هر مقدار که مثلاً من نسبت به شخص شما شناخت داشته باشم، بیشتر احترام میگذارم. هر مقدار که نسبت به ماه مبارک رمضان شناخت داشته باشم، بیشتر دل میدهم و دنبال میکنم. وقتی که انسان بداند ماه مبارک رمضان، یک فرصت تمام استثنایی، برای افراد استثنایی و در زمان استثنایی است در این ظرف زمان، انسان بیشتر قرار میگیرد و بیشتر حس و حال پیدا میکند. شخصیت ما سه بخش و سه ضلع دارد: فطرت، عاطفه و عقل.
فطرت چیست؟ خود خود خود انسان. همان که به خویشتن خویش معروف است. «فطره الله التی فطرالناس علیها». بهترین کاری که پدر و مادر در حق بچهها میتوانند بکنند این است که فطرت بچهها را شکوفا کنند. من و شما باید یک مقدار به خویشتن خویش برگردیم و یک مقدار از گرد و غبارهای ظاهری زندگیمان کاسته شود. باید به خودمان بیاییم. چرا ما خلوتمان کم شده است؟ چرا اشکمان کم شده است؟ چرا راز و نیاز و آن حس خوب را نداریم. چرا بعضی از ما وقتی اسم ماه مبارک رمضان میآید زیاد استقبال نمیکنیم؟
چون فطرتها غبارآلود شده است. وقتی که انسان با یک قطره اشک میتواند این کعبه دل را غبارروبی و نورانی کند، باید به دل خودش دل بدهد... باید فضای جانش را غبارروبی کند، آن وقت از ماه رمضان جدا نمیشود.
هیچ کس به اندازه خود ما در زندگی به ما خیانت نمیکند! تصمیمهایی که میگیریم عجولانه و شتابزده است. میگوییم خدایا این چه بلایی بود؟ خودت این بلا را سر خودت آوردی! از آن طرف کسانی که تصمیمهای عاقلانه و سنجیده میگیرند و برای دوره میانسالی و کهنسالی آیندهنگری میکنند را ببینید. بعضی از ما به جای اینکه مسئله را حل کنیم صورت مسئله را پاک میکنیم و به گردن دیگران میاندازیم؛ ...این خیلی بد است... با فکر و تأمل باید جوانب کار را سنجید. گاهی انتخابهای ما ضرری دارد که قابل جبران است. در حد کیف و کفش و کلاه و خانه و ماشین است ولی گاهی مواقع ۷۰سال عمر است. این را نمیتوان جبران کرد.
من میبینم برخی طوری زندگی میکنند انگار یک عمر زاپاس در صندوق عقب ماشینشان دارند. آب در دلشان نمیجنبد، آرام و بیخیالاند. فردا ممکن است نیاید. الان را دریاب.
نظر شما