیت است شفاعت میکنند و ما به همین دلیل امیدوار به شفاعت اهل بیت(ع) هستیم.
این استاد اخلاق به رابطه بین شفاعت و زیارت ائمه(ع) نیز اشاره کرده و بیان میکند: در مورد زیارت حضرت رضا(ع) بارها در روایات شنیده و خواندهایم که من زارنی عارفاً بحقی؛ یعنی باید عرفان و معرفت نسبت به امام(ع) داشته باشید. یعنی صرف اینکه با این بدن فیزیکی به زیارت بیاییم کافی نیست بلکه باید امام را شناخت و با قلب و روح و همه وجود او را باور کرد و در مسیر او بود. آن وقت امیدی هست که در زیارت ما شفاعت اهل بیت(ع) هم وجود داشته باشد.
حجتالاسلام واعظ موسوی در توضیح چگونگی و راههای برخورداری از شفاعت اهل بیت(ع) نیز میگوید: شفاعت دو شرط دارد یکی اذن خداوند و دیگری لیاقت شفاعت شونده. شفاعت سرانجام باز هم به خدا بر میگردد. این شعبهای از ولایت و نصرت و یاری خداوند است. وقتی میگوییم به اذن الله، معنایش این است که شفاعت پیامبران، امامان و صالحان بازگشتش به خداوند است. وقتی کلمه به اذن الله را میآوریم درست مثل قائم مقامی است که تصمیم میگیرد، دستور میدهد، امضا میکند، اما خودش رأساً این کار را نمیکند و از سوی مقام بالاترش این اجازه به او واگذار شده است. اما در اصل به فرمان او این کار انجام میشود. باید ما شیعیان متوجه باشیم که منظور از شفاعت چنین شفاعتی است، نه اینکه دستگاه مستقلی در برابر خداوند متعال باشد. همان طور که در آیهای از سوره یونس داریم: ما من شفیع الا من بعد اذنه؛ قرآن صریحاً میفرماید: هیچ شفاعت کنندهای جز به اذن و فرمان پروردگار وجود ندارد. یعنی اهل بیت(ع) دستگاه مستقلی در برابر خداوند نیستند بلکه در راستای اراده، حکمت و تصمیم پروردگار شفاعت میکنند.
این پژوهشگر علوم دینی در پاسخ به این سوال که غیر از ائمه(ع) چه کسانی میتوانند شفیع ما در روز قیامت باشند نیز توضیح میدهد: غیر از پیامبران و امامان(ع) بندگان صالح خدا نیز میتوانند شفیع باشند. بندگان صالح یک عنوان کلی است که شامل شهدا، صدیقین، ابرار و... میشود. یعنی هر فردی در مسیر زندگی بندگی شایستهای داشته و حرف خدا را گوش کرده است این امتیاز را پیدا میکند که در روز قیامت و حتی در دنیا خداوند حرف او را بشنود. در روایات داریم به همان اندازه که برای خدا ارزش قائلید، خدا برایتان ارزش قائل است. اهل بیت(ع) یا بندگان شایسته خداوند کسانی هستند که یک لحظه خدا را از دل خود بیرون نکردهاند. یعنی یکسره یاد خدا بودهاند و برای حرف خدا، کلام خدا و... ارزش قائل بوده و همه وجودشان را برای خدا گذاشتهاند. مانند امام حسین(ع) که تمام فرزندانش و حتی آبرویش را برای خداوند داد، خداوند هم اذن شفاعت در اختیار او گذاشت.
حجتالاسلام واعظ موسوی در پایان برای اینکه زائران و مجاوران مشمول شفاعت شوند، میگوید: یکی از توصیههای ما به مجاوران این است که اگر امام رضا(ع) را دوست دارند باید زائران او را هم دوست بدارند. سرمایه ما محبت است. یکی از مواد آیین نامه محبت این است که اگر گوش را دوست داری گوشواره را هم دوست بدار. کنایه از این که وقتی محبوبت را دوست داری باید لوازم محبوب و محبوبِ محبوبت را هم دوست بداری. وقتی امام رضا(ع) را دوست داری، در و دیوار حرم را هم دوست داری، چون منتسب به اوست ارزش پیدا کرده است. یوسف(ع) چون ارزشمند است پیراهنش هم شفا میدهد، لذا میگوید پیراهنم را به چشمهای پدرم بکشید تا خوب شود. وقتی امام رضا(ع) را دوست داریم باید به زائرش احترام گذاشته و او را دوست بداریم، چون منسوب به اوست همانطور که در و دیوار جامد و بیروح و بیحیات اما منتسب به امام رضا(ع) را دوست داریم. پس دلی که امام رضا(ع) را دوست دارد هم ارزشمند است. باید قدر او را دانست و به او احترام گذاشت.
نظر شما