تحولات لبنان و فلسطین

مسلمان باید نسبت به احکامی از دین که به آن احتیاج دارد شناخت پیدا کند،یکی از موضوعاتی که در مورد آن پرسش‌های زیادی مطرح می‌شود مسائل مربوط به پیوند و اهدای عضو است.

آیا موارد مرگ مغزی شرعا مرده محسوب می شوند؟

به گزارش  قدس آنلاین یکی از مهمترین واجبات دین مبین اسلام که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد، فراگیری احکام دین است. کسی که اسلام را به عنوان دین خود بر می‌گزیند باید برنامه‌های آن را به طور کامل در همه قلمروهای زندگی خود بپذیرد و رفتار و عملکرد خویش را مطابق با احکام دین تنظیم نماید، انجام چنین تکلیفی می‌طلبد فرد مسلمان نسبت به مقدار مورد نیازش از احکام دین که به آن احتیاج دارد و برایش پیش می‌آید، شناخت پیدا کند تا بتواند آن را در زندگی خود اجرا نماید.  یکی از موضوعاتی که در مورد آن پرسش‌های زیادی مطرح می‌شود مسائل مربوط به پیوند و اهدای عضو است.

حضرت آیت الله خامنه ای

پرسش: آیا کاشت مو در سر برای کسی که موهای سرش سوخته است و در انظار عمومی مردم از این جهت رنج می‌برد، جایز است؟

ج: این کار فی‏‬ فی‌نفسه اشکال ندارد به شرط اینکه از موی حیوان حلال گوشت و یا موی انسان باشد.

پرسش: اگر شخصی مبتلا به بیماری شود و پزشکان از درمان وی ناامید گردند و اعلام نمایند که او بزودی از دنیا خواهد رفت، در این صورت آیا برداشتن اعضای حیاتی بدن او مثل قلب و کلیه و غیره قبل از وفات وی و پیوند آنها به بدن شخص دیگر جایز است؟

ج: اگر برداشتن اعضای بدن او منجر به مرگ وی شود حکم قتل او را دارد، و در غیر این صورت اگر با اجازه خود او باشد اشکال ندارد.

پرسش: آیا استفاده از عروق و رگهای جسد شخص متوفّی برای پیوند به بدن یک فرد بیمار، جایز است؟

ج: اگر با اذن میّت در دوران حیاتش و یا با اذن اولیای او بعد از مردنش باشد و یا نجات جان نفس محترمی منوط به آن باشد، اشکال ندارد.

پرسش: آیا در قرنیّه‏ای که از بدن میّت جدا شده و به بدن انسان دیگری پیوند زده می‌شود و در حالی که این کار غالباً بدون اجازه اولیا میّت انجام می‌شود، دیه واجب است؟ و بر فرض وجوب، مقدار دیه هر یک از چشم و قرنیّه چقدر است؟

ج: برداشتن قرنیّه از بدن میّت مسلمان حرام است و موجب دیه می‌شود که مقدار آن پنجاه دینار است ولی اگر با رضایت و اذن میّت قبل از مرگش، برداشته شود اشکال ندارد و موجب دیه نیست.

پرسش: یکی از مجروحین جنگ از ناحیه بیضه‌هایش زخمی شده، به‌طوری که منجر به قطع آنها گشته است، آیا استفاده از داروهای هورمونی برای حفظ قدرت جنسی و ظاهر مردانه‏اش برای او جایز است؟ و اگر تنها راه دستیابی به نتایج مذکور و پیدا کردن قدرت بچه‏دار شدن، پیوند بیضه فرد دیگری به او باشد، حکم آن چیست؟

ج: اگر پیوند بیضه به بدن او ممکن باشد به‌طوری که بعد از پیوند و التیام، جزئی از بدن او شود، از جهت طهارت و نجاست اشکال ندارد و همچنین از جهت قدرت بچه‏دار شدن و الحاق فرزند به او هم مشکلی نیست. استعمال داروهای هورمونی برای حفظ قدرت جنسی و ظاهر مردانگی‏اش هم اشکال ندارد.

پرسش: با توجه به اهمیّت پیوند کلیه برای نجات جان بیماران، پزشکان به فکر افتاده‏اند که یک بانک کلیه ایجاد کنند و این بدین معنی است که افراد زیادی به‌طور اختیاری مبادرت به اهدا یا فروش کلیه می‌کنند، آیا فروش یا اهدای کلیه یا هر عضو دیگری از بدن به‌طور اختیاری جایز است؟ این عمل هنگام ضرورت چه حکمی دارد؟

ج: مبادرت مکلّف در هنگام حیات، به فروش یا هدیه کردن کلیه یا هر عضو دیگری از بدن خود برای استفاده بیماران از آنها در صورتی که ضرر معتنابه برای او نداشته باشد اشکال ندارد، بلکه در مواردی که نجات جان نفس محترمی متوقف بر آن باشد، اگر هیچ‌گونه حرج یا ضرری برای خود آن شخص نداشته باشد، واجب می‌شود.

پرسش: بعضی از افراد دچار ضایعات مغزی غیر قابل درمان و برگشت می‌شوند که بر اثر آن، همه فعالیت‌های مغزی آنان از بین رفته و به حالت اغمای کامل فرو می‌روند و همچنین فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نوری و فیزیکی می‌شوند، دراین گونه موارد احتمال بازگشت فعالیت‌های مذکور به وضع طبیعی کاملاً از بین می‌رود و ضربان خودکار قلب مریض باقی می‌ماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی انجام می‌گیرد و این حالت به مدّت چند ساعت و یا حداکثر چند روز ادامه پیدا می‌کند، وضعیت مزبور در علم پزشکی مرگ مغزی نامیده می‌شود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکتهای ارادی می‌گردد و از طرفی بیمارانی وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضای مبتلایان به مرگ مغزی است، بنا بر این آیا استفاده از اعضای مبتلا به مرگ برای نجات جان بیماران دیگر جایز است؟

ج: اگر استفاده از اعضای بدن بیمارانی که در سوال توصیف شده‏اند برای معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.

پرسش: علاقمند هستم اعضای خود را هدیه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمایل خود را هم به اطلاع مسئولین رسانده‏ام. آنان نیز از من خواسته‏اند که آن را در وصیّت‌نامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آیا چنین حقّی را دارم؟

ج: استفاده از اعضای میّت برای پیوند به بدن شخص دیگر برای نجات جان او یا درمان بیماری وی اشکال ندارد و وصیّت به این مطالب هم مانعی ندارد مگر در اعضایی که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود.

پرسش: آیا وصیت قبلی مسلمان در زمان حیات، در مورد استفاده از بدن او برای تشریح یا استفاده از بعضی اعضای او مانند کلیه، قلب و چشم، اثری در حکم جواز و رفع دیه دارد یا نه؟

ج) ‏ در مورد تشریح، در صورت لزوم تأثیری ندارد لکن در استفاده از اعضا اگر با رضایت و اذن میت قبل از مرگش و یا با اذن اولیا او بعد از مردنش باشد اشکال ندارد و موجب دیه نیست.

پرسش: آیا تشریح جسدی که در اسلام او تردید است، جایز می‌باشد؟

ج) ‏ تشریح مرده مشکوک که راهی برای حکم به اسلام او نباشد مانعی ندارد.

پرسش: آیا دانشجوی پزشکی که موظف به تشریح است باید از کم و کیف چگونگی تهیه اجساد برای تشریح آگاهی یابد یعنی تجسس کند که آیا مسائل شرعی رعایت شده یا نه؟ جسد مربوط به مسلمان است یا نه؟

ج) ‏ تجسس، لازم نیست.

پرسش: در صورت جایز بودن کالبد شکافی، حکم عورتین و نگاه نامحرم به بدن میت و مس میت موقع کالبد شکافی را بیان فرمائید؟

ج) ‏ اگر درمان بیماری‌ها و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آموزشی باشد که یاد گرفتن آن مستلزم نگاه به عورت دیگران است، اشکال ندارد. اگرمیت را غسل نداده باشند در صورت مس کردن آن غسل واجب بر آن مترتب است.

پرسش: آیا تفاوتی بین اهل تسنن و اهل تشیع، در عدم جواز تشریح جسد، وجود دارد؟

ج) ‏ تفاوتی بین مسلمانان، چه اهل تشیّع و چه اهل تسنّن نیست.

پرسش: آیا می‌توان جسد افراد به ظاهر مسلمان (مسلمان شناسنامه‌ای) را که به خاطر ارتداد، فساد اخلاقی، قاچاق مواد مخدر، مسائل سیاسی و … اعدام شده‌اند، تشریح کرد؟

ج) ‏ از اجساد متعلق به مسلمانان و یا کسی که محکوم به اسلام است استفاده نشود مگر آن که ضرورت باشد اما ارتداد محکوم به کفر است و استفاده از جسد او مانع ندارد.

پرسش: در دانشگاه‌های علوم پزشکی، از اجساد افرادی که صاحب ندارند، برای تشریح و یادگیری دانشجویان استفاده می‌شود و یا اعضای آنها را مثل قلب، کبد و کلیه اغلب بدون اجازه‌ی صاحبان میت در شیشه‌ها نگهداری می‌کنند، لطفاً نظرتان را در این مورد بیان فرمائید؟

ج) ‏ نداشتن صاحب، دلیل بر جواز امر مذکور نیست.

پرسش: با وجود امکان تهیه جسد کافر از خارج که مستلزم تعیین بودجه و خرید آن است، آیا واجب است که مسئولین ذیربط به آن اقدام نمایند تا از تشریح میت مسلمان جلوگیری شود یا خیر؟

ج) ‏ واجب است تا حد امکان از جسد میت مسلمان استفاده نشود.

پرسش: آیا می‌توان برای پیوند اعضا از اعضای حیوانات چه حرام گوشت چه حلال گوشت وچه نجس العین برای انسان استفاده کرد لطفاً نظرتان را در این مورد بفرمائید.

ج) مانع ندارد ولی نماز خواندن با آن اشکال دارد مگر اینکه از قبیل چیزهایی باشد که دارای حیات است که با پیوند آن به بدن انسان حیات پیدا کند و جزو بدن انسان گردد. و در حکم مذکور تفاوتی میان انواع حیوانات، حتی نجس‌العین نیست.

پرسش: پس از پیوند عضو حکم آن از نظر طهارت و نجاست در حالات زیر چگونه است؟ الف) در ابتدای عمل جراحی که پیوند صددرصد برقرار نشده است. ب) با گذشت زمان که پیوند صددرصد برقرار شده است.

ج: الف) اگر هنوز میته باشد، نجس است. ب) چنانچه صدق میته به آن نکند، پاک است.

پرسش: گاهی اوقات ممکن است جسد مجهول الهویه‌ای پیدا شود که هیچ اطلاعی از ملیت و مذهب او وجود ندارد؟ آیا چنین اجسادی قابل تشریح هستند یا نه؟

ج) ‏ اگر در بلاد اسلامی، باشد جایز نیست. چون حکم اسلام بر او مترتب است.

پرسش: پیوند اعضای مسلمان به غیر مسلمان و برعکس چه حکمی دارد؟

ج) در اهدای عضو جهت پیوند، فرقی نیست که گیرنده مسلمان باشد یا غیر مسلمان.

پرسش: در مواردی که تحلیل استخوانی فک شدید است نیاز به پیوند استخوان می‌باشد، شرکت‌هایی هستند که استخوان‌های میت را فرآوری کرده و به فروش می‌رسانند. آیا می‌شود از این استخوان‌ها استفاده نمود؟ در صورت جواز آیا فرقی میان استخوان میت مسلمان و کافر و میتی که اطلاعی از هویت او نداریم وجود دارد؟

ج) فی‌نفسه اشکال ندارد و تفاوتی میان انواع استخوان نیست، هر چند بهتر است با وجود استخوان میت کافر از استخوان دیگر استفاده نشود.

پرسش: قطع اعضای غیر رئیسه از شخص زنده چه حکمی دارد؟

ج) اگر حفظ نفس محترمی موقوف بر آن باشد جایز است.

پرسش: قطع اعضای مرده در صورت‌های ذیل چه حکمی دارد؟ ۱: وصیت کرده بر اینکه اعضای او را پس از مرگ برای پیوند جدا کنند؟ ۲: وصیت نکرده ولی حفظ جان مسلمان بر آن متوقف است؟

ج ۱) با اجازه ولیّ میّت مانع ندارد. ج ۲) در این صورت اشکالی نیست.

پرسش: پول گرفتن در برابر اعضای جدا شده چه حکمی دارد؟

ج) مانع ندارد و می‌تواند در مقابل واگذاری حق اختصاص یا در مقابل اجازه دادن پول بگیرد.

پرسش: آیا انتقال خون بین مسلمان و غیرمسلمان، جایز است یا نه؟

ج) ‏ جایز است.

پرسش: فروش خون چه حکمی دارد؟

ج) ‏ با فرض اینکه انتقال خون دارای منفعت عقلایی است فروش آن مانعی ندارد.

پرسش: با توجه به اتفاق فقها در حکم "حرمت اضرار به نفس" مبنای حکم جواز "پیوند اعضا" چیست؟ چنانچه مبنای این حکم اهمیت "حفظ جان مسلمان" در برابر "حرمت اضرار به نفس" باشد، این سوال مطرح می‌شود که اگر شخص اهدا کننده عضو شیعه و شخص گیرنده عضو، غیر شیعه یا غیر مسلم باشد، آیا باز هم "حفظ جان چنین شخصی" از "اضرار به نفس یک شیعه" مهم‌تر است؟

ج) مطلق اضرار به نفس دلیل بر حرمت ندارد و اهدای عضو جهت پیوند به بدن شخص دیگر از مصادیق اضرار به نفس به نحو کلی نیست زیرا ممکن است برای کثیری از افراد ضرر به همراه نداشته باشد و در اهدای عضو جهت پیوند فرقی نیست که گیرنده مسلمانِ هم‌مذهب باشد یا غیر مسلمان، و اگر نجات جان گیرنده مسلمان متوقف بر پیوند عضو باشد چنانچه برای دهنده ضرر معتنابه نداشته باشد چه بسا واجب است که اهدا کند و یا بفروشد.

پرسش: آیا وصیت به اهدا یا فروش اعضای بدن، بعد از مرگ مغزی یا مرگ قطعی جایز است؟

ج) استفاده از اعضای میت برای پیوند به بدن شخص دیگر برای نجات جان او یا درمان بیماری وی اشکال ندارد و وصیت به این مطالب هم مانعی ندارد مگر در اعضایی که برداشتن آنها از بدن میت موجب صدق مُثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میت محسوب شود.

پرسش: آیا قطع عضو میت در صورتی که منفعت مورد اعتنایی برای دیگران داشته باشد، جایز است یا خیر؟ و اگر جایز است، دیه دارد یا خیر و در صورت وجوب، دیه بر عهده کیست آمر، پزشک یا استفاده کننده از عضو؟

ج) قطع عضو بدن میّت مسلمان حرام است و موجب دیه می‌شود و دیه بر عهده کسی است که عضو را قطع کرده، ولی اگر با رضایت و اذن میت قبل از مرگش برداشته شود، اشکال ندارد و موجب دیه نیست همچنین اگر نجات نفس محترمی متوقف بر این امر باشد، اشکال ندارد.

حضرت آیت الله سیستانی

پرسش: اهدای عضو از شخص زنده به شخص زنده دیگری چه حکمی دارد؟

پاسخ: برداشتن بخشی از بدن انسان زنده برای پیوند زدن در صورتی که قطع آن زیان مهمی برای اهدا کننده داشته باشد مانند چشم و دست و امثال آنها حرام است، ولی اگر ضرر مهمی نداشته باشد مانند قطعه‏ قطعه‌ای از پوست یا نخاع یا یک کلیه در صورت سالم بودن کلیه دیگر با فرض رضایت صاحبش اشکال ندارد البته اگر اهدا کننده کودک یا دیوانه نباشد وگرنه به هیچ وجه جایز نیست و هرگاه قطع آن جایز بود گرفتن پولی به ازای آن نیز جایز است.

پرسش: برداشتن اعضای میت مسلمان و پیوند زدن آن به شخص مسلمان زنده چه حکمی دارد؟

پاسخ: قطع عضو مسلمان مرده مانند چشم و دستش برای پیوند زدن به بدن زنده جایز نیست و اگر کسی چنین کند بر او دیه لازم می‌آید و دفن آن عضو قطع شده واجب است، ولی اگر پیوند زده شد و عضو جزو بدن زنده‏ شد، قطع آن واجب نیست.

پرسش: اگر خود شخص وصیت کرده باشند که بعد از فوت اعضای او اهدا شوند، آیا باید به وصیتش عمل کرد؟

پاسخ: نفوذ وصیت شخص به اهدای اعضایش بعد از مرگ مشکل است.

پرسش: حکم ثبت نام و پر کردن فرمهایی که برای اهدای عضو در زمان مرگ مغزی چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر مقصود اهدای عضو بعد از مرگ مغزی باشد، تجویز نمی‌شود.

پرسش: اهدای اعضای افراد مرگ مغزی چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر کسی که از نظر مغزی مرده است در حالی که قلب و ریه او هرچند به کمک دستگاه وظیفه خود را انجام می‌دهند شرعا مرده شمرده نمی‌شود و قطع اعضای او برای الحاق به افراد زنده به هیچ وجه جایز نیست و قتل محسوب می‌شود و موجب دیه و قصاص است.

پرسش: بریدن عضوی از اندام شخص مرده با وصیت او و پیوند دادن آن به شخص دیگر هرگاه میت مسلمان و یا در حکم مسلمان نباشد چه حکمی دارد؟

پاسخ: اشکال ندارد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

پرسش: اگر جسدی مجهول الهویّه که اعضای قابل پیوندی داشته باشد در دسترس باشد، آیا می‌توان این اعضا را به بیماری که محتاج است پیوند زد؟

جواب: اگر موجب نجات جان مسلمانی از مرگ یا بیماری مهمّی بشود جایز است.

پرسش: در فرض مسأله فوق اگر بعداً ولیّ متوفّی پیدا شود و از این کار ناراضی باشد، چه باید کرد؟

جواب: در فرض فوق عدم رضایت او مشکلی ایجاد نمی‌کند و فرقی بین مجهول الهویه و غیر او نیست، ولی احتیاط صرف دیه آن در خیرات برای میّت است.

پرسش: اگر شخصی وصیّت کند بعد از وفاتش، اعضای قابل پیوندش را به بیماران پیوند زنند آیا مجاز به این کار هستیم؟

جواب: تنها با شرطی که گفته شد مجاز است.

پرسش: اگر شخصی وصیّت کند بعد از وفاتش، اعضایش را به دیگران پیوند بزنند امّا ولی وی پس از مرگش از این کار ناراضی باشد آیا مجازیم این کار را بدون اجازه ولی انجام دهیم؟

جواب: اجازه ولیّ در فرض جواب شرط نیست.

پرسش: اگر شخصی از پیوند اعضای خود به دیگران پس از مرگش ناراضی باشد ولی پس از وفاتش ولیّ وی مایل به این کار باشد، آیا می‌توانیم چنین کاری انجام دهیم؟

جواب: با شرط فوق جایز است.

پرسش: اگر شخصی در طول زندگیش نظر مخالف یا موافقی در مورد پیوند اعضایش نداشته باشد، آیا پس از مرگش می‌توان به اجازه ولیّ وی چنین کاری را انجام داد؟

جواب: اگر ضرورتی ایجاب کند مانعی ندارد.

پرسش: آیا برداشتن عضوی از بدن فرد زنده جهت پیوند، مستلزم پرداخت دیه می‌باشد؟

جواب: اگر با اجازه خود او باشد و خطری او را تهدید نکند جایز است و دیه ندارد.

پرسش: اگر احتمال بدهیم با برداشتن یک یا چند عضو از شخصی که زنده است، در آینده نزدیک یا دور، وی دچار عوارض خفیف یا شدید خواهد شد و از طرفی نجات جان بیمار دیگری وابسته به همین کار باشد و مورد دیگری نیز در دسترس نباشد، آیا مجازیم بدون آگاهی دادن شخص پیوند دهنده، چنین کاری را انجام دهیم؟ اگر به وی اطّلاع بدهیم و با تمایل وی عضو پیوندی را از بدنش خارج کنیم، در صورت ایجاد عارضه در وی، آیا پزشک مسؤول است؟

جواب: اگر عارضه مثلاً به خاطر از دست دادن یک کلیه یا مانند آن باشد واجب نیست کسی برای نجات جان دیگری این کار را انجام دهد، امّا اگر عارضه، خفیف و قابل تحمّل باشد وجوب نجات جان دیگری با رضایت صاحب عضو بعید نیست و در صورتی که با اطّلاع و رضایت صاحب عضو باشد و احتمال عارضه ضعیف بوده امّا تصادفاً گرفتار آن شود پزشک مسؤول نمی‌باشد، مانند برداشتن یک کلیه که معمولاً خالی از خطر است، ولی گاه ممکن است عارضه‌ای پیش آید.

پرسش: اگر مطمئن باشیم و یا احتمال دهیم که این پیوند رد خواهد شد و مفید نخواهد بود آیا مجازیم با خوش بینی و به عنوان کمک به بیمار، از بدن فرد زنده یا مرده دیگری عضوی را جدا و به آن بیمار پیوند بزنیم؟

جواب: اگر اطمینان به عدم نتیجه باشد این کار جایز نیست ولی در صورت احتمال عقلایی، برداشتن عضو پیوندی از مرده مانعی ندارد و از زنده در صورت عدم ضرر و خطر نیز جایزاست.

پرسش: با توجّه به این که بعد از پیوند، شیمی درمانی ضروری به نظر می‌رسد و همین عمل باعث عوارضی خفیف یا شدید در بیمار می‌گردد، آیا پزشکی که مجبور به انجام این کار جهت عدم ردّ پیوند می‌باشد در ایجاد عوارض آن مسؤول است؟

جواب: چنانچه قبلاً مسأله را با بیمار در میان بگذارد و به او تفهیم کند و او رضایت بدهد مانعی ندارد.

پرسش: آیا برای شخص جایز است که اجازه دهد در حال حیات یا پس از مرگ، بعضی اعضای او که حفظ نفس بیمار بر آن متوقف نیست از قبیل انگشت، دست، قرنیه چشم و… را در مقابل وجه یا مجاناً به دیگری پیوند زنند؟

جواب: در حال حیات مشکل است ولی بعد از مرگ در مواردی که اثر مهمّی دارد مانعی ندارد.

پرسش: آیا می‌توان از اعضای بدن خوک به انسان پیوند زد؟

جواب: در موارد ضرورت مانعی ندارد.

پرسش: آیا بعد از قطع انگشتان سارق، بلافاصله پیوند زدن به دست خود سارق جایز می‌باشد یا مقصود باقیماندن بر وضع بریدگی، برای عبرت دیگران می‌باشد؟

جواب: جایز نیست.

پرسش: در صورتی که بشر موفق به شبیه سازی برخی از اعضای انسان شود پیوند زدن آن به انسان چه حکمی دارد؟

جواب: مانعی ندارد.

پرسش: آیا با توجّه به هزاران هزار بیمار دیالیزی و نظر به این که پیوند کلیه قطعی‌ترین درمان این عزیزان است، احتراماً خواهشمند است نظریّات خود را در مورد مسائل ذیل مرقوم بفرمائید:

الف) به نظر حضرت عالی آیا پیوند عضو از فردی که دچار مرگ مغزی (با توجّه به نظر متخصّصین با از کار افتادن مغز، کلیه اعضای بدن نیز پس از ساعتی از کار می‌افتد) شده است، جایز است یا نه؟

ب) آیا با وصیّت فرد، چنین پیوندی جایز است؟

ج) چنانچه به نظرحضرت عالی پیوند عضو از فرد دچار مرگ مغزی شده جایز است، لطفاً بفرمائید برای روشن شدن اذهان مردم نسبت به این امر چه باید کرد؟

جواب: هر گاه مرگ مغزی بطور کامل و مسلّم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشت به زندگی عادی وجود نداشته باشد، برداشتن بعضی از اعضا (خواه مانند قلب باشد یا کلیه یا عضو دیگر) برای نجات جان مسلمانی، مانعی ندارد، خواه وصیّت به این کار کرده باشد یا نه ولی بهتر جلب رضایت اولیای میّت است.

پرسش: آیا اهدای اعضای بدن، مثل قلب، کلیه و چشم، بعد از فوت و با موافقت ورثه جهت پیوند به انسان زنده دیگر جایز است؟

جواب: در موارد ضرورت اشکالی ندارد.

پرسش: پیوند عضوی که با قصاص قطع می‌شود جایز است؟

جواب: اشکال دارد.

پرسش: آیا فروش عضو قطع شده در حدّ یا قصاص یا واگذاری آن به مسلمان دیگر جایز است؟

جواب: اگر به منظور پیوند به دیگری باشد (همان گونه که در پیوند کلیه مرسوم است) با اجازه صاحب آن جایز است.

پرسش: خرید و فروش اعضا برای پیوند چه حکمی دارد؟

جواب: جایز است ولی بهتر این است که پول را در برابر اجازه برداشتن عضو بگیرد.

پرسش: در موارد زیر آیا از فردی که در حال مرگ مغزی است ولی به وسیله دستگاه تنفس مصنوعی به حیات نباتی ادامه می‌دهد و از نظر پزشکی امکان برگشت وی وجود ندارد و مرده تلقّی می‌شود می‌توان عضوی را مثل چشم یا کلیه برای پیوند خارج کرد؟ الف در مورد مسلمانان به طور کلّی. ب در مورد مسلمانان با وصیّت قبلی و یا جواز اطرافیان. ج در مورد غیر مسلمانان.

جواب: با اجازه و رضایت قبلی خودش در مورد یک کلیه و مانند آن مانعی ندارد و امّا در غیر مسلمان مطلقاً جایز است و در مورد اعضای اصلی مانند مسأله ۱۴۵۶ است.

پرسش: آیا می‌توان تخفیف جرم محکومین به اعدام را موکول به اهدای عضوی از آنها برای نجات جان مسلمانی دانست؟

جواب: تنها صاحب حق در مورد قصاص یا دیات می‌تواند گذشت از تمام حقّ خود یا بعضی از آن را مشروط به اهدای عضوی که اهدای آن جایز است بکند و طرف مقابل می‌تواند این شرط را بپذیرد یا نپذیرد.

پرسش: آیا برداشتن قطعه‌ای از استخوان یا عضله از شخص مسلمان «با رضایت یا بدون رضایت» برای استفاده در بدن شخص غیر مسلمان که دشمنی با مسلمانان ندارد جایز است؟

جواب: اگر با اجازه بردارند و شخصی که از او بر می‌دارند به خطر جانی یا نقص عضو مهمّی گرفتار نشود، مانعی ندارد.

پرسش: استفاده از باقیمانده‌های زایمانی جفت، پرده جنین و… برای اعمال جرّاحی دیگران، چه حکمی دارد؟

جواب: اشکالی ندارد.

پرسش: آیا انسان بالغ می‌تواند وصیّت کند که بعد از مرگش اعضای بدنش را (مانند قلب و کلیه و…) بدون اخذ وجهی به بیماران نیازمند بدهند و سپس او را دفن کنند و آیا می‌تواند شرط کند که اعضا را بفروشند و در مواردی که وصیّت می‌شود خرج یا اهدا کنند؟

جواب: این وصیّت تنها در صورتی نافذ است که ضرورتی ایجاب کند که، اعضای بدن او را بردارند و بهتر این است که رایگان در اختیار نیازمندان بگذارند، هر چند گرفتن پول هم به صورتی که در بالا گفته شد مانعی ندارد.

پرسش: اگر مریضی به خاطر ضعف و ناراحتی اعضای مهم بدنش، مثل قلب در حال مرگ باشد و از طرفی جسد مرده ای نیز در اختیار باشد، آیا جایز است که عضو مورد نظر را از بدن میّت برداریم و به بدن شخص مریض پیوند بزنیم؟

جواب: اگر زندگی آن مریض متوقّف بر این کار باشد، واجب است.

پرسش: در چه سنّی اهدای کلیه جایز است، آیا برای انسان غیر بالغ در صورتی که ولیّ او اجازه دهد این کار جایز است؟

جواب: اهدای کلیه برای غیر بالغ جایز نیست، چون ولیّ در این گونه موارد ولایت ندارد.

پرسش: آیا جایز است شخص وصیّت کند که اعضای بدنش را بعد از وفاتش به مریض مسلمانی که اعضای مهمّ بدنش مثل قلب و غیر آن در خطر است اهدا کنند، به شخص غیر مسلمان چطور؟

جواب: در مورد مریض مسلمان، در فرض مسأله اشکالی ندارد و امّا در مورد مریض غیر مسلمان جایز نیست، مگر این که غرض مهمتری در کار باشد و یا این که وصیّت کننده از کفّار باشد.

پرسش: آیا برای طبیب جایز است که عملیّات انتقال کلیه از شخصی به شخص دیگر را عهده دار شود، در حالی که می‌داند اهدا کننده کلیه پولی را در مقابل این کار می‌گیرد؟

جواب: در صورتی که باعث نجات جان مسلمانی شود جایز است.

پرسش: تعدادی از بیماران به دلیل ضایعات مغزی غیر قابل بازگشت و غیر قابل جبران، فعالیت‌های قشر مغز خود را از دست داده و در حالت اغمای کامل بوده و به تحریکات داخلی و خارجی پاسخ نمی‌دهند، در ضمن فعّالیّتهای ساقه مغز خود را نیز از دست داده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحریکات متفاوت نوری و فیزیکی می‌باشند. در این گونه موارد احتمال بازگشت فعّالیّتهای مورد اشاره، مطلقاً وجود نداشته، بیمار دارای ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقّتی و تنها به کمک دستگاه تنفّس مصنوعی به مدّت چند ساعت و حدّاکثر چند روز مقدور می‌باشد. این وضعیّت در اصطلاح پزشکی مرگ مغزی نامیده می‌شود از طرفی نجات جان عدّه دیگری از بیماران منوط به استفاده از اعضای مبتلایان به مرگ مغزی است. با عنایت به این که این اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حرکت ارادی هستند و هیچ گاه حیات خود را باز نمی‌یابند:

الف) آیا در صورت احراز شرایط فوق می‌توان از اعضای مبتلایان به مرگ مغزی برای نجات جان بیماران دیگر استفاده کرد؟

ب) آیا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نیازمند به پیوند عضو، برای جواز قطع عضو کافی است یا اذن قبلی و وصیّت صاحب عضو نیز لازم است؟

ج) آیا اطرافیان میّت می‌توانند پس از مرگ مغزی چنین اجازه‌ای بدهند؟

د) آیا انسان می‌تواند در زمان حیات خود با امضای کارتی رضایت خود را برای برداشتن اعضای بدنش در صورت عارضه مرگ مغزی، جهت پیوند به انسان‌های مسلمان نیازمند اعلام نماید؟

ه) آیا در موارد جواز قطع اعضا دیه ثابت است یا ساقط می‌شود؟

و) در صورت ثبوت دیه، پرداخت آن برعهده کیست پزشک یا بیمار؟

ز) موارد مصرف دیه مذکور کدام است؟

جواب: الف) جواب این مسأله در سابق گفته شد ولی از نظر اهمّیت مسأله توضیحاتی عرض می‌شود که در موارد مرگ مغزی بصورتی که در بالا ذکر شده اگر موضوع قطعی و یقینی باشد چنان فردی در این گونه احکام مانند میّت است (هر چند پاره‌ای از احکام میّت مانند غسل و نماز و کفن و دفن و غسل مسّ میّت بر او جاری نمی‌شود) بنابراین برداشتن اعضای او برای نجات جان مسلمانها مانعی ندارد.

ب) در مواردی که عضو را بعد از مرگ کامل بر می‌دارند و نجات جان دیگران منوط به آن است، اذن قبلی یا اجازه بازماندگان لازم نیست، هرچند بهتر است.

ج) از جواب بالا معلوم شد.

د) از جواب بالا معلوم شد.

ه) در موارد جواز قطع اعضا، احتیاط دادن دیه است.

و) بر عهده کسی است که عضو را قطع نموده است.

ز) در کارهای خیر برای میّت مصرف می‌شود.

منبع: مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.