قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ یکی از رویدادهای تاریخ معاصر ایران بود که خاستگاه فرهنگی و سیاسی متفاوتی داشت و زمینه‌ساز پدیده تاریخی انقلاب اسلامی شد.

 آغازی برای انقلاب اسلامی

اعتراض‌های گسترده امام(ره) و مراجع تقلید به لوایح رژیم پهلوی با نگاهی به ایجاد تزلزل در فرهنگ دینی جامعه شکل گرفت و رفته رفته جنبه سیاسی پیدا کرد.

دکتر عبدالوهاب فراتی؛ استاد دانشگاه، نویسنده، پژوهشگر تاریخ سیاسی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با قدس از ریشه‌ها و پیامدهای قیام ۱۵ خرداد می‌گوید.

قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ ریشه در چه رویدادی دارد؟

 قیام ۱۵ خرداد ریشه در حوادثی دارد که در پی تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در مهرماه ۱۳۴۱ به وقوع پیوست. در دهه ۳۰ زمانی که آمریکا قصد اجرای اصلاحات را داشت با مخالفت آیت‌الله بروجردی مواجه شد و تا زمان حیات مرجع تقلید شیعیان اجرایی نشد. با درگذشت آیت‌الله، شاه درصدد اجرای اصلاحات ارضی برآمد. البته ناگفته نماند که امینی هم برای جلب رضایت مراجع به قم سفر کرد و در نهایت آن لایحه جنجالی در دی ماه همان سال تصویب و اجرا شد. گرچه در نخستین گام‌های تصویب لایحه امام خمینی(ره) واکنشی نشان نداد اما با روی کار آمدن اسدالله علم و آشکار شدن برخی بندهای ضداسلامی لایحه، موجب شد تا مخالفت امام خمینی علنی شود. امام با دعوت آیات عظام شریعتمداری، گلپایگانی و مرعشی به منزل مرحوم آیت‌الله حائری، موضوع را به بحث گذاشت. از نگاه امام مأموریت شاه برای حفظ منافع استعمار و امپریالیسم بود که منجر به نابودی اسلام و مسلمین می‌شد. دعوت از علمای دیگر شهرها برای مخالفت با لایحه، شاه را وادار کرد از آنچه رخ داده اعلام برائت کند. «خطر صهیونیسم»، «حزب بهایی»، «عدم آزادی مطبوعات» و «نابسامانی زندگی مردم» دیگر مسائلی بود که امام در بیانیه خود به آن‌ها پرداخت.

پس از این لایحه، شاه با طرح «انقلاب سفید» بار دیگر مخالفت امام را برانگیخت. امام با انتشار اعلامیه‌ای به مخالفت با انقلاب سفید پرداخت که موجب تظاهرات در تهران و قم شد. سفر بی‌نتیجه شاه به قم، موجب شد تا در یک سخنرانی روحانیت را با تعابیر موهن «ارتجاع سیاه» و «ارتجاع سرخ» مورد حمله قرار ‌دهد. در پی این رفتار شاه، به پیشنهاد امام، رمضان همان سال در سکوت و بدون تبلیغ برگزار شد و همه مساجد کشور تعطیل شد. در عید فطر امام(ره) با انتشار اعلامیه‌ای، نوروز ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد که با همراهی علما همراه بود. حمله ساواک به طلاب فیضیه در عصر دوم فروردین،  موجب کشتار جمعی از طلاب علوم دینی شد.

نتیجه این اتفاق‌ها چه بود؟

مجموع این اتفاق‌ها موجب شد صبح روز ۱۴ خرداد مردم تهران به خیابان ریخته در میدان بهارستان و دانشگاه تهران تجمع ‌کنند. با حضور مردم در مخالفت با سیاست‌های شاه، او تصمیم گرفت با حذف امام خمینی(ره) از صحنه به کنترل امور بپردازد. بنابراین شب نیمه‌خرداد مأموران نظامی به منزل امام هجوم برده و ایشان را دستگیر کردند. در روز ۱۵ خرداد با انتشار خبر دستگیری امام، شورش گسترده خیابانی ‌شکل گرفت و مردم با نظامیان مستقر در شهر به مقابله پرداختند. حرکت خودجوش مردم به قدری گسترده بود که حسین فردوست آن را امری سازمان نیافته و غیرقابل پیش‌بینی نامید. شاه دستور آتش و کشتار قیام‌کنندگان را صادر کرد و «جنبش» مهار شد. آتش قیام مردم در لایه‌های زیرین اجتماع پنهان شد و سال‌ها بعد شکل دیگری از قیام مردمی در قالب یک انقلاب دیده شد.

 سرنوشت امام(ره) چه شد؟

امام خمینی در بازداشت، با استناد به اینکه استقلال قضایی وجود ندارد از پاسخ دادن به بازجویی خودداری کرد و در چندین نوبت به خانه‌های امن منتقل شد که دیدار مردم با وی ممنوع بود .

در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳، پس از سالگرد واقعه فیضیه و پیش از ماه ذی‌الحجه و محرم، امام آزاد و به منزل خود در قم منتقل شد.

چه جریان‌های فکری و فرهنگی با نهضت مردمی امام همراهی کردند؟

بهتر است بگوییم کدام جریان‌ها امام و نهضتش را همراهی نکردند. متأسفانه برخی از روشنفکران قیام ۱۵ خرداد را ارتجاعی قلمداد کردند و روشنفکران مستقل (جز نهضت آزادی) سکوت کردند سیاستی که بعداً مورد انتقاد مرحوم جلال آل‌احمد قرار گرفت، آل‌احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» معتقد بود که گناه اصلی شکست همه جنبش‌های سیاسی معاصر بر گردن روشنفکران است که هرگز صدایی به مخالفت برنیاوردند. گروه دیگری که در جامعه آن روز تأثیرگذار بودند، مقدس‌مآبان بودند. کسانی که امام خمینی(ره) از آن‌ها به «مقدسین نافهم و ساده‌لوح بی‌سواد» یاد می‌کرد. آن‌ها با حرام دانستن مبارزه و پخش شایعات گمراه‌کننده می‌کوشیدند مردم را نسبت به ادامه نهضت، دلسرد و بدبین کنند. در این میان اما حوزه‌های علمیه قم و نجف با صدور اعلامیه نسبت به کشتار مردم واکنش نشان دادند و خواستار آزادی امام شدند.

رسانه‌ها چه واکنشی نشان دادند؟

تکلیف رادیو و تلویزیون که مشخص بود. روزنامه‌های کشور نیز تحت نظارت ساواک قرار داشتند و اخبار این واقعه را چندان تحت پوشش خبری قرار ندادند، روزنامه اطلاعات، تظاهرات‌کنندگان روز چهاردهم خرداد را دو گروه ۲۰۰ نفری و یک هزار نفری «مهاجم» و «چماق ‌به دست» معرفی کرد که بدون هیچ هدفی، لوازم و امکانات موجود در مسیر خود را به آتش کشیده‌اند. از میان رسانه‌های خارجی، مطبوعات آمریکا، قیام ۱۵ خرداد را به باد ناسزا گرفتند. رادیو و مطبوعات شوروی سابق نیز همان دیدگاه نیروهای چپ در ایران را منعکس می‌کردند و آن را واکنش ارتجاعی علیه اصلاحات ارضی می‌دانستند. از میان رسانه‌های عربی، روزنامه مصری الاهرام بیش از دیگران به تمجید و حمایت از این قیام پرداخت و آن را انقلاب کاخ‌برانداز نامید.

قیام ۱۵ خرداد و سرکوب مردم چه پیامدهایی داشت؟

نهضت پیامدهای متعددی داشت؛ ماهیت مبارزه با پهلوی در میان بسیاری از مخالفان سلطنت از مبارزه سیاسی به نبرد مسلحانه تغییر کرد. به عبارت دیگر نبرد مسلحانه علیه رژیم عمومی شده و به یک جریان تبدیل شد.

قیام موجب شد دو پدیده استبداد و استکبار در کنار هم قرار گیرند و از نگاه انقلابیون هر دو به عنوان دو روی یک سکه شناخته شدند. همچنین جغرافیای مکانی مخالفان شاه از قم و تهران به کل کشور توسعه یافت. پس از خرداد ۴۲ مرجعیت شیعه در سطح رهبری سیاسی نیروهای مذهبی قرار گرفت. این مسئله‌ای بود که از صدر نهضت مشروطیت تا این مقطع عملی نشده بود. از جمله نتایج مهمی که می‌توان به عنوان نقطه عطف از آن یاد کرد پیدایش نسلی از روحانیون بود که حتی پس از تبعید امام(ره) به ترکیه به سازماندهی مخالفان شاه ادامه دادند. به همین دلیل بود که حوزه‌های علمیه پس از وقایع خرداد ۴۲ در لیست سیاه پهلوی قرار گرفت. به عقیده من مهم‌ترین تأثیر و نتیجه‌ای که قیام سال ۴۲ داشت، آن است که آغازی برای انقلاب اسلامی بود. شاید بهتر است بگویم قیام نه نقطه آغاز بلکه نقطه عطف انقلاب اسلامی به حساب می‌آید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.