حضور ناگهانی و بی سر و صدای ماتئوس، مارکوس مرک و کولینا در تهران برای افتتاح یک باشگاه ورزشی در پایتخت آن هم در اوج بیخبری مسئولان فدراسیون فوتبال یک واقعیت بزرگ را به اثبات رساند که اگر اراده لازم برای حضور چهرههای بزرگ و شناخته شده در ایران باشد این اتفاق امکان پذیر است اما از آنجا که تفکر مدیران حاکم بر فوتبال ایران بر بهانهجویی استوار شده همیشه وقتی مطالبه حضور افراد نام آشنا از سوی افکارعمومی مطرح میشود، مجموعهای از بهانه تراشیها قطار میشود تا آن اتفاق رخ ندهد!
برخلاف آنچه مدیران ورزش و فوتبال ایران به فضای عمومی جامعه تزریق کردند، چهره های شناخته شده ورزش جهان برای حضور در ایران محدودیتی ندارند، بلکه از این موضوع استقبال میکنند اما از آنجا که با حضور مربیان نام آشنا و چهرههای بزرگ بساط برخی زد و بندها و فرصت دخالتهای غیرمسئولانه برخی مدیران جمع میشود، مدیران حاکم در ورزش ترجیح میدهند با بهانهجویی و پیش کشیدن مسائل غیر ورزشی این عدم حضور آنها را به مسائل سیاسی و تحریمهای ظالمانه پیوند بزنند تا شاید افکار عمومی متقاعد شوند این اتفاق شدنی نیست، اما حضور چهرههای سرشناس دنیای فوتبال و داوری برای حضور در یک مراسم افتتاحیه نشان داد بهانه گیری های آنها صرفاً یک پوشش برای پنهان کردن ناتوانی مدیریتیشان است.
مدیران فوتبال ایران به فکر پیشرفت و توسعه این رشته ورزشی نیستند، بلکه صرفاً به این فکر میکنند عمر مدیریتی آنها چگونه تداوم یابد تا بیشتر روی صندلی مدیریت حضور داشته باشند، به همین دلیل صرفاً گزینه بله قربان گویی را انتخاب میکنند، بدون اینکه ذرهای به فکر انجام مسئولیت خود باشند.برای اثبات این واقعیت میتوانید به حال و روز فعلی تیم ملی فوتبال ایران نگاهی بیندازید تا متوجه شوید سطح مدیریتی در این عرصه تا چه حد فاجعه آمیز است!
کاش موقعیتی به وجود میآمد تا برای اداره فوتبال ایران نیز به سراغ گزینههای خارجی میرفتیم تا شاید از این چرخه معیوب و بله قربان گو خلاص شویم و حداقل فوتبال ایران از نظر مدیریتی هم پیشرفت میکرد!
نظر شما