از این منظر برنامه ترکیبی «فریدا» را میتوان یک برنامه خلاق مذهبی به شمار آورد که سال گذشته در یک فصل ۱۳ قسمتی از پلتفرم«فیلیمو» پخش شد و در آن به محاکمه قاتلان امام حسین(ع) در دادگاه امروزی تا روایت دقیق آخرین سفر اباعبدالله(ع) طی گفتوگو با شخصیتهای حاضر در کربلای سال ۶۱ هجری قمری پرداخته بود و نگاهی نو به واقعه عاشورا داشت که البته با حواشی زیادی همراه شد تا آنجا که سازندگان «فریدا» را برای تولید فصل دوم این برنامه دلسرد کرد. با «حامد جوادزاده» طراح، کارگردان و تهیه کننده این برنامه گفتوگو کردیم که میخوانید.
امسال خبری از تولید برنامه مذهبی از سوی شما نبود، دلیلش بهخاطر حواشی پیش آمده سال گذشته برنامه «فریدا» است؟
من امسال توفیق تولید برنامه مذهبی نداشتم، ولی واقعاً بهخاطر حواشی برنامه «فریدا» نبود. به دوستان «فیلیمو» هم گفته بودم برنامههایی که فضای مذهبی دارند، خیلی درآمدزا نیستند و برای بیزینس یک رسانه خصوصی، تولید چنین برنامههایی هزینه بر است و سودآوری مالی ندارد، از این رو به نظرم برنامه «فریدا» شرایطی برای ادامه نداشت. شاید سالهای بعد، جنبه و تحمل پذیرش چنین برنامهای ایجاد شود و من یا دوستانم، بتوانیم چنین برنامهای را تولید کنیم.
سفارش دهنده تمایلی به ادامه تولید نداشت یا خودتان؟
تولید برنامه مذهبی برای پلتفرمها توجیه اقتصادی ندارد و من هم ترجیح میدهم اگر برای پلتفرمها، تولید داشته باشم، برنامه پرمخاطب بسازم. تولید برنامه مذهبی، شرایط ویژهای میطلبد.
وقتی دارید برنامه مذهبی میسازید با جامعهای طرف هستید که خودشان را علامه این حوزه و صاحبان آن میدانند و تصورشان این است هر قرائتی که خودشان از حوزه دین دارند را باید منتشر کنند و اگر قرائت دیگری در این فضا ارائه شد، احساس تکلیف میکنند که آن قرائت را به سختگیرانهترین شکل ممکن، نقد کنند. به همین دلیل میبینید یک برنامه مذهبی، آوردهای برای تهیه کننده ندارد که مثلاً بگوید یک سریال ساختم و چندمیلیون نفر این سریال را دیده اند و به آن نقد هم داشتند. برنامههای مذهبی را عموماً قشر مذهبی میبینند ولی گاهی حواشی آن به اندازه سریالی است که چند میلیون مخاطب دارد. افرادی از سر دلسوزی احساس میکنند باید پاسدار دین خدا باشند و فکر میکنند مثلاً فلان برنامه ساز با تولید این برنامه دارد دین خدا را نابود میکند، باید برایشان قسم بخورید که ما هم دین را میفهمیم و دلسوز دین هستیم، همانقدر که شما سیدالشهدا(ع) را دوست دارید ما هم دوست داریم.
تجربه «فریدا» چنین آوردهای برایتان داشت؟
تجربه ساخت «فریدا» برای من بسیار شیرین بود، ولی احساس کردم در شرایطی نیستیم که از این رفتارهای خلاق مذهبی بکنیم. برای همین ترجیح دادیم عطایش را به لقایش ببخشیم. من غیرت مذهبی را دوست دارم، ولی گاهی به ما برچسب التقاط میزدند، درحالیکه ابتدا اینطور نیست. ترجیح من این است که دین را عقلمدارانه ببینم. برنامه «فریدا» مورد تمجید برخی از مراجع، روحانیون و مداحان هم واقع شد، ولی عدهای از همین قشر هم حرفهای تندی علیه ما زدند. ماجرا این است که بازار تولیدات شبکههای نمایش خانگی، بازار درآمدزایی است و بازار تبلیغ شعائر اسلامی به زبان مدرن نیست؛ بنابراین تصمیم گرفتیم این عرصه را رها کنیم تا حداقل به ما نگویند بیدین.
محافظه کاری تلویزیون هم در تولید برنامههای مذهبی نوآورانه و خلاقانه از این منظر است؟
تلویزیون که در همه حوزهها محافظه کار است؛ چون هر کسی درباره آن اظهار نظر میکند. در واقع وقتی با چنین قرائتی طرف هستم، تولید برایم بسیار سخت میشود. آنقدر هم آورده ندارد که حواشیاش را به جان بخرم و بگویم برنامهای ساختم که تعداد زیادی از مردم ایران آن را دیدند و هزینههایش را به جان میخرم، این جنس از برنامه آنچنان که باید مخاطب ندارد، ولی هزینههای اجتماعی و حرفهای بسیار سنگینی برای سازنده دارد، از همه بدتر اینکه برچسب بیدینی میزنند!
بهنظر شما نگاه تکلیفی و روزمره به برنامهسازی دینی چه آسیبهایی به حوزه دین میزند؟
دین را تک بعدی کرده و از کتاب ها فقط وارد ملودیهای مداحان میشوند. در روایات و احادیث داریم که معجزه دین اسلام، عقلانیت است. ما در برنامه «فریدا» عمر سعد را با نتیجه عملکردش نشان دادیم، عمر سعد، آقازاده زمانه خودش بود و نشان دادیم که چه بلایی سر این آقازاده جنایتکار آمد. کسانی به ما گفتند که چرا به عمر سعد وجاهت دادی که بشود با او حرف زد؟! با چنین تفکر و هجمههایی روبهرو بودیم. بهنظرم الان شرایط تولید چنین برنامههایی وجود ندارد.
چرا حواشی «فریدا» از محتوای آن پررنگتر شد؟
هیچ کاری بدون عیب نیست بهویژه اگر کار اول باشد، بسیاری حرف برنامه را نشنیدند اما علیه آن حرف زدند. چون در توییتر جوی ایجاد کردند که در فلان برنامه از حُر دعوت کردند و اسپرسو خورده، عدهای خندیدند. کارشناس میآورم که لایههای معرفتی چنین برنامهای را برایتان تحلیل کند. عمر سعد را آوردیم و ما به ازای بیرونیاش را نشان دادیم که چنین آقازادهای وقتی ظلم میکند چه سرنوشتی دارد، ولی عدهای میگویند که باید چهره عمر سعد را شیطانی نشان میدادید. وقتی میگفتیم که باید طیف خاکستری را جذب کرد، میگفتند ول کنید طیف خاکستری را. خب در چنین شرایطی نقض غرض میشود و من سعی میکنم که به آن دامن نزنم، صبر میکنیم تا شرایطش پیش بیاید و بسازیم.
فکر میکنید چه زمانی شرایط تولید چنین برنامههایی به وجود بیاید حتی در تلویزیون؟
تجربه نشان داده مدیران تلویزیون تا مجبور به انجام کاری نشوند، از آن استقبال نمیکنند، ولی وقتی شرایط به وجود بیاید، مجبور هستند انجامش دهند. بهنظرم تلویزیون خیلی دیرتر به این ضرورت خواهد رسید، ولی میرسد. همانطور که توجه به شعائر دینی، مهم است، در حوزه نظری دین هم باید کار کنیم. شورآفرینی کار سختی نیست، میتوانم با تولید برنامهای شورآفرین مخاطب را بگریانم ولی اگر بنا باشد خدمتی بکنم، ترجیحم این است که در حوزه نظری و معرفتی کاری بکنم. همانطور که دین اسلام هزارو۴۰۰زایش داشته است در حوزه برنامهسازی هم باید زایش داشته باشد و نمیتوانیم بگوییم باید به یک شکل مشخص برنامه ساخته شود و اگر غیر از این برنامهای تولید شد به آن برچسب بی دینی بزنیم.
نظر شما