تحولات لبنان و فلسطین

با سپری شدن دوره محدودیت‌ها متأسفانه همه دچار یک فراموشی جمعی شده و تصور می‌شود کرونا در سراشیبی نابودی قرار گرفته و قرار است به زندگی عادی برگردیم، بر همین اساس رفتارهای پرخطر از قبیل برگزاری دورهمی‌ها و مجالس در جامعه بیشتر می‌شود.

زنجیره انتقال!

رفتارهای پرخطر ساده

هفته گذشته نیز در تسلسل همین رفتارهای تکراری باز شاهد اعمال محدودیت‌ها بودیم تا اندکی از سرعت شیوع بیماری کم شود اما همچنان که در رسانه‌های مختلف منتشر شد باز شاهد بی‌توجهی تعداد قابل توجهی از شهروندان به تمامی هشدارها و محدودیت‌های اعلامی بودیم و عده‌ای از فرصت پیش آمده برای سفر استفاده کردند.

اما موضوع دیگری که نباید از آن غافل شد بی‌توجهی شهروندانی است که در ظاهر مرتکب چنین رفتارهای آشکار پرخطر نمی‌شوند اما به دلیل آنکه تعدادشان بیشتر از دسته اول است تأثیر بیشتری بر شیوع کرونا دارند.بسیاری از شهروندان تصور می‌کنند اگر به اتفاق اعضای خانواده یک ساعت در بازار باشند رفتارشان خطرناک نیست و یا اعضای فامیل به بهانه تولد دور هم جمع شوند اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد، به بیان ساده اینکه دیگر کرونا را جدی نمی‌گیریم.

زندگی مسالمت‌آمیز با کرونا

به منظور تحلیل بیشتر این موضوع سری به خیابان‌های شهر می‌زنیم تا نظر شهروندان را در این خصوص جویا شویم تا ببینیم آیا می‌دانند با سهل‌انگاری خود به زنجیره انتقال کرونا تبدیل می‌شوند یا خیر.

مرد جوانی سوار بر موتورسیکلت که حتی ماسک هم ندارد در توجیه رفتار خود می‌گوید: پس از ماه‌ها زندگی با کرونا فهمیده‌ام چه کارهایی باید انجام بدهم که به کرونا مبتلا نشوم. ماسک هم زمانی که بخواهم وارد یک محل مسقف بشوم می‌زنم.

او ادامه می‌دهد: کرونا هم مثل سرماخوردگی است؛ باید خودمان را تقویت کنیم، با فرار کردن از آن نمی‌توان زندگی کرد فقط نباید دور و بر آدم‌های مشکوک رفت.

چند جوان که کمتر از ۲۰ سال سن دارند بدون داشتن ماسک دوره نشسته‌اند و مشغول سیر در دنیای مجازی هستند و هیچ فاصله‌ای بینشان نیست. وقتی از آن‌ها می‌پرسم آیا باور دارید که کرونا کشنده است؟ یکی می‌گوید: ما حواسمان هست. دیگری می‌گوید: پسرخاله‌ام که ۲۲سال داشت ماه پیش فوت کرده. نفر سوم هم با تأملی خاص می‌گوید: خدا بخواهد می‌گیریم، خدا نخواهد  نمی‌گیریم.

بازارگردی بی‌وقفه

بسیاری از بازارها نسبتاً شلوغ است. گویا مردم تصور کرده‌اند مانند زمان جنگ که پس از یک حمله، نیروهای دشمن تا ماه‌ها هیچ تحرکی نداشتند حالا هم با اعمال محدودیت چندروزه، کرونا متحمل ضربات سنگینی شده و تا مدتی دیگر در شهر جولان نمی‌دهد.

در یکی از بازارها با یک خانواده پنج نفره همصحبت می‌شوم. از پدر حدوداً ۵۰ ساله تا دختربچه چهارساله همه ماسک دارند اما بعضی از ماسک‌ها معلوم است برای یک هفته از آن استفاده شده است و نه تنها هیچ کمکی به پیشگیری نخواهد داشت که خود همان ماسک عامل خطرناک‌تر شرایط می‌شود.

پدر خانواده با خونسردی و از سر اطمینانی کاذب می‌گوید: ماسک زدیم و به بچه‌ها گفته‌ام دست به چیزی نزنند تا کرونا نگیرند. پس از مدت‌ها آمده‌ایم خرید کنیم یک ساعت بیشتر اینجا نیستیم و برمی‌گردیم خانه و دست‌ها را با صابون که بشوییم مشکلی پیش نمی‌آید.

چند پاساژ دیگر را سر می‌زنیم به ویژه در محدوده هسته مرکزی شهر؛ شلوغی بازارها خارج از حد تصور است، بسیاری از شهروندان هنوز باور ندارند بیش از ۱۰۰ هزار هموطن ما قربانی این ویروس مرگبار شده‌اند.

باورش سخت است که همین روزها عده‌ای برای سفر تابستانی و زیارتی به مشهد سفر کرده‌اند و خرید سوغات سفر بی‌تردید در برنامه‌های آن‌هاست و این یعنی اینکه باید منتظر موج سهمگین‌تر کرونا در آینده نه چندان دور باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.