تحولات لبنان و فلسطین

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدناصر تقوی با اشاره به کارکرد مناسکی نظیر عید قربان بیان کرد: این عید می‌تواند کارکرد تقریبی و وحدت‌بخش و کارکرد انسجام‌بخش و تفاهم‌برانگیز برای همه جامعه داشته باشد. ضمن اینکه بزرگداشت این عید خارج از حج برای همه مسلمانان و کشورهای اسلامی آن خصوصیت تفاهمی را نیز داراست.

انسجام‌بخشی بین مسلمین؛ کارکرد مهم عید قربان / فلسفه قربانی کردن چیست؟

به گزارش قدس آنلاین، دهم ذی‌الحجه، مصادف با یکی از بزرگ‌ترین اعیاد مسلمانان یعنی عید قربان است؛ روزی که در ظاهر خونی ریخته می‌شود و عمل قربانی صورت می‌گیرد، اما به تعبیر اندیشمندان مسلمان، قربانی کردن بطنی هم دارد که عبارت از جهاد با نفس و کشتن نفس اماره است.

به‌منظور آشنایی بیشتر با این عمل عبادی مسلمین، تبیین معنای عید، اثرگذاری مناسکی عید قربان و جایگاه آن در تقریب مسلمانان با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدناصر تقوی، پژوهشگر دین به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید؛

* مفهوم عید در اسلام چیست و چرا برخی مناسبت‌ها نظیر روز ۱۰ ذی‌الحجه به عنوان یک عید مهم برای همه مسلمانان نامیده شده‌ است؟

عید یک معنای لغوی و تحت‌اللفظی دارد که از «عاد»، «یعود» به معنای بازگشت و ارجاع است و می‌تواند بازگشت به خویشتن یا یک اصل قابل ارجاعی باشد که در آن، آرامش، شکوفایی و شادابی نفهته است و در اینجا، معنای لغوی، یک مقدار هم به معنای اصطلاحی عید نزدیک می‌شود. در مورد معنای اصطلاحی عید نیز باید گفت؛ عید به معنای زمانی برای آرامش، شادی و فرح‌بخشی است و روز یا روزهای عید می‌تواند بنابر ذائقه فرهنگ‌های مختلف، متنوع باشد، اما در یک کلمه می‌توان گفت که عید، روز شادی است.

در اسلام و متن اصلی نصوص اسلامی که قرآن کریم باشد، این واژه در آیه ۱۱۴ سوره مائده آمده است که فرمود: «قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ». این آیه مربوط به درخواست حواریون از عیسی(ع) است که ایشان از خداوند مائده‌ای درخواست می‌کند که برای اولین و آخرینشان؛ یعنی برای اهل همان عصر خودشان و نیز برای نسل‌های آینده‌شان، عید باشد.

عید در اینجا نیز همان معنای شادی‌بخشی و فرح‌بخشی دارد و از یک روز به‌یاد ماندنی حکایت می‌کند و در عین حال به معنای لغوی‌اش نیز برمی‌گردد؛ چون در درخواست حواریون از عیسی(ع) چنین مفهومی نهفته است که اگر چنین اتفاقی بیفتد، برای ما و برای آیندگان ما عید خواهد بود؛ زیرا هر زمانی که آیندگان نیز به این تاریخ ارجاع کنند، این برکت آسمانی و این لطف ویژه خدا که برایشان یک رزق خاص قرار داده است به خاطرشان ‌آید و در آن زمان هم برایشان عید خواهد بود و برای نسل‌های آینده نیز چنین است.

در مورد زمان‌های دیگر و اعیاد دیگر هم همین‌طور است و یک اتفاق بزرگی می‌افتد که شادی‌آفرین است و معمولاً این اتفاق و موفق‌شدن و نایل گشتن به انجام این کار و برنامه‌ای که بوده، موجب شادی و فرح‌بخشی می‌شود و از همین‌روست که تبدیل به عید می‌شود. مثلاً اگر در ماه رمضان انسان یک ماه بندگی کرده، در پایان آن ماه، جشنِ این مهمانی و پایان این بندگی را به شکرانه در عید فطر می‌گیرد. عید قربان هم پایان اربعین کلیمی است که برای حضرت موسی(ع) یک معنای خاصی داشت و خداوند در این زمینه فرمود: «وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً». کما اینکه در روایات هم هست؛ روزی که موفق شویم در آن معصیت پروردگار نکنیم، جای شادمانی دارد و عید است.

از این حیث دهه‌ ذی‌الحجه نیز افضل‌الایام یا ایامی است که خداوند آن را بر دیگر ایام برتری داده است و عبارت‌هایی که در مورد این ایام به کار رفته شده، شبیه عبارت‌هایی است که برای شب‌ها و روزهای ماه رمضان مطرح شده است. بنابراین پایان این اربعین سلوکی هم جشن گرفتن دارد که می‌شود عید قربان. امام راحل نیز در این زمینه جمله دقیق و بلندی دارد که می‌گوید؛ عید فطر، که عید ضیافت‌الله است، مقدمه‌ای است برای عید قربان؛ که عید لقاء‌الله است؛ یعنی انسان از ضیافت‌الله به لقاء‌الله می‌رسد و به مرتبه بالاتری دست می‌یابد.

* عید قربان به عنوان یکی از مناسک هم محسوب می‌شود. حال به صورت عام مهم‌ترین کارکردهای این قبیل مناسک را چه چیزی می‌دانید؟

بله، به صورت خاص این عید در مجموعه مناسک حج و در نقطه پایانی آن است. آنجا که حجاج پس از میقات، احرام می‌بندند و آماده سفر به وادی محبوب می‌شوند، طواف می‌کنند، نماز می‌خوانند و سعی بین صفا و مروه انجام می‌دهند تا به عرفات و ... می‌روند و در نهایت به قربانی نهایی می‌رسند و گویی به این مرحله که می‌رسند یک جشن می‌گیرند. البته اینها صرفاً یک مناسک و ظواهر نیست، هر چند که مناسک است و شکل‌هایی دارد، اما همه اینها با نیت قربه الی الله است و تأثیری که بر روح حاجی و مؤمن می‌گذارد، بسیار عمیق است و همین مناسک نیز در آن سرزمین و شرایط، تأثیر عمیقی بر جان انسان دارد و حاجی احساس می‌کند، دقیقا به اعمال و کارهایی مشغول است که محبوبش گفته است و در مطاف و مسعایی قدم می‌گذارد و در صحرایی نیایش عرفه را می‌خواند که این زمین و مکان، قدمگاه و نیایشگاه صدها و هزاران ولی الهی از انبیاء و اولیاء بوده و باید در آن شرایط قرار بگیریم تا ببینیم این حال و هوا و این مناسک با روح انسان چه می‌کند. آن هم در کنار هزاران مومن دیگر که همه یک شکل و یک لباس، بدون هیچ تفاخر و بالا و پایینی، زمزمه و مشق بندگی می‌کنند و لبیک می‌گویند.

* عید قربان از جمله مناسکی است که همه مسلمین به آن اهتمام دارند. آیا می‌توان گفت عید قربان مهمترین کارکرد تقریبی را بین مسلمین دارد؟

طبعا وقتی همه مسلمانان نسبت به یک مناسکی اشتراک دارند که از جمله این مناسک حج یا عید قربان است که در همه کشورهای اسلامی جشن گرفته می‌شود، موجب می‌شود که یک حس شیرین باهم بودن و وحدت‌بخش بین همه مسلمانان ایجاد شود و همه مسلمین یک حس مشترک و فهم مشترکی پیدا کنند و اعیادی مانند عید قربان که بخشی از آن در مراسم حج نیز جلوه و نمود شعائری مهمی هم دارد، می‌تواند کارکرد تقریبی و وحدت‌بخش و کارکرد انسجام‌بخش و تفاهم‌برانگیز برای همه داشته باشد. ضمن اینکه بزرگداشت این عید، خارج از حج هم برای همه مسلمانان و کشورهای اسلامی آن خصوصیت تفاهمی را داراست.

البته چنانکه می‌دانید، برخی از اعیاد، خاص هستند و در جای خودشان اهمیت دارند؛ از جمله عید غدیر که برای پیروان مکتب اهل بیت(ع) روز بزرگی است، یا ولادت حضرت حجت(عج) که خیلی بزرگ است، اما این حس مشترک را لزوماً خیلی‌ها ندارند و کارکرد این اعیاد نیز با عید قربان فرق می‌کند. پاره‌ای از اعیاد نیز برای موقعیت‌های جغرافیایی خاص هستند؛ مانند اعیاد ملی یا آغاز بهار که یک تعریفی دارد و صرفاً در کشورهای حوزه نوروز انسجام‌ بخشی ایجاد می‌کند، اما در خارج از این کشورها این حس را ایجاد نمی‌کند.

بنابراین خاصیت اعیاد ملی همین است که برای همان ملت‌ها معنا دارد. حتی ممکن است شما در یک خانواده‌ای جشن خانوادگی داشته باشید، اما جشن‌های بزرگ‌ مانند عید قربان، یا روز جمعه که جشن هفتگی است، یا عید مبعث که سالروز اتصال جهان مادی به ملکوت از طریق وحی است، برای همه مسلمین قابل فهم است و حس مشترک شیرینی را بین همه مسلمین برمی‌انگیزد. اما عید قربان از این حیث که ظهور و نمود بیشتری در قالب مناسک حج دارد و منضم به آن شده است و نیز سنت قربانی و اطعام نیازمندان با گوشت قربانی را دارد، ‌ خصوصیت مناسکی آن هم بیشتر است و این در حالی است که عید مبعث یا روز جمعه، مناسک خاصی ندارند. بنابراین این عید می‌تواند کارکرد تقریبی پُررنگی بین مسلمین داشته باشد

ایکنا -یکی از مسائلی که پیرامون عید قربان مطرح می‌شود این است که این قربانی نمادی از کشتن نفس اماره و به تعبیری تعلقات است. شما این گزاره را چطور تحلیل می‌کنید؟ به‌ویژه که انسان پست‌مدرن، چه‌بسا با تعلقات و مسائل بیشتر و پیچیده‌تری مواجه باشد.

هر یک از مناسکی که برشمرده شد، می‌تواند عقبه و فلسفه‌ای داشته باشد که قربانی کردن نیز مستثنی نیست و باید توجه کنیم که قربانی کردن چیزی نیست که فقط در اسلام باشد، بلکه در ادیان ابراهیمی مطرح بوده است؛ چون از حضرت ابراهیم(ع) این مسئله به طور خاص آغاز شده است. البته تقدیم قوچ از جانب هابیل را هم که در قرآن آمده می‌توانیم نوعی قربانی بدانیم که این قربانی، نماد کشتن نفس اماره است و ابراهیم(ع)، نیز برای محبوب کار بزرگی را انجام داد. حضرت ابراهیم(ع) خلیل‌الله بود و به خداوند عشق می‌ورزید و معنای خلیل به تعبیر اهل معرفت این است؛ خلیل کسی است که خلل و فرج وجودی‌اش مملو از عشق خداوند است. حال چنین شخصیتی خوابی را دید و باید این خواب را تعبیر کند.

ابراهیم(ع) تصمیمش را گرفت و به اسماعیل(ع) گفت؛ در خواب دیدم که تو را ذبح می‌کنم، تو این مسئله را چطور می‌بینی؟ اسماعیل(ع) هم عاشق بود و از عشق پدر نیز خبر داشت، از این‌رو پذیرفت و وقتی خواستند بدون تعبیر، عین همان عشق را پیاده کنند، خداوند آن قوچ را فرستاد و بقیه ماجرا اتفاق افتاد. بنابراین این قربانی کردن، نماد کشتن نفس و گذشتن از تعلقات است؛ تعلقاتی که دست و پای انسان را می‌بندد و انسان را زمین‌گیر می‌کند.

بنابراین، مسئله قربانی به مفهوم خاصش چیزی است که از زمان ابراهیم(ع) به ‌بعد در ادیان ابراهیمی مطرح شده، اما نکته این است که این قربانی برای چیست؟ آیا برای خداست یا برای غیر خدا؟ پاسخ این است که خداوند در این برنامه‌های مناسکی که تعریف شده، امر کرده که این گوشت قربانی بین نیازمندان تقسیم شود و در عین حال باید با نیت الهی هم باشد. دقیقاً مانند همان زکات فطری که پرداخت می‌شود که باید به نیازمندان داده شود و این یعنی انسان باید از تعلقات مادی بگذرد و به نیازمندان یاری برساند.

یکی از دوستانی که در اروپا هستند با لحاظ مسائلی نظیر حقوق حیوانات و ...، از من پرسید که چرا باید گوسفندی قربانی شود. من توضیح دادم که فلسفه‌ این قربانی چیست که باید با نیت الهی و برای رسیدن به دست نیازمندان باشد و با تفصیلی که گفتم او کاملا قانع شد و بلکه برایش جالب بود که این سنت الهی چقدر می‌تواند هر ساله و به‌طور منظم به مستمندان کمک‌های بزرگی کند. برخی گروه‌های دانشجویی از اطراف تهران مستندی ساخته‌اند و در آن خانواده‌هایی نمایش داده می‌شوند که می‌گویند شش یا هشت ماه است یک غذای درست‌وحسابی نخورده‌ایم و لب به گوشت نزده‌ایم. این در حالی است که خداوند این مناسک را برای این قرار داده که انسان به فکر دیگران باشد؛ یعنی قربانی باید با نیت خیر باشد و در موارد درست توزیع شود. خداوند می‌فرماید: «لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنْکُمْ ...»؛ یعنی گوشت و خون قربانی که به خدا نمی‌رسد و خدا نیازی هم ندارد، بلکه مهم تقوا است.

* شرایط مهم قربانی کردن که مورد نظر پروردگار است، چیست؟

اولا نیت و تقوی مهم است که بالا می‌رود و اگر با نیت دیگری غیر از رضای الهی ذبح صورت گیرد، آن فایده‌ معنوی را ندارد. حال وقتی با این نیت انجام شد، باید اینها در مورد خودش مصرف شود که در واقع تجلی همان نیت است، چون رضای خدا در این است که بندگان نیازمند او بهره ببرند و شادمان شوند. رضای خدا یک امر ذهنی نیست که بگوییم برای رضای خدا بود و تمام. رضای خدا در رسیدگی به نیازمندان و شادی دل آنها و پر کردن سفره های خالی آنهاست؛ یعنی ای کسی که پول کافی داشتی و حج رفتی، و ای کسی که غنی هستی و می‌توانی گوسفند و گاو و شتری را قربانی کنی، به فکر انسان‌های نیازمند باش و آنها را بهره‌مند کن و همین رضایت خداست؛ برای نمونه در مورد زکات فطره هم می‌گویند یک ماه روزه گرفتی و در خلوت خودت بودی، حالا به جلوت بیا و به فکر نیازمندان باش و زکات قوت غالبت را بپرداز و از مستمندان دستگیری کن.

در مدیریت گوشت قربانی در مراسم حج برخی از کشورها همین کار را می‌کنند و بسیاری از فقرا را با برنامه و سیستماتیک تحت پوشش قرار می‌دهند. ما نیز می‌توانیم برنامه‌ریزی‌ دقیقی در این زمینه داشته باشیم که چطور قربانی انجام و تحویل نیازمندان کشورمان داده شود، به جای اینکه این همه لاشه گوسفند، جمع‌شده و بعد زیر خاک دفن شوند.

برخی از کشورها هستند که در این زمینه‌ها مدیریت دارند و انسان می‌تواند آثارش را ببیند. برای نمونه، در مورد روز جمعه که روز عید است، خیلی از کشورها مستحبات را رعایت می‌کنند و واقعاً این روز برایشان روز عید است، بهترین لباس‌های خود را می‌پوشند و به یکدیگر تبریک می‌گویند و به دیدن هم می‌روند. این مناسک عیدانه در نشاط‌بخشی جامعه بسیار مؤثر است.

در دین ختمی نیز این دهه ذی‌الحجه متمم ماه مبارک رمضان محسوب شده و نورانیت آن ایام را دارد و در روایات داریم که اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشود، به او امیدی نیست مگر اینکه دهه ذی‌الحجه را درک کند و ایام و لیالی‌اش با همان شرافت است؛ به‌نحوی که ماه مبارک رمضان شب قدر دارد و ذی‌الحجه هم شب قدر خودش، یعنی عرفه را دارد. بنابراین این مناسک فراتر از یک چیز جزئی و سطحی و زودگذر است و می‌توان گفت: یک عمق و پشتوانه بزرگ معرفتی هم دارد و می‌تواند فواید زیادی هم داشته باشد.

منبع: ایکنا

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.